کد خبر: ۱۱۹۵۸۴
تاریخ انتشار: ۱۸ شهريور ۱۳۹۵ - ۰۸:۵۶
طباطبايي‌ گفت: «امام در يكي از نامه‌ها مي‌فرمايند كه ائمه معصومين (ع) راهبرند به سوي مقصود نه راهنما. يعني هم نقشه راه مي‌دهند و هم شما را مي‌رسانند، چون توانستند به حد كمال برسند و تجليات را ببينند.
خط امام كه با توجه به گفتمان بنيانگذار انقلاب اسلامي قابل اجراست، در برخي مواقع مورد بي‌مهري قرار گرفته است به ويژه آن هنگام كه برخي با ادعاي عمل به رهنمودهاي امام خميني مسيري رامي‌پيمودند كه كوچك‌ترين شباهتي با آنچه از سوي ايشان بيان مي‌شد نداشت كه در اين مقاطع نزديكان بنيانگذار انقلاب اسلامي سكوت نكرده و در سخنراني‌هاي خود سعي كردند به نحوي مسير درست را نشان دهند. ۳ سال است كه سايه تحريف و سوءاستفاه از بنيانگذار انقلاب اسلامي كمرنگ و محو شده است. بنابراين بيت ايشان سعي مي‌كنند تا به بيان واقعي آنچه بپردازند كه امام خميني رمز پيروزي و موفقيت كشور مي‌دانستند. از جمله اين شخصيت‌ها فاطمه طباطبايي عروس امام است كه بيش از گذشته به پشت تريبون مي‌رود تا از آنچه بگويد كه اولويت‌هاي كشور است. رئيس شوراي زنان فرهيخته دانشگاه آزاد در نخستين اردوي آموزشي و فرهنگي دانشجويان دختر دانشگاه‌ آزاد اسلامي به بيان ويژگي‌هاي امام پرداخت و آرامش اول انقلاب را ناشي از مديريت ايشان دانست. فاطمه طباطبايي‌گفت: «قطعا بحث معنويت زياد به گوش شما خورده است؛ فرقه‌هاي معناگرا زياد شده است و به نظرم آنچه عامل روي‌آوردن مردم به معنويت شده است، شايد كشتن احساسات و عواطف قلبي مردم باشد. يعني وقتي جامعه به سوي عقل‌گرايي محض مي‌رود، آرام آرام احساسات عاطفي كشته مي‌شود و وقتي ساحات معنويت در جامعه سركوب شود به جاهايي روي مي‌آورند كه اين خلا پر شود.» وی عامل ديگر در اين زمينه را ناموفق‌بودن نظام‌ها و مكتب‌هاي دين‌گريز و معنويت‌ستيز دانست و افزود:«آنها مطرح مي‌كنند كه دين افيون جامعه است و اين فكر خيلي رايج بود. اما چون ديدند آنچه مي‌خواستند انجام نشد، همين عاملي شد كه مردم به معنويت روي بياورند. ظهور اين موضوع در انقلاب اسلامي ايران بود كه در آن مردم با دين و به خاطر دين عليه يك حكومت استبدادي قيام كردند و رهبرشان هم يك مرجع ديني بود، يعني اساس حركت مردم ايران دين بود. پس اين تئوري بر هم خورد كه دين افيون جامعه است.» او گفت:«از نظر امام، عرفان هم حقيقت و هم راه را نشان مي‌دهد و كسي كه راه را بشناسد و عمل كند، عارف است.»

يك كلمه امام، قلب مردم را تسخير مي‌كرد

طباطبايي‌ گفت: «امام در يكي از نامه‌ها مي‌فرمايند كه ائمه معصومين (ع) راهبرند به سوي مقصود نه راهنما. يعني هم نقشه راه مي‌دهند و هم شما را مي‌رسانند، چون توانستند به حد كمال برسند و تجليات را ببينند. هركس هم به اين مرحله برسد مي‌تواند صبغه الهي داشته باشد، وقتي الهي شود مي‌تواند كارهاي خارق‌العاده كند كه نمونه امام است؛ يك جمله و يك كلمه امام تشعشع دارد؛ يك كلمه امام قلب مردم را تسخير مي‌كرد.» او ادامه داد: «چون اين زبان الهي است، پشت اين زبان خودخواهي، قدرت‌طلبي و«نردبان درست‌كردن از مردم» نيست، بلكه بسترسازي براي مردم و نردباني است كه مردم را بالا بكشد و تعالي ببخشد؛ نه اينكه از مردم بالا رود و مردم نردبان او شوند. با اين نگاه شما صحيفه و پيام‌هاي امام را نگاه كنيد، پشت همه اين پيام‌ها خدامحوري را مي‌بينيد.» رئيس انجمن علمي عرفان اسلامي گفت:«امام مي‌گويد كه رذائل امور بازدارنده از كمال و مثل دشمناني هستند كه به انسان حمله مي‌كنند. ما در ۸ سال دفاع مقدس جوانان كشور را داديم تا مملكت به دست بيگانه نيفتد. معلوم است كسي با دشمن راحت كنار نمي‌آيد و او را از مملكت وجود خود بيرون مي‌كند، با اين نگاه طبيعي است كه خطا نكنيم.»

در فضاي مجازي پيام مثبت منتشر كنيم

طباطبايي به فضاي مجازي اشاره كرد و افزود: «مشكل الان، فضاي مجازي است. در اين فضا يك دكمه را مي‌زنيم و مطلبي را پخش مي‌كنيم و راحت اشاعه‌دهنده خطا مي‌شويم. بايد از اين فرصت استفاده كنيم و پيام مثبت دهيم، اما سخت است. انسان بايد عاقلانه برخورد كند، مرحوم حاج احمد آقا يك شب امام را خواب مي‌بينند، امام گفتند كه اينجا خيلي دقيق است. بايد بفهميم كه اعمال ما ثبت مي‌شود و كسي كه ضرر مي‌بيند خود ما هستيم، چون انسانيت ما آسيب مي‌بيند.» وي تاکید کرد:«در عرفاني كه امام خميني براي ما تعريف كردند اول بايد خودمان را بشناسيم، بايد علم را بشناسيم اما بايد به قلب توجه كنيم تا روحانيت و نورانيت به جوارح ما بيايد، آن وقت كلام فرد روشنگر مي‌شود. يكي از دوستان مي‌گفت كه رزمنده‌اي در جبهه بود كه خيلي تعلق ديني نداشت، از او پرسيدم چرا به جبهه آمدي؟ جواب داد كه مي‌خواهم دل امام خوش شود. من يك بار شنيدم كه امام گفت جبهه را پر كنيد. يك لحظه فكر كردم اين فرد عزت و شرافت ما را برگرداند و از همه‌چيز خود به خاطر عزت ما گذشت. اين نامردي است كه من به حرفش گوش ندهم.» طباطبايي بر اينكه امام در هيچ لحظه‌اي حاضر نشد اخلاق را فداي حكومت و تثبيت حكومت كند، تاكيد كرد و گفت: «زمان جنگ كه به نظر من يك دوران طلايي تاريخ ايران است، از امام پرسيدند كه دشمن شيميايي مي‌زند، ما هم بزنيم؟ اما براي امام حتي يك انسان شرافت و كرامت دارد، امام گفتند كه اصلا چنين اجازه‌اي نداريم. باز مي‌گويند كه پلي است كه اگر خراب كنيم دشمن نمي‌تواند مهمات بياورد، امام مي‌گويد كه چون محل عبور مردم است، چنين اجازه‌اي نداريم. هيچگاه اخلاق را زير پا نمي‌گذارد، چون هدف دارد. متاسفانه بعد از انقلاب چون شرايط جنگ و منافقين بود، شما هميشه مجبور بوديد صرفا وجهه مديريتي امام را ببينيد. بعد از قضاياي مصر و تونس و انقلاب‌هاي ناموفق آنها واقعا ديديم كه امام كشور را نجات داد. با مديريت امام آن خشونت‌ها به آرامش تبديل شد، اما در پشت اين چهره رهبري و اقتدار، يك چهره بسيار عاطفي، ملايم و مهربان بود.» او افزود: «در قم اول انقلاب گروهي شورش كردند، به امام اطلاع دادند مي‌خواهند عليه شما شعار دهند، امام شخصيت‌هاي برجسته را خواستند و گفتند كه حق نداريد با آنها برخورد كنيد. امام با يك بصيرت و آگاهي از يك آشوب بزرگ جلوگيري كرد و نگذاشت چنين اتفاقي رخ دهد، اينها از قلب مهذب است.» او يكي از ويژگي‌هاي عرفان امام را انسان دانست و گفت: «فرمان ۸ ماده‌اي و عواطف و احساس ايشان به همين بر مي‌گردد، امام براي آبروي يك نفر هم حرمت قائل است. بند شش فرمان ۸ ماده‌اي مي‌گويد كه هيچ كس حق ندارد بدون اجازه وارد خانه و مغازه كسي شود، اگر اين كار را كرديد مجرم هستيد. حق نداريد اسرار كسي را فاش كنيد. اگر اسرار را فاش كنيد مجرم به حساب مي‌آييد؛ يا اگر در گناه تجسس كنيد شما به عنوان تجسس‌گر مجرم هستيد.» طباطبايي در پايان گفت: «امام راه نجات انسان‌ها را بازگشت به فطرت مي‌داند.»

منبع: آرمان
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین