کد خبر: ۱۱۲۸۷۳
تاریخ انتشار: ۱۴ مرداد ۱۳۹۵ - ۰۳:۱۴
هم‌زمان با تماشای نمایش کنوانسیون دموکرات‌ها شاید این فکر هرگز به ذهنتان هم خطور نکند، «آمریکا نسل به نسل بزرگ‌تر خواهد شد، درست زمانی که افرادی سرشار از ایده و ریسک پذیر با ایجاد شرکت‌های مختلف برای مردم فرصت‌های کاری، حقوق و مزایا فراهم کنند.»
 تنها نکته‌ای که کلینتون در سخنرانی‌هایش به شکلی اجمالی به آن اشاره می‌کند، نقش حکومت در طراحی برنامه‌ای برای سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌های اصلی و تعهدش به ایجاد مشاغل کوچک است. او از این طریق به راحتی می‌تواند برای خودش اعتبار کسب کند. برای انجام چنین کاری، باید با شعارهای ضد بانکی حزب دموکرات روبه‌رو شویم...

شاید من فراموش کرده‌ام، اما به یاد ندارم کسی در توصیف گردهمایی حزب دموکرات درمورد عملکرد هیلاری کلینتون این عبارت‌ها را به کار برده باشد؛ «من این تجارت را آغاز می‌کنم، چراکه همانی است که کلینتون خواسته است.» یا «من تعدادی از افراد بیکار را استخدام می‌کنم، خب سفارش کلینتون است.» ما در مورد جانبازان جنگ، پدر و مادرهای عزادار، قربانیان تروریسم وتجاوز و افرادی که به اشکال مختلف مورد تبعیض قرار گرفته‌اند زیاد شنیده‌ایم، اما دراین میان گروهی رسما غایب بودند. افرادی که با تکیه بر نوآوری سکاندار اقتصاد کشور هستند یا افرادی که شجاعانه حتی با قرض گرفتن پول فرصت شغلی ایجاد کرده و می‌توانند تعدادی از شهروندان بیکار آمریکایی را استخدام کنند.

 هم‌زمان با تماشای نمایش کنوانسیون دموکرات‌ها شاید این فکر هرگز به ذهنتان هم خطور نکند، «آمریکا نسل به نسل بزرگ‌تر خواهد شد، درست زمانی که افرادی سرشار از ایده و ریسک پذیر با ایجاد شرکت‌های مختلف برای مردم فرصت‌های کاری، حقوق و مزایا فراهم کنند.» کلینتون باید مسیر را برای کسانی که قادرند فرصت‌های شغلی خوب ایجاد کنند، هموارکند. این‌گونه است که وی می‌تواند به وعده‌هایش عمل کند. تنها نکته‌ای که کلینتون در سخنرانی‌هایش به شکلی اجمالی به آن اشاره می‌کند، نقش حکومت در طراحی برنامه‌ای برای سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌های اصلی و تعهدش به ایجاد مشاغل کوچک است. او از این طریق به راحتی می‌تواند برای خودش اعتبار کسب کند. برای انجام چنین کاری، باید با شعارهای ضد بانکی حزب دموکرات روبه‌رو شویم. این درحالی است که بانک‌های محلی و کوچک بیش از نیمی از وام پرداختی به تجارت‌ها و کسب‌وکارهای کوچک را تامین کرده‌اند.

 اما همین بانک‌ها بودند که پس از بحران مالی سال 2008 توسط قوانین جدید به‌شدت محدود شدند. بنابراین ما نیاز داریم این بی‌مبالاتی‌ها را کنار بگذاریم نه قدرت ریسک‌پذیری را. من به دو دلیل این موضوع را طرح کرده‌ام، دونالد ترامپ برای همیشه نقش یک احمق را ایفا نمی‌کند (هرچند ممکن است حقیقتا یک احمق باشد) به همین دلیل هیلاری باید دست روی مساله رشد اقتصادی گذاشته و از همین منظر به وی ضربه بزند. ترامپ طی این چندروز گذشته وقتش را صرف مجادله لفظی با والدین سرباز مسلمان آمریکایی کرد. سربازی که در میدان جنگ عراق جانش را از دست داده بود. والدین این سرباز مسلمان برای نقد ترامپ به نکات درستی اشاره کرده‌اند. طی آخرین سلسله از این جدال لفظی ترامپ تیر آخر را به خود زد، جایگاهش‌را در هردو حزب از دست داد و حقیقتا دیگر از حمایت هم حزبی‌هایش برخوردار نیست. ترامپ برای حمایت از آخرین توییتش که لحنی تلخ وگزنده داشت به تاکتیک‌های بچگانه متوسل شد، «پدر سرباز آمریکا من را به اسم خواند، وی فراموش کرده که مانند یک دیوانه علیه کلینتون شعار می‌داد، صدایش را ببرید» بهانه‌هایی واهی و بچگانه. هم‌اکنون ترامپ ضربه سختی خورده است و امیدوارم در همین وضعیت باقی بماند، چراکه آخرین اخبار اقتصادی مبنی‌بر رشد ضعیف یک‌ تا‌ دودرصدی اقتصاد در نیمه دوم سال می‌تواند برای این سرمایه‌دار آمریکا به لحاظ سیاسی یک‌امتیاز تلقی شود. ترامپ بدون آن که مشق ریاست کرده باشد، خود را برای ورود به کاخ سفید آماده می‌کند، آن هم با تکیه بر توییت‌های پوپولیستی و آشفتگی حاکم بر حزب جمهوری‌خواه. کاندیداتوری ترامپ باید موجی مثبت ایجاد می‌کرد، اما این‌طور نشد. از این ترسیدم که مردم نسبت به نخبگان بدبین شده و اعتمادشان نسبت به کلینتون را از دست بدهند، نگران آینده، جهانی شدن و تروریسم بودم و هستم، مسائلی که این فرد خودشیفته با آن نیمچه تفکر سیاسی‌اش می‌تواند در ارتباط با هرکدام آینده تاریکی را ترسیم کند. من از کلینتون خواستم تا در حوزه اقتصاد سرمایه‌گذاری کند، چراکه این امر می‌تواند ائتلافی را به رهبری وی ایجاد کند. در شرایط کنونی چند چیز نمی‌تواند موجب احیای رشد اقتصادی شود، اتخاذ سیاست‌های ضد تجاری‌و طرح‌های سوسیالیستی برنی سندرز. سوسیالیست سیستمی است که مردم را به شکلی یکسان و یک دست فقیر می‌کند، اما کاپیتالیست مردم را به صورتی نابرابر غنی. با این حال من کاپیتالیسم را ترجیح می‌دهم. در این میان بسیاری از جمهوری‌خواهان به دلیل کاندیداتوری ترامپ احساس طفل یتیمی را دارند، آنها نمی‌توانند به وی رای دهند و از طرف دیگر قادر نیستند به کلینتون هم رای بدهند، اینجاست که کلینتون باید با ارائه طرحی مناسب رای آنها را برای خود جمع کند. به باور من کلینتون هم‌اکنون به شعارهای سندرز تکیه داده و درصدد جذب آرای رقیب دموکرات پیشین خود است. کسانی که از نابرابری‌های حاکم نگرانند، این رشد اقتصادی درمان تمامی نگرانی‌ها و دغدغه‌های آنها است. سندرز حقیقتا برای رشد اقتصادی برنامه‌ای نداشت، ترامپ طرحی ندارد اما می‌تواند برنامه‌ای تقلبی ارائه دهد، در چنین شرایطی هیلاری باید در سیاست‌هایش چرخشی محوری ایجاد کند. امروز کشور به نخستین رئیس‌جمهوری زن نیاز ندارد. کشور ما نیازمند کسی است که از طریق ائتلاف با جناح راست، به بن‌بست‌های سیاسی چند ساله و همچنین بحران‌های مالی پایان دهد.

منبع: فرهیختگان

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین