کد خبر: ۱۲۰۸۱۴
تاریخ انتشار: ۲۴ شهريور ۱۳۹۵ - ۲۱:۳۳
شیخ تمیم بن حمد آل ثانی امیر کشور قطر به تازگی در تماس تلفنی با حسن روحانی رییس جمهوری ایران خواهان «گفت و گوی سازنده میان ایران و کشورهای شورای همکاری خلیج فارس شد». این تماس تلفنی به دنبال خود موجب ارایه برخی تحلیل ها از سوی صاحب نظران گردید.
شیخ تمیم بن حمد آل ثانی امیر کشور قطر به تازگی در تماس تلفنی با حسن روحانی رییس جمهوری ایران خواهان «گفت و گوی سازنده میان ایران و کشورهای شورای همکاری خلیج فارس شد». این تماس تلفنی به دنبال خود موجب ارایه برخی تحلیل ها از سوی صاحب نظران گردید.

قطر مایل به میانجیگری میان ایران و عربستان است یا خواهان آرامش در منطقه؟

در این تماس تلفنی که به مناسبت فرار رسیدن عید سعید قربان عصر دوشنبه گذشته صورت گرفت، رییس جمهوری ایران با تاکید بر ضرورت همکاری میان کشورهای منطقه به ویژه کشورهای حاشیه خلیج فارس، گفت: مسایل منطقه باید از سوی کشورهای منطقه و تنها از طریق مذاکره سیاسی، گفت و گو و مفاهمه، حل و فصل شود.

امیر قطر نیز در این تماس با تاکید بر ضرورت تقویت گفت و گو بین ایران و کشورهای جنوبی خلیج فارس، تصریح کرد: این گفت و گو بسیار مهم است، چرا که مشکلات باید روی میز گفت و گو حل و فصل شوند و نه این که اشخاص دیگری بیایند و بخواهند آن را حل کنند.

این گفت و گوی کوتاه که بخشی از آن به تعارفات دیپلماتیک و اشاره به مسایلی همچون حسن همجواری و توسعه روابط دوستانه اختصاص یافت، نکاتی را در پی داشت که از سوی ناظران سیاسی روابط بین الملل قابل تامل ارزیابی شده است.

برخی از این کارشناسان معتقدند که شیخ تمیم با این تماس به دنبال رفع برخی ابهامات در منطقه برای طرف ایرانی بوده تا از این طریق بتواند به کنترل اوضاع به خصوص میان ایران و عربستان کمکی کرده باشد. 

شاید طرح موضوع میانجیگری میان تهران و ریاض نیز از همین جا نشات گرفته باشد.

البته اگر واقعا دوحه با این قصد وارد مذاکره با تهران شده، می توان این اقدام را به فال نیک گرفت اما، هنوز زود است که درباره این تغییر موضع به صراحت و قاطعیت، نظری مثبت ارایه داد، چرا که بخش اعظمی از پایبندی کشورها در حوزه روابط بین الملل به اقدامات و رفتارهای گذشته این کشورها باز می گردد و بدون توجه به افعال ماضی آنها نمی توان دستکم در شرایط کنونی اعتماد چندانی به آنها کرد.

در کنار این نظر، دیدگاه دیگری نیز وجود دارد که معتقد است، هدف قطر از این ابراز احساسات به ایران، همانا برقراری یک خط ارتباطی با شورای همکاری خلیج فارس به خصوص با عربستان است.

بر این اساس دوحه تلاش می کند تا نقش میانجی میان تهران و اعضای موثر در شورای همکاری خلیج فارس را با هدف رفع کدورت میان تهران و ریاض بازی کند.

بدون تردید جمهوری اسلامی ایران هرگز به دنبال ایجاد تنش و نزاع نه در منطقه، بلکه در هیچ کجای جهان نبوده و نخواهد بود و همواره مایل به ادامه همکاری ها با تمامی کشورها به استثنای صهیونیست ها، بوده است.

بدیهی است که کشورهای همسایه در این فرایند از اولویتی مضاعف برخوردارند و همچنین در سیاست خارجی کشورمان در خط مقدم روابط دو جانبه قرار دارند.

اگر این موضوع نیز هدف محوری دوحه در نزدیکی به تهران باشد، باز هم می توان آن را به فال نیک گرفت. البته شخص شیخ تمیم بیش از هر فرد یا سیاستمدار دیگری می داند که جمهوری اسلامی ایران همواره به دنبال ایفای نقش سازنده در منطقه و جهان بوده و به عنوان یک بازیگر قدرتمند، هرگز مایل نبوده که به خصوص با دولت های همسایه روابط متشنج و سردی داشته باشد و همواره بر نقش مستقیم کشورهای منطقه در برقراری امنیت منطقه تاکید کرده است.

بدون تردید جمهوری اسلامی ایران نیز از این سخن شیخ تمیم که خواستار حل و فصل مشکلات منطقه از سوی کشورهای منطقه و نه، اشخاص و کشورهای دیگر، شده است، استقبال می کند. 

اما در کنار این دیدگاه ها، مواردی نیز وجود دارد که کمتر به آن در ایام گذشته پرداخته شده است. منافع، جایگاه و اختلافات و رقابت پنهان و دیرینه ای که قطر با عربستان دارد، از جمله این مواردی است که موجب شده تا قطر برای برقراری روابطی دوستانه تر از گذشته با جمهوری اسلامی ایران اندکی پا پیش بگذارد و «تغییراتی سریع» را دنبال کند. 

این اقدام قطر (صحبت هایی که امیر قطر با رییس جمهوری ایران انجام داد) از سوی برخی رسانه ها از جمله نشریه انگلیسی زبان فایننشیال تایمز به «تغییرات سریع» در موضع دوحه در قبال جمهوری اسلامی ایران تعبیر شده است.

اما چرا قطر در پی آتش افروزی هایی که در سوریه، عراق و یمن ایجاد شد و این کشور نیز در بیشتر موارد در کنار آتش افروزان، به رغم اختلافاتی که با برخی از آنان به خصوص با عربستان داشته، ایستاد، اینگونه خواهان تغییرات سریع بوده و مایل به برقراری آرامش و اتخاذ سیاست ملایم می باشد.

پاسخ به این سئوال می تواند تا حدودی به برخی ابهامات و پرسش های مطرح شده در این زمینه جواب بدهد.

نخست این که باید بدانیم قطر با عربستان اختلافاتی دیرینه دارد که کمتر به آن دستکم در تحولات اخیر پرداخته شده است.

میان عربستان و قطر اختلاف ات مرزی و سرزمینی وجود دارد که پیشینه آن به اواسط قرن 19 باز می گردد. این اختلافات شامل باریکه ای می شود که سعودی ها مدعی مالکیت ۲۳ مایل از سواحل جنوب شرقی قطر هستند. این سرزمین میان دو کشور از خلیج «سلوا» واقع در جنوب غربی قطر آغاز می شود و تا «خورالعدید» واقع در جنوب شرقی قطر امتداد می یابد. 

در سپتامبر سال ۱۹۹۲ نیروهای نظامی عربستان سعودی به قطر تجاوز کردند و بخش هایی از خاک این کشور را به تصرف خود درآوردند. به دنبال آن، قطر اجرای قرارداد مرزی ۱۹۶۵ با عربستان سعودی را به حال تعلیق درآورد و به عنوان اعتراض از شرکت در نشست های شورای همکاری خلیج فارس خودداری کرد. پس از ۳ ماه کشمکش، سرانجام با میانجی گری مصر، دو کشور موافقتنامه ای برای حل و فصل اختلافات مرزی شان منعقد کردند.

همین موضوع به تنهایی کافی است که قطر دستکم در شرایط کنونی موضع خود را از عربستان به ویژه در مساله سوریه و یمن جدا کند و به نوعی برای ایجاد و برقراری ثبات و امنیت نگاه خود را به کشورهای مهم منطقه و نه اجانب معطوف سازد.

از سوی دیگر قطر یکی از بزرگترین تولید کنندگان نفت و گاز در جهان است.

این کشور تقریبا دو و نیم میلیون نفری که بیشتر از دو سوم آن را مهاجران غیر بومی تشکیل می دهند، بعد از روسیه و ایران سومین ذخائر گاز در جهان را در اختیار خود دارد و گفته می شود تا 200 سال دیگر می تواند از ذخائر گازی خود استفاده کند.

مقامات قطری به خوبی می دانند که تدوام استخراج و نیز صادرات مواد نفتی و گازی این کشور تنها در سایه ثبات و امنیت در منطقه امکان پذیر خواهد بود و هرگونه تنش و ناآرامی در منطقه به خصوص میان قدرت های بزرگی مانند ایران و عربستان می تواند همه دستاوردهای صادراتی این کشور را تحت الشعاع قرار دهد.

قطر برای صادارت انرژی خود به خصوص گاز و میعانات وابسته به آن نیازمند کریدوری امن و به دور از تنش دارد و جمهوری اسلامی ایران، ترکیه و عربستان تنها کشورهایی در منطقه هستند که از قدرت برقراری امنیت در منطقه برخوردارند و دراین میان نقش ایران از دو کشور دیگر به دلیل دسترسی بیشتر به منطقه خلیج فارس پررنگ تر و گسترده تر است و به همین علت توان برقراری امنیت در منطقه خلیج فارس بیش از همه از عهده ایران برخواهد آمد و بر این اساس دوحه با تاکید بر این جایگاه ایران، درخواست های خود را با تهران در میان گذاشته است.

یک نکته دیگر را نیز نباید از نظر دور داشت. قطر در سال 2022 میلادی میزبان جام جهانی فوتبال است. مزاح نیست اگر به صراحت گفته شود که این کشور تنها چند سال زمان دارد تا بتواند در قلب خاورمیانه و در منطقه ای آرام و بدور از تنش میزبان بزرگترین رویداد ورزشی جهان باشد که بسیاری از کشورهای آرزوی آن را دارند.

آرامشی را که از هم اکنون باید در کنار سرمایه گذاری های عظیم در بخش ورزش، بایستی بتواند برای آن نیز سرمایه گذاری های عظیمی را صورت دهد تا همگان بتوانند در منطقه ای امن و به دور از تنش، بنشینند و در سال 2022 فوتبال تماشا کنند. افتخاری که تاکنون نصیب هیچ یک از کشورهای منطقه نشده است.
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین