او با برداشتي كه از افكار عمومي دارد، به قول مرد قدرتمند سياسي آیتا... هاشميرفسنجاني«ميداند مردم از مشكلات و چرايي آنها آگاه هستند و با همه انتقادات، اما به او همچنان اعتماد دارند».
روزنامه آرمان در یادداشتی به قلم متين مسلم نوشت:
تحليل شرايط و آنچه رئيسجمهورحسن روحاني با آن روبه روست، آن هم براساس ميزان وابستگي به آنچه «سازمان رايدهندگان وفادار به او» توصيف شده، به غايت ميتواند هرگونه ارزيابي درست درباره رئيسجمهور ونگاه مردم به وي را با ترديد روبه رو كند. درميان كنشگران سياسي ايران، چه موافق يا مخالف روحاني يا حتي كساني كه منفعت طلبانه خود را درصف حاميان وي قرار دادهاند «سازمان راي» دقيقا آن چيزي است كه فكر ميكنند بخش يا بخشهاي زيادي از جامعه ايراني تحت تاثير تصميمات يا توصيههاي رهبران احزاب و گروها، به فرد يا جرياني گرايش و در يك فرايند انتخاباتي به او راي ميدهند.
درآنچه اكنون به رئيسجمهور مربوط ميشود ازهمين زاويه، گروههاي وفادار يا مخالف از او ميخواهند براي همراهي وادامه راه و حفظ سازمان رايي كه وابسته به آنهاست به توصيههايشان گوش كند يا مانند اصولگرايان تندرو او را تهديد ميكنند که سازمان راي شان را در موعد مقرر وارد ميدان خواهند كرد. شايد چنين نگاههايي واقعيت نهفته در درون جامعه ايرانيان را منعكس نكند« كه به باور من نميكند»، اما بيشك چنين كنشگري دو سويهاي در درون، شرايط را براي حسن روحاني تا حد زيادي مشكل كرده است. اكنون تصور ميشود رئيسجمهور چندان نگراني از مخالفان حرفهاي و قسم خوردهاش ندارد. او پس از سالها حضوردرساختار قدرت و ۳ سال رياستجمهوري كه خود را براي راند دوم تشكيل دولت آماده ميكند، به خوبي با قواعد بازي از نوع ديگر و البته متناسب با سياست ايراني آشناست ولابد ميداند شرايط را چگونه مديريت كند.
حسن روحاني به خوبي ميداند افزايش مخالفت تندروها اعم از افراد، رسانهها و گروههاي همسو، منطقا به افزايش كارآمدي راي مردم در انتخابات ماه مه سال آينده رياستجمهوري منجر خواهد شد. او با برداشتي كه از افكار عمومي دارد، به قول مرد قدرتمند سياسي آیتا... هاشميرفسنجاني«ميداند مردم از مشكلات و چرايي آنها آگاه هستند و با همه انتقادات، اما به او همچنان اعتماد دارند». ایشان كه حتي مخالفانش به جهت يابي درست قطب نماي سياسي او معترفند هرچند به زبان نميآورند تاكيد و تصريح كرده« مردم تصميم خود را گرفته اند». اگر براي اين نظر هيچ دليلي در دست نباشد«كه فراوان در برابر ما وجود دارد» مهمترين مولفه نتيجه انتخابات پارلماني ماه مه است كه گوياي نظرعمومي مردم در قبال روحاني است. آنگاه كه اكثريت كانديداها كرسيهاي پارلماني در برداشت از افكار عمومي مردم ايران با شعارحمايت از رئيسجمهور موفق به ورود به پارلمان شدند. تا آنجا كه به مخالفان مربوط ميشود (مستقل از پايگاه اجتماعي شان كه يكدست نيست) به قول آنها سازمان راي وفادار و قسم خوردشان تهديدي براي حسن روحاني محسوب نميشوند. نگارنده بر اين اعتقاد است تحمل و مداراي آقاي رئيسجمهور با تندروهاو مخالفانش، بيشتر ناشي از اطمينان به غيرموثر بودنشان بر افكار عمومي است. اما در جبهه موافقان موضوع سهم خواهي آنان بدون در نظر گرفتن مشكلات و محدوديتهايي حيرت آوري كه رئيسجمهور با آنها روبه روست، اگر با اين تحليل همراه باشد كه عدم همراهي وي را در آينده با مشكلاتي روبه رو خواهد كرد (به دليل عدم به كارگيري احتمالي سازمان راي تابعه) به غايت تحليل و برداشت آنها از شرايط اشتباه است. حتي اگر مطابق با استاتدارد گروههاي مخالف قايل به تقسيمبندي بر اساس سازمان راي باشيم كه به باور من اشتباه است، باز هم سازمان راي حسن روحاني به گونه اي هست كه او را بينياز از همراهي ديگران كند. البته عدم همراهي ممكن است فربهاي راي آتي او را لاغرتر كند، كه بعيد ميدانم. اما بيشك اين لاغري او در موقعيت اجتماعي چابكتر خواهد كرد. به همين دليل و منطقا در كنار روحاني بودن نفعي سياسي و پايدار براي همه خواهد داشت. رئيسجمهور نه سازمان راي تخصصي، كه افكار عمومي را دركليت آن با خود همراه دارد. افكار عمومي شايد به او نمره ++Aندهند و منتقد او باشند، اما اين انتقاد مردم را به منتقدان سهم خواه نزديك نميكند. مخالفان كه جاي خود دارند و در تحليل داخلي حمايت ملي از روحاني چندان مطرح نيستند. چه بخواهيم يا نه، شرايط ايران پس از روحاني با همه انتقاداتي كه به او ميتوان داشت، مطلقا قابل مقايسه با گذشته و شرايط دهشتناكي كه ۸ سال محمود احمدينژاد براي ايران و مردم رقم زد نيست. با اين توضيح اضافه كه احمدينژاد صرفا زماني به قدرت رسيد كه توانست از شكاف و اختلاف نيروهاي سياسي به نفع خود نهايت استفاده را ببرد. گرچه بيداري جامعه ايرانيان به قول اكبر هاشميرفسنجاني مانع از تكرار گذشته خواهد شد. اما اين به معنا آن نخواهد بود كه متحدان سياسي آقاي رئيسجمهور جهت مسئوليتهاي خودرا به سمتي متفاوت از خواست وي و مردم هدايت كنند. به كارگيري و نزديك شدن به مدل «عدم سهم خواهي و حمايت قاطع از روحاني» سياستمدار كاركشتهاي مانند آیت ا...هاشميرفسنجاني در شرايط كنوني كارآمدترين مدل حمايتي از رئيسجمهور است. همه متحد در كنار روحاني.
تحليل شرايط و آنچه رئيسجمهورحسن روحاني با آن روبه روست، آن هم براساس ميزان وابستگي به آنچه «سازمان رايدهندگان وفادار به او» توصيف شده، به غايت ميتواند هرگونه ارزيابي درست درباره رئيسجمهور ونگاه مردم به وي را با ترديد روبه رو كند. درميان كنشگران سياسي ايران، چه موافق يا مخالف روحاني يا حتي كساني كه منفعت طلبانه خود را درصف حاميان وي قرار دادهاند «سازمان راي» دقيقا آن چيزي است كه فكر ميكنند بخش يا بخشهاي زيادي از جامعه ايراني تحت تاثير تصميمات يا توصيههاي رهبران احزاب و گروها، به فرد يا جرياني گرايش و در يك فرايند انتخاباتي به او راي ميدهند.
درآنچه اكنون به رئيسجمهور مربوط ميشود ازهمين زاويه، گروههاي وفادار يا مخالف از او ميخواهند براي همراهي وادامه راه و حفظ سازمان رايي كه وابسته به آنهاست به توصيههايشان گوش كند يا مانند اصولگرايان تندرو او را تهديد ميكنند که سازمان راي شان را در موعد مقرر وارد ميدان خواهند كرد. شايد چنين نگاههايي واقعيت نهفته در درون جامعه ايرانيان را منعكس نكند« كه به باور من نميكند»، اما بيشك چنين كنشگري دو سويهاي در درون، شرايط را براي حسن روحاني تا حد زيادي مشكل كرده است. اكنون تصور ميشود رئيسجمهور چندان نگراني از مخالفان حرفهاي و قسم خوردهاش ندارد. او پس از سالها حضوردرساختار قدرت و ۳ سال رياستجمهوري كه خود را براي راند دوم تشكيل دولت آماده ميكند، به خوبي با قواعد بازي از نوع ديگر و البته متناسب با سياست ايراني آشناست ولابد ميداند شرايط را چگونه مديريت كند.
حسن روحاني به خوبي ميداند افزايش مخالفت تندروها اعم از افراد، رسانهها و گروههاي همسو، منطقا به افزايش كارآمدي راي مردم در انتخابات ماه مه سال آينده رياستجمهوري منجر خواهد شد. او با برداشتي كه از افكار عمومي دارد، به قول مرد قدرتمند سياسي آیتا... هاشميرفسنجاني«ميداند مردم از مشكلات و چرايي آنها آگاه هستند و با همه انتقادات، اما به او همچنان اعتماد دارند». ایشان كه حتي مخالفانش به جهت يابي درست قطب نماي سياسي او معترفند هرچند به زبان نميآورند تاكيد و تصريح كرده« مردم تصميم خود را گرفته اند». اگر براي اين نظر هيچ دليلي در دست نباشد«كه فراوان در برابر ما وجود دارد» مهمترين مولفه نتيجه انتخابات پارلماني ماه مه است كه گوياي نظرعمومي مردم در قبال روحاني است. آنگاه كه اكثريت كانديداها كرسيهاي پارلماني در برداشت از افكار عمومي مردم ايران با شعارحمايت از رئيسجمهور موفق به ورود به پارلمان شدند. تا آنجا كه به مخالفان مربوط ميشود (مستقل از پايگاه اجتماعي شان كه يكدست نيست) به قول آنها سازمان راي وفادار و قسم خوردشان تهديدي براي حسن روحاني محسوب نميشوند. نگارنده بر اين اعتقاد است تحمل و مداراي آقاي رئيسجمهور با تندروهاو مخالفانش، بيشتر ناشي از اطمينان به غيرموثر بودنشان بر افكار عمومي است. اما در جبهه موافقان موضوع سهم خواهي آنان بدون در نظر گرفتن مشكلات و محدوديتهايي حيرت آوري كه رئيسجمهور با آنها روبه روست، اگر با اين تحليل همراه باشد كه عدم همراهي وي را در آينده با مشكلاتي روبه رو خواهد كرد (به دليل عدم به كارگيري احتمالي سازمان راي تابعه) به غايت تحليل و برداشت آنها از شرايط اشتباه است. حتي اگر مطابق با استاتدارد گروههاي مخالف قايل به تقسيمبندي بر اساس سازمان راي باشيم كه به باور من اشتباه است، باز هم سازمان راي حسن روحاني به گونه اي هست كه او را بينياز از همراهي ديگران كند. البته عدم همراهي ممكن است فربهاي راي آتي او را لاغرتر كند، كه بعيد ميدانم. اما بيشك اين لاغري او در موقعيت اجتماعي چابكتر خواهد كرد. به همين دليل و منطقا در كنار روحاني بودن نفعي سياسي و پايدار براي همه خواهد داشت. رئيسجمهور نه سازمان راي تخصصي، كه افكار عمومي را دركليت آن با خود همراه دارد. افكار عمومي شايد به او نمره ++Aندهند و منتقد او باشند، اما اين انتقاد مردم را به منتقدان سهم خواه نزديك نميكند. مخالفان كه جاي خود دارند و در تحليل داخلي حمايت ملي از روحاني چندان مطرح نيستند. چه بخواهيم يا نه، شرايط ايران پس از روحاني با همه انتقاداتي كه به او ميتوان داشت، مطلقا قابل مقايسه با گذشته و شرايط دهشتناكي كه ۸ سال محمود احمدينژاد براي ايران و مردم رقم زد نيست. با اين توضيح اضافه كه احمدينژاد صرفا زماني به قدرت رسيد كه توانست از شكاف و اختلاف نيروهاي سياسي به نفع خود نهايت استفاده را ببرد. گرچه بيداري جامعه ايرانيان به قول اكبر هاشميرفسنجاني مانع از تكرار گذشته خواهد شد. اما اين به معنا آن نخواهد بود كه متحدان سياسي آقاي رئيسجمهور جهت مسئوليتهاي خودرا به سمتي متفاوت از خواست وي و مردم هدايت كنند. به كارگيري و نزديك شدن به مدل «عدم سهم خواهي و حمايت قاطع از روحاني» سياستمدار كاركشتهاي مانند آیت ا...هاشميرفسنجاني در شرايط كنوني كارآمدترين مدل حمايتي از رئيسجمهور است. همه متحد در كنار روحاني.
ارسال نظر