|
|
امروز: سه‌شنبه ۱۵ آبان ۱۴۰۳ - ۰۹:۱۳
کد خبر: ۱۰۷۳۰۲
تاریخ انتشار: ۱۳ تير ۱۳۹۵ - ۱۶:۳۵
معمولا اکثرا فراموش می کنند که توافق هسته ای درمورد رفع تحریم های هسته ای است ونه کل تحریمهایی که در طول 36 سال بعد ازانقلاب علیه ایران به بهانه تروریسم و حقوق بشر و امثالهم وضع شده است. طبیعی است که این موضوع ارتباطی با تحریم های هسته ای ندارد .
 سوابقش را که نگاه کنی خیلی خوب به یک نکته پی می بری اینکه حسن روحانی همیشه به او اطمینان داشت . چه زمانی که وی را رئیس کمیته سیاست خارجی شورایعالی امنیت ملی لقب داد، چه در دوره ای که مذاکره کننده ارشد هسته‌ای ایران و سخنگوی این تیم به شمار می آمد و چه در دوسالی که معاونت امور بین الملل مرکز تحقیقات استراتژیک را برعهده گرفت.

به گزارش شبکه اطلاع رسانی تدبیر و امید،در همه این دوران رفیق شفیق رئیس جمهور فعلی و دست راست "روحانی " آن روزگار بود. هر چند روی کار آمدن دولت احمدی نژاد سرنوشتش را بد جوردستخوش تغییر کرد . "سید حسین موسویان "چهره آشنا ودیپلمات برجسته (سخنگوی تیم مذاکره کننده هسته ای ) دولت اصلاحات و پژوهشگر این روزهای دانشگاه پرینستون آمریکاست.

خیلی خوب به چم و خم سیاست خارجه کشورخودش والبته ایالات متحده اشراف دارد.

و مطمئنا ازبسیاری چیزها در توافق هسته ای آگاه است که یا بنا به مصالحی آنها را به زبان نمی آورد یا شاید هم گهگداری با گوشه چشمی به بعضی‌ از آنها تحلیلهایش را می‌گوید، ولی با تمامی این احوال بازهم معلوم است حتی چند هزار فرسنگ دورتر از حسن روحانی و در آمریکا نیز به یاد دوستی های قدیمی هوای رئیس جمهور فعلی را دارد و به طرق مختلفی از کارهای او(حسن روحانی) به ویژه در بحث برجام دفاع می کند .

سید حسین موسویان اینبار درباره حال وروز برجام چند ماه بعداز اجرایی شدنش به آفتاب یزد پاسخ می دهد .

آقای موسویان! تا چه میزان تهدیدات ترامپ درباره آینده برجام و پاره کردن توافق را جدی ارزیابی می کنید؟ اودرصورت رسیدن به ریاست جمهوری، به صورت عملی چه خواهد کرد؟ درکنار این، موضع هیلاری کلینتون نسبت به برجام چگونه است و دیدگاه او درباره توافق با اوباما چه تفاوت هایی دارد ؟

ترامپ اصولا قابل پیش بینی نیست.اما می توان حدس زد که او نهایتا در قالب سیاستهای کلان حزب جمهوریخواه عمل خواهد کرد.سیاستی که نسبت به سیاستهای اوباما بسیار سخت گیرانه تر است.ولی درعین حال اگر مروری بر روند 36 سال گذشته روابط ایران و آمریکا داشته باشیم متوجه خواهیم شد که اصولا دموکراتها تحریم های سخت تر و بیشتری علیه ایران اعمال کرده اند تا جمهوریخواهان.

به نظر من، هم کلینتون وهم ترامپ برجام را نقض نخواهند کرد ، اما خواهند کوشید که شرایط علیه ایران را سخت تر کنند و از حربه تروریسم و حقوق بشر علیه ایران استفاده کنند.

دردوران اوباما به خاطر موضوع ایران، یک شکاف بی سابقه و تاریخی در روابط آمریکا با اسرائیل وعربستان به وجود آمد که ما نتوانستیم از این فرصت استفاده کنیم. ترامپ و کلینتون هردو سعی خواهند کرد تا حد ممکن این شکاف را پرنموده و از اسرائیل و متحدان عرب آمریکا دلجویی کنند.

تل آویو و ریاض سردمداران مخالفت با برجام بودند و هستند. همانطور که آنها مخالف سیاست تعامل اوباما با ایران بوده و هستند، این شکاف تا پایان دوره اوباما ادامه خواهد یافت.

به نظرمن اوباما را باید یک استثنا تلقی کرد که ممکن است به این زود‌ی‌ها تکرار نشود. شما شاهد هستید که رسانه های سعودی و صهیونیستی مرتب اوباما را به خاطر سیاستهای در پیش گرفته با ایران سرزنش می کنند . درعین حال نه اوباما را می توان آمریکا و نه آمریکا را می توان اوباما دانست. سیستم سیاسی آمریکا فوق العاده پیچیده تر از آن است که بتوان با سیاست‌های یک رئیس جمهورش،آن را توصیف کرد.

می گویند برجام شمشیری دولبه برای حسن روحانی است. اکنون فقط چند ماه تا انتخابات 96 باقیمانده است، بااین اوصاف،تحلیلتان از این موضوع چیست ؟ آیا برجام چون برگ برنده ای برای دولت خواهد بود یا بالعکس، عاملی برای شکست یا کاهش آرای حسن روحانی ؟

یکی از آفتهای بزرگ این است که دستاوردهای ملی و تاریخی نظام معمولا قربانی جناح باز‌ی‌های سیاسی داخلی می شود. بهره برداری انتخاباتی ازبرجام توسط هر جناحی یک ظلم به نظام جمهوری اسلامی است. استکبار جهانی و صهیونیسم بین الملل موفق شده بودند که با کشاندن پرونده هسته ای ایران به شورای امنیت سازمان ملل، انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی ایران را به عنوان تهدید صلح و امنیت بین الملل قلمداد و تحریمهایی وحشتناک را با اجماع جهانی علیه ایران اعمال کنند. برجام، ایران را از این دام نجات داد و به همین خاطر یک پیروزی تاریخی نظام جمهوری اسلامی بر استکبار و صهیونیسم بین الملل است. این دستاورد را باید متعلق به نظام و رهبری این نظام دانست. باید با این دید به منافع ملی کشورنگریسته شود.

برجام یک دستاورد بزرگ برای نظام است. اما این بدان معنی نیست که متن این توافق عاری از ضعف است. برای مثال ، یکی از ضعفهای برجام عدم پیش بینی تسهیلات نقل و انتقالات دلاری است که کارشناسان مالی وبانکی ما در دوران مذاکرات باید آن را پیش بینی می کردند. برجام مطلوب آمریکاییها نیست برای اینکه اصولا نمی‌خواستند ایران غنی سازی و آب سنگین داشته باشد. برجام ایده آل ایران هم نمی‌تواند باشد چون شامل محدودیت‌هایی برای 10الی 15 سال است.

در حقیقت برجام دربرگیرنده خواستهای حداقلی دو طرف است و نه حداکثری.

حسن روحانی از اینکه برجام را یکبار آفتاب تابان و باری دیگر ابر شتابان توصیف کرده است از سوی عده ای به سخره گرفته شد،شما می گویید برجام کدام یک از این دو بوده ؟ وچرا؟آیا واقعا روحانی ندانسته چنین موضع متفاوتی را اتخاذ کرده است .

احتمالا ایشان برجام را آفتاب تابان توصیف کردند برای اینکه نظام قانونی تحریمهای چندجانبه،
یک جانبه و بین المللی را متلاشی کرد و فرصت های روشنی را برای ایران روی میز قرارداد و سپس آن را ابر شتابان توصیف کرد برای اینکه از فرصتهای ایجاد شده سریع استفاده شود، زیرا این فرصت ها همیشگی نیست و نخواهد بود و ممکن است از دست برود.

خیلی ها صحبت های"سیف،رئیس بانک مرکزی" را صحبت هایی علیه دولت توصیف می کنند و رسانه های اصولگرا نیز با استفاده از صحبت هایی که وی بیان کرده بودعلیه دولت تاختند، تا چه میزان به او حق می دهید ؟و در واقع وضعیت بانک های کنونی همان " تقریبا هیچ " است که وی از آن می گفت؟

از طرفی چندی پیش هم آقای ظریف در مجلس دهم حضور پیدا کرد ، فکر می کنید صحبت های او(ظریف) در مورد بحث فروش نفت (اینکه قراربود قبل از توافق به صفر برسد) یا آزاد شدن میلیاردها پول بلوکه شده بعد از توافق تا چه حد حماسی وشعاری است و تا چه حد واقعی است و مردم می توانند آن را باور کنند اساسا مردم افزایش فروش نفت یا آزاد شدن پول‌های بلوکه شده را در جامعه حس کردند ؟

همه باید توجه داشته باشند که آقای سیف در واشنگتن صحبت می کردند و نه در تهران. نیت ایشان این بود که آمریکاییها را بدهکار کنند و به آنها فشار بیاورند. اما این اظهر من الشمس است که ایران صرفا به خاطر برجام توانست تولید و فروش نفت خود را ظرف چند ماه دوبرابر کرده و میلیاردها دلار پول خود را زنده کند. دهها میلیارد دلار قرارداد های صنعتی و اقتصادی جدید امضا شده و میلیاردها دلار قراردادهای سرمایه گذاری در ایران نهایی شده است. ده ها بانک متوسط جهانی عملا نقل و انتقالات بانکی را آغاز کرده اند و برای اولین بار بعد از انقلاب، بوئینگ و ایرباس آماده فروش هواپیمای مسافری به ایران هستند. آمریکایی که حاضر نبود یک قطعه هواپیمای مسافربری به ایران بدهد، امروز مجوز می دهد تا هیئت عالی‌رتبه بوئینگ به ایران سفر و قرارداد فروش هواپیمای مدرن جدید با ایران امضا کند. البته نمی توان توقع داشت که همه مصیبت‌هایی که ظرف 10 سال به ایران تحمیل شد، ظرف چندماه برطرف شود.مثلاهنوز خیلی از بانکهای بزرگ، نقل و انتقالات بانکی را شروع نکرده اند ، زیرا نگران مجازات های آمریکا هستند.

 منتهی مقام معظم رهبری دو نکته فرموده اند که هردو بجا و مهم است. اول آمریکا را درمورد کارشکنی در اجرای تعهداتش و دوم اغراق گویی مخالفان و موافقان برجام سرزنش کرده اند. ازنظر من برجام نه فتح الفتوح است و نه خیانت. برجام توطئه استکبار و صهیونیسم برای به بن بست کشاندن نظام جمهوری اسلامی را خنثی کرد.واقعیت این است که برجام شامل خواست های حداقلی ایران و کشورهای 1+5است و برای هیچ‌کدام از طرفین ایده آل نیست. همه ارکان اصلی نظام ، برجام را پذیرفتند برای اینکه هم حق غنی سازی و آب سنگین را برای ایران تضمین کرد و هم نظام تحریم های هسته ای علیه ایران را متلاشی و هم برای اولین بار راه را برای دسترسی ایران به تکنولوژی‌های صلح آمیز هسته ای باز کرد.در عین حال هیچ یک از مراجع تصویب کننده و نیز خود مذاکره کنندگان محدودیت ها و بازرسی های حداکثری را دوست نداشتند و به آمریکا هم اعتمادی نبود که در اجرای برجام با اراده و حسن نیت مورد نظر ایران اقدام کند. منتهی شکستن اجماع جهانی در مورد تحریم های هسته ای علیه ایران یک حرکت استراتژیک از سوی ما بود که موفق هم شدیم.

آقای روحانی در آخرین نشست خبری خود درباره وضعیت برجام ، حتی به اظهارات انتقادی "صالحی" نیز کنایه زد و گفت ایشان وزیر اقتصاد نیست ! خیلی ها می گویند دولت، تاب شنیدن صحبت های مخالف در برجام را ندارد که حتی بریاران خود هم( اگر خلاف موفقیت برجام بگویند) حمله می کند ؟

البته دولت باید درمقابل انتقادها صبور باشد و تحمل خود را افزایش دهد. منتهی منتقدان برجام هم باید انصاف را رعایت کنند.

ظریف در مجلس دهم خیلی خوب از برقراری رابطه با کشورها گفت ، اما می بینیم که هنوز هم اسامی افراد مختلف به لیست تحریم ها اضافه می شود ؟

معمولا اکثرا فراموش می کنند که توافق هسته ای درمورد رفع تحریم های هسته ای است ونه کل تحریمهایی که در طول 36 سال بعد ازانقلاب علیه ایران به بهانه تروریسم و حقوق بشر و امثالهم وضع شده است. طبیعی است که این موضوع ارتباطی با تحریم های هسته ای ندارد .

نظرتان درباره مجلس دهم و دیدگاهی که نسبت به برجام دارد، چیست ؟

فراموش نکنیم که مجلس نهم علیرغم همه مباحث و مخالفت ها، نهایتا برجام را تصویب کرد. مجلس دهم هم که هنوز خروجی مشخص و مهمی در مورد برجام نداشته که بتوان قضاوت کرد.

طرح قانون جدید آمریکا درباره روادید را چگونه می بینید؟آیا آن را نقض برجام می دانید؟به نظرتان چقدر این قانون برای سرمایه گذاران و صنعت توریسم ایران مضر خواهد بود؟

در ایران یک مرجع عالی درشورای امنیت ملی برای تشخیص نقض برجام توسط هر عضوی از گروه 1+5تشکیل شده است. در خود برجام هم مکانیسمی برای تشخیص و تعیین نقض احتمالی برجام تعیین شده است. تا به امروز هیچ یک از این دو مرجع مدعی نقض برجام توسط هیچ یک از کشورهای امضا کننده نشده اند. منتهی طرح قانون جدید آمریکا ناقض روح حسن نیت متقابل است و قطعا با هدف ضربه زدن به صنعت توریسم و روند سرمایه گذاری خارجی در ایران به تصویب کنگره رسیده است. هرچند در ایران هم هستند کسانی که با توریسم و سرمایه گذاری خارجی در ایران مخالف‌اند.

سرنوشت قانون داماتو و ایلسا پس از برجام به چه نحو درخواهدآمد به خصوص که خیلی‌ها می‌گویند تاریخ اعتباراین نوع تحریم ها روبه اتمام است ؟‌

همان طور که گفتم برجام مربوط به تحریم‌های هسته ای است و شامل تحریمهای غیر هسته ای نمی‌شود. آمریکا سالها قبل از بحران هسته ای تحریمهایی در زمینه تروریسم ، حقوق بشرو...
مثل قانون داماتو وایلسا را علیه ایران اعمال کرده که برجام ربطی به این نوع تحریم‌ها ندارد.

اگرچه کانادا از سرگیری مذاکرات با کشورمان درباره بهبود روابط با ایران را تایید کرده، اما به نظر می آید آن طور که در اوایل و پس از روی کارآمدن لیبرالها در کانادا خیلی به این رابطه خوش بین بودیم و از بازگشایی سفارتها صحبت می کردیم، نباید امیدوار بود. چرا که از سویی شاهد مصادره اموال ایران در کانادا هستیم واز سوی دیگرهنوز هم در استرداد "خاوری "به دلیل عدم همکاری کانادا ناکام ماندیم . آیا می توان با این اوصاف به برقراری رابطه ای حقیقی با کانادا امیدوار بود ؟
صهیونیستها در کانادا مثل آمریکا نفوذ بالایی دارند، لذا روابط با ایران همیشه در کانادا و آمریکا با بیشترین چالش مواجه بوده است. بااین وجود من احتمال می دهم که روابط کانادا و ایران ظرف یکسال آینده برقرار شود.

این روزها تغییرات در وزارت امور خارجه سرو صدای بسیاری کرده است، تغییر امیر عبدالاهیان و قرار گرفتن جابری انصاری سخنگوی سابق به جای او (که البته جابری انصاری هم مدت زیادی را نتوانست سخنگو باشد) و سایر اتفاقاتی که از آن با عنوان خانه تکانی در وزارت امورخارجه یاد می کنند، این تغییرات برای بسیاری جای پرسش است و ازآن به عنوان بحران یا شکرآب شدن برخی رابطه ها در این وزارت خانه یاد می شود . حتی عده ای از نقش خودشما دراین تغییرات حرف می زنند.

وزارت خارجه مثل همه وزارتخانه ها همیشه و در هردوره و دولتی تغییرات داشته است. آقای امیر عبداللهیان و آقای جابر انصاری هردو از دیپلماتهای برجسته و از ذخایر وزارت خارجه هستند. حمایتهای جناحی از دیپلماتهای وزارت خارجه نه به نفع دستگاه دیپلماسی است و نه به نفع دیپلماتها. به خصوص اینکه این تحولات را ما خودمان به دخالت خارجی ربط بدهیم. من حدود یک ماه پیش در هامبورگ یک سخنرانی برای جمع 200 نفره ای داشتم و از آنجا به دوحه رفتم و دریک سمینار یک روزه ای در قطر شرکت کردم که مشاور وزیر خارجه مان و سه استاد از دانشگاه‌های ایران هم حضور داشتند. بحث هم در مورد روابط ایران و اعراب بود. احدی از حضار عرب در مورد آقای امیرعبداللهیان صحبت نکرد. برخی از شرکت کنند گان ازکشور سعودی علیه سردار عزیزمان حاج قاسم سلیمانی صحبت کردند که همه شرکت کنندگان ایرانی جملگی با سعودیها برخورد تندی داشتیم و از حاج قاسم هم با کمال افتخار حمایت کردیم. من بلافاصله بعد از اتمام کنفرانس عازم ایران شدم. حدود دوهفته ای در ایران بودم.یک روز بعد از بازگشت از ایران خبر تغییر و تحولات در حوزه معاونت عربی وزارت خارجه را در سایتها خواندم. منتهی دیدم که یک سایتی از جناح سیاسی خاصی نوشته که موسویان از قطر وارد ایران شده و بعد امیرعبداللهیان تغییر کرد ! و خلاصه این تغییر را خواسته بود به دخالت خارجی و من ربط دهد! در حالیکه من اولا احترام زیادی برای آقای امیر عبداللهیان قائلم، ثانیا بعد از اینکه آقای ظریف تصدی وزارت خارجه را پذیرفتند در مورد عزل و نصب احدی با ایشان و سایر مسئولان وزارت خارجه یک کلمه هم صحبت نکرده ام و ثالثا در طول سفر اخیرم هم با هیچ کس از دوستان و مسئولان وزارت خارجه دیدار نداشتم و نهایتا خبر تغییر و تحولات را بعد از سفر در سایتها خواندم. این نوع توهمات و دروغ‌پردازی‌های برخی که تغییرات وزارت خارجه را می خواهند به خارج از کشور ارتباط دهند مغایر مصالح ملی برای دستگاه دیپلماسی مخرب و موجب تضعیف آقای امیر عبد اللهیان است ، زیرا ایشان از سرمایه های وزارت خارجه هستند و واقعیت این است که هم در دولت قبل و هم در این دولت سالها متصدی پست کلیدی حوزه عربی و آفریقا بوده‌اند و از این به بعد هم در هر دولتی باید از وجود ایشان در سطوح مناسب استفاده شود.

چندی پیش صحبت از تشکیل دفتر اتحادیه اروپا درایران شد این موضوع به کجارسیده؟ عده‌ای آن را مشکوک هم توصیف می‌کنند! چرا کشور هلند به عنوان نماینده این دفتر، در کشورمان معرفی شد. مگر هلند چه ویژگی‌هایی دارد؟

بازگشایی دفتر اتحادیه اروپا در ایران یک تحول مثبت در روابط خارجی ایران به ویژه در روابط با اروپاست. اینکه دفتر اتحادیه در کدامیک از سفارتخانه‌های اروپایی در تهران باشد، ابدا اهمیت ندارد. اصل این تحول مهم است. با بازگشایی دفتر اتحادیه اروپا زمینه گفتگو در مورد قراردادهای بازرگانی، گمرکی، سرمایه گذاری، انتقال تکنولوژی فراهم شده است که باید به این سمت حرکت کرد.

منافقین از ابتدای حضور شما در افکارعمومی آمریکا و جهان و به دلیل دفاع از منافع ملی ایران فعالیتهای زیادی علیه شما داشته اند. چندی پیش به رئیس جمهور آمریکا نامه سرگشاده(بر ضدتان)نوشتند و به تازگی هم مقاله‌ای در هافینگتون پست آلمان منتشر کردند و شما را جاسوس نظام جمهوری اسلامی وعامل ترورنظام در خارج معرفی کرده اند. اما جالبی موضوع اینجاست که برخی در داخل کشور هم اتهامات مشابه‌ای را علیه شما مطرح می‌کنند!. علت این هجمه‌های دوطرفه چیست؟

روشن است منافقین از سعودیها و صهیونیستها و سرویس‌های اطلاعاتی و امنیتی برخی از کشورهای غربی پول می‌گیرند تا در راستای اهداف آنها کار کنند.از ابتدای بحران هسته‌ای هم با آن وارد تقابل شدند اما خط توسط سعودیها و صهیونیستها و جناح بازهای آمریکا طراحی شد که هدفش حفظ پرونده هسته‌ای در شورای امنیت سازمان ملل، استمرار تحریم و فشار و نهایتا جنگ علیه ایران بود که هنوز هم ادامه دارد.

ولی یک خط هم به دنبال توافق صلح آمیز بود که نتیجه آن رفع تحریمها و جلوگیری از جنگ و خروج پرونده ایران از شورای امنیت بود. منافع ملی ایران با این خط سازگاری داشت. من هم به عنوان یک ایرانی با حضور در کنفرانسهای بین المللی و سخنرانی‌ها و مصاحبه با برجسته ترین رسانه‌های جهان و نوشتن مقاله در این رسانه‌ها و انتشار دوکتاب چند هدف را تبلیغ کرده ام.

اول، اثبات بی اعتبار بودن سیاست آمریکا در مورد تغییر رژیم در ایران،دوم:تشریح بدعهدی‌های آمریکا در 60 سال گذشته و دلایل بی اعتمادی ایران به آمریکا، سوم:مخالفت با جنگ و تحریم وارائه راهکار برای حل مسالمت آمیز پرونده هسته‌ای و خروج آن از فصل هفت منشور سازمان ملل، چهارم: معرفی سیاستها و برنامه‌های سعودیها و صهیونیستها در مورد بی ثباتی منطقه.

در طول این چند سال، هم منافقین و هم لابی صهیونیستها و سعودیها و تندروهای آمریکا متحدا و متفقا نه تنهاعلیه من فعالیت‌های زیادی داشته و روزبه‌روز هم آن را تشدید می‌کنند بلکه علیه همه جریانات و افراد و گروههایی که در چند سال اخیردر آمریکا و غرب برای حل مسالمت آمیز پرونده هسته‌ای و رفع تحریمها و جلوگیری از جنگ فعالیت کردند، یک برنامه سازمان یافته‌ای را دردست اجرا دارند. اخیرا دیده اید که رسانه‌های عربی متخاصم روی لابی ایران در آمریکا متمرکز شده و تبلیغ می‌کنند، لذا اهداف آنها برای این جوسازی‌ها و تهمت و تخریب‌ها فلج‌کردن افراد و گروه‌ها وسازمانهایی است که در جهت حل بحران هسته‌ای و رفع تحریمها و نفی جنگ، نقشی ایفا کرده و موثر بوده‌اند.

هدف این تلاشها هم این است که این جبهه را در آستانه فعالیت رئیس جمهور بعدی آمریکا متلاشی کنند تا سیاستهای تندروانه علیه ایران در دور بعدی ریاست جمهوری آمریکا موفق شود.
اما در پاسخ به بخش دوم سوال شما، باید بگویم حالا در داخل کشور ما کسانی هم هستند که نوشته‌ها و فعالیتهایشان عملا خواسته یا ناخواسته در جهت اهداف مربع منافقین، سعودیها، صهیونیستها و جناح تندرو آمریکاست اما احتمالا بسیاری از روی ناآگاهی و از سر دلسوزی برای منافع نظام در این دام افتاده اند ضمن اینکه بعید هم نیست تعداد معدودی باشندکه آگاهانه همین خط را دنبال می‌کنند. منتهی همه دلسوزان نظام و انقلاب و کشور باید به این نکته توجه کنند که ایران به یک لابی موثر در سطح آمریکا و جهان غرب احتیاج دارد. نه تنها باید نیروهای فعال فعلی که کار حداقلی می‌کنند را حمایت و تقویت کنند بلکه برای استفاده از ظرفیتهای عظیم خدادادی برای جمهوری اسلامی در خارج ازکشور استفاده کنند.
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین