|
|
امروز: سه‌شنبه ۰۶ آذر ۱۴۰۳ - ۰۵:۲۶
کد خبر: ۱۰۹۵۴۶
تاریخ انتشار: ۲۶ تير ۱۳۹۵ - ۱۲:۴۹
با اعلام این شکایت پرونده‌ای با موضوع آزار و اذیت تشکیل شد و به دستور بازپرس شعبه چهارم دادسرای ناحیه ٣٤ تهران برای رسیدگی در اختیار اداره شانزدهم پلیس آگاهی تهران قرار گرفت.
خواستگار قلابی راننده پراید وحشت بود که دختران جوان را به بهانه ازدواج فریب داده و آنها را مورد آزار و اذیت قرار می‌داد. این پسر جوان به بهانه‌های مختلف طعمه‌های خود را به همراه طلا و پول‌های نقدشان به محل قرار می‌کشاند و پس از بیهوشی آنها را مورد آزار و سرقت قرار می‌داد. این پسر تبهکار پس از گذشت ٦ ماه در حالی‌که با هویت جعلی زندانی شده بود، شناسایی شد.


٢٣ دی‌ماه ‌سال ٩٤ بود که با شکایت نخستین شاکی این پرونده پیش روی پلیس آگاهی پایتخت قرار گرفت. آن روز دختر جوان به کلانتری ١٥٧ مسعودیه رفت و به مأموران گفت که از سوی مردی به نام امیر که به او پیشنهاد ازدواج داده بود، به شیوه بیهوشی مورد سرقت اموال و همچنین آزار و اذیت قرار گرفته است.

دام خطرناک راننده پراید وحشت برای دختران دم بخت
با اعلام این شکایت پرونده‌ای با موضوع آزار و اذیت تشکیل شد و به دستور بازپرس شعبه چهارم دادسرای ناحیه ٣٤ تهران برای رسیدگی در اختیار اداره شانزدهم پلیس آگاهی تهران قرار گرفت.

سرقت و تجاوز
شاکی پرونده پس از حضور در اداره شانزدهم در بیان جزییات ماجرا به کارآگاهان گفت: «چند روز پیش به همراه یکی از دوستانم برای خرید به میدان امام حسین(ع) رفتیم. در آنجا جوانی لاغر‌اندام برای ما ایجاد مزاحمت کرد. چندین‌بار از او خواستیم که مزاحم نشود اما او هر بار با مظلوم‌نمایی قسم خورد که قصد ایجاد مزاحمت ندارد. در نهایت این پسر آن‌قدر مظلوم‌نمایی کرد تا این‌که از من خواهش کرد درباره درخواست ازدواجش صحبت کند.

او حتی برای آن‌که اعتماد مرا کاملا جلب کند، پیشنهاد داد تا برای صحبت به محوطه یکی از اماکن مذهبی در حوالی میدان تجریش برویم. این پسر با این شیوه و ترفند توانست اعتماد مرا جلب کند. «امیر» که خودش را طلافروش معرفی کرده بود، پس از طرح پیشنهادش درباره ازدواج از من خواست تا در ملاقات بعدی مرا به مادرش معرفی کند. در جلسه دوم، امیر حوالی میدان صادقیه و با یک خودرو پراید ‌هاچ‌بک سبزرنگ با شیشه‌های دودی به دنبال من آمد تا مرا پیش مادرش ببرد. طی مسیر بود که به بهانه خرید نوشیدنی در مقابل یک مغازه آبمیوه‌فروشی توقف کرد. او پس از دقایقی با دو لیوان شیرموز به داخل ماشین برگشت. هنوز مقدار کمی از آبمیوه را نخورده بودم که دچار سرگیجه شدید و پس از آن بیهوش شدم.

زمانی‌که به هوش آمدم، داخل یک فضای سبزی افتاده بودم اما قادر به حرکت نبودم. افراد رهگذر با مشاهده وضع من به کمکم آمدند و پس از رسیدن اورژانس به بیمارستان منتقل شدم. چندین روز به واسطه مسمومیت شدید ناشی از خوردن آبمیوه مسموم تحت درمان قرار داشتم و در همین زمان متوجه شدم که امیر مرا مورد آزار و اذیت قرار داده است. او همچنین کیف‌دستی حاوی گوشی تلفن‌همراه، مدارک شناسایی، طلا و جواهرات و یک‌میلیون تومان پول نقدم را هم سرقت کرده بود.»

افزایش تعداد شاکی‌ها
با توجه به شیوه و شگرد سرقت توسط راننده خودرو پراید ‌هاچ‌بک سبز رنگ با شیشه‌های دودی و احتمال وقوع جرایم مشابه به‌ویژه به شیوه بیهوشی با نوشیدنی مسموم، کارآگاهان موفق به شناسایی تعداد دیگری از مالباختگانی شدند که دقیقا به همین شگرد، توسط راننده جوان یک خودرو پراید‌ هاچ‌بک سبز رنگ مورد سرقت طلا و جواهرات و پول نقد قرار گرفته بودند.

یکی از مالباختگان در اظهاراتش به کارآگاهان گفت: «به‌عنوان مسافر سوار یک خودروي پراید سبزرنگ‌ هاچ‌بک با شیشه‌های دودی شدم که طی مسیر راننده پراید به بهانه ازدواج شماره تماس خود را به من داد. ابتدا به‌شدت مخالفت کردم و از راننده خواستم تا ماشین را متوقف کند؛ اما این پسر با مظلوم‌نمایی و خواهش و التماس ادعا کرد که به هیچ عنوان قصد ایجاد مزاحمت ندارد و حتی حاضر است در مکانی عمومی با من صحبت کند. به این شیوه و ترفند و برای آن‌که به وی اطمینان پیدا کنم، راننده پیشنهاد داد که برای صحبت کردن به یکی از امامزاده‌های شمال تهران در میدان تجریش برویم تا در محوطه عمومی آن صحبت کنیم.

آنجا بود که او ضمن معرفی خود به نام شاهرخ گفت که واقعا قصد ازدواج دارد و قرار شد تا برای یک ماه با یکدیگر چند جلسه ملاقات داشته باشیم. یک روز که تلفنی در حال صحبت با شاهرخ بودم، او که خودش را طلافروش معرفی کرده بود، گفت که به واسطه شغلش می‌تواند نسبت به تعویض طلاهایم اقدام کند و حتی گفت که اگر پس‌اندازی در اختیار دارم، حاضر است تا در صورت لزوم مقداری هم وی پول در اختیارم بگذارد تا بتوانم نسبت به خرید یک سرویس طلا با قیمت مناسب اقدام کنم. من هم قبول کردم. روزی که طلاهای خود را همراه داشتم، شاهرخ به دنبال من در کرج آمد.

هنگام برگشت به تهران بودیم که ناگهان شاهرخ گفت که دچار سردرد شدید شده است. او ماشین را در مقابل یک داروخانه متوقف کرد و با طرح این ادعا که دچار سرگیجه شدید شده از من خواهش کرد تا برایش قرص سردرد و سرگیجه و یک بطری آب معدنی بخرم؛ از ماشین پیاده شدم. قرص سردرد و بطری آب معدنی را خریدم و به محل پارک خودرو آمدم اما  ماشین و شاهرخ را پیدا نکردم. با شماره تلفن‌همراه شاهرخ تماس گرفتم؛ اما از آن روز گوشی تلفن‌همراه شاهرخ نیز خاموش شده بود و او با کیف حاوی طلا و جواهرات و سه‌میلیون تومان پول نقد ناپدید شده بود.»

شناسایی متهم
با توجه به شیوه و شگرد انجام سرقت‌ها، کارآگاهان با انجام اقدامات پلیسی ازجمله چهره‌نگاری و بهره‌گیری از سوابق مجرمان سابقه‌دار پلیس آگاهی موفق به شناسایی یکی از مجرمان سابقه‌دار به نام اسدالله متولد ١٣٥٩ شدند که از ‌سال ١٣٧٥ تاکنون ١١ بار به اتهام ارتکاب جرایم مختلف سرقت، کلاهبرداری، سرقت طلاجات زنان، آدم‌ربایی و سرقت مقرون به آزار دستگیر و روانه زندان شده است.

با شناسایی مخفیگاه متهم در شهرستان اسلامشهر و انجام تحقیقات پلیسی، کارآگاهان اطلاع پیدا کردند که «اسدالله» صاحب یک خودروي پراید ‌هاچ‌بک سبزرنگ با شیشه‌های دودی است. در ادامه رسیدگی به پرونده و در هماهنگی با مراجع انتظامی شهرستان اسلامشهر نیز مشخص شد که اسدالله از چندی پیش به اتهام سرقت تحت تعقیب قرار گرفته و اعضای خانواده‌اش نیز مدعی هستند که هیچ اطلاعی از وی ندارند.

مالباختگانی که شکایت نکرده بودند
با شناسایی مشخصات دقیق خودروي پراید متعلق به اسدالله، دستور توقیف خودرو به همراه دستگیری سرنشین آن در سیستم جامع پلیس ثبت شد و پس از گذشت مدت زمان کوتاهی، مأموران گشت پلیس آگاهی تهران موفق به شناسایی خودروي پارک شده متهم در منطقه ناصر خسرو شدند.

با انتقال خودرو به پلیس آگاهی و بازرسی دقیق از آن، کارآگاهان موفق به کشف تعداد قابل توجهی مدارک شناسایی متعلق به زنان جوان با میانگین سنی ٣٠‌سال شدند. با شناسایی این افراد و دعوت از آنها برای حضور در اداره شانزدهم پلیس آگاهی، تعدادی از آنها در اظهارات نخست درباره نحوه کشف مدارک شناسایی خود در داخل خودرو متهم ابراز بی‌اطلاعی کردند اما با انجام مشاوره از سوی کارآگاهان و نهایتا مشاهده تصویر اسدالله که توسط کارآگاهان شناسایی شده و تحت تعقیب قرار گرفته بود، لب به بیان حقیقت گشوده و ماجرای آشنایی خود با متهم را به کارآگاهان دقیقا به همان شیوه و شگرد سایر شکات پرونده توضیح دادند.

بازداشت متهم در زندان
با توجه به حساسیت ایجاد شده در پرونده، دستگیری متهم «اسدالله» در دستور کار اداره شانزدهم پلیس آگاهی تهران قرار گرفت و چندین طرح به‌ویژه کنترل نامحسوس محل‌های تردد احتمالی متهم در محدوده اماکن زیارتی شهر تهران به‌ویژه در شمال شهر در دستور کار کارآگاهان اداره شانزدهم پلیس آگاهی قرار گرفت.

با گذشت مدت کوتاهی از آغاز اقدامات پلیسی برای دستگیری متهم پرونده، هیچ‌گونه پرونده سرقت‌های به عنف دیگری به این شیوه و شگرد که منجر به شناسایی تصویر متهم از سوی شکات شود، در سطح شهر تهران مطرح نشد. همین نکته باعث شد تا کارآگاهان بررسی همزمان فرضیه «دستگیری متهم و حضور وی در زندان» را نیز در دستور کار خود قرار دهند. بنابراین ضمن هماهنگی با سازمان زندان‌ها، متهم پرونده با هویت مجعول در داخل زندان شناسایی و کارآگاهان اداره شانزدهم به محل نگهداری متهم اعزام شدند و پس از شناسایی دقیق هویت متهم نسبت به انتقال وی به اداره شانزدهم پلیس آگاهی اقدام کردند.

متهم پس از انتقال به اداره شانزدهم پلیس آگاهی و مواجهه حضوری با تعدادی از شکات پرونده، به ناچار لب به اعتراف گشود و به طرح پیشنهاد ازدواج با آنها اعتراف کرد.

سرهنگ حمـید مکرم، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران درباره این پرونده گفت: «با توجه به شناسایی متهم به‌عنوان یکی از مجرمان سابقه‌دار، شناسایی تعدادی از شکات پرونده و برای شناسایی سایر شکات و مالباختگان پرونده، دستور انتشار بدون پوشش تصویر متهم از سوی مقام قضائی صادر شده است. بنابراین از همه مالباختگانی که موفق به شناسایی متهم پرونده شدند، دعوت می‌شود تا برای طرح و پیگیری شکایات خود به اداره شانزدهم پلیس آگاهی تهران مراجعه کنند.»

منبع: شهروند
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین