کد خبر: ۱۰۶۰۸۸
تاریخ انتشار: ۰۷ تير ۱۳۹۵ - ۱۶:۰۵
ژنرال دوگل بیش از چهار دهه قبل در سخنرانی معروفی به اروپاییان هشدار داده بود تا انگلیسی ها را به سازمانی اروپایی راه ندهید و آنها همیشه خود را بالاتر از دیگران می‌دانند و حضورشان پر دردسر خواهد بود.
ژنرال دوگل بیش از چهار دهه قبل در سخنرانی معروفی به اروپاییان هشدار داده بود تا انگلیسی ها را به سازمانی اروپایی راه ندهید و آنها همیشه خود را بالاتر از دیگران می‌دانند و حضورشان پر دردسر خواهد بود.

 همانطور که دوگل پیش بینی کرده بود، بریتانیایی ها از همان روز اول و در پروسه پیوستن به بازار مشترک اروپا، ساز ناسازگاری زدند و هر روز و در هر روند همگرایانه اروپایی، خود را تافته ای جدا بافته دانستند و از این طریق امتیازات ویژه ای را از مجموعه اروپایی طلب کردند. حالا اما این قصه ظاهرا به پایان خود رسیده است و مردم جزیره، دوباره جزیره ماندن را برگزیدند. اما این جدایی چه تاثیراتی با خود به همراه خواهد داشت؟
 
۱ - تاثیرات اقتصادی جدایی بریتانیا از اتحادیه چه خواهد بود؟
 
بریتانیا تجربه منحصر به فردی از حضور در اتحادیه اروپا به شمار می رفت. چرا که آنها دو اصل بنیادین همگرایی در این اتحادیه یعنی روادید شنگن و واحد پول مشترک (یورو) را از همان ابتدا نپذیرفتند. این در حالی است که بریتانیا در تعیین و تدوین سیاست های اقتصادی این مجموعه نقش آفرین بودند.
 
در نتیجه بسیاری از کارشناسان بر این باورند بریتانیا شریک سود بود و در ضرر هیچ مسئولیتی نمی پذیرفت. در چنین شرایطی خروج این کشور از اتحادیه اروپا پیامدهای منفی شدیدی بر تجارت، سرمایه گذاری مستقیم خارجی و سرمایه گذاری به همراه دارد و درهم تنیدگی این بخش ها باعث خواهد شد که آسیب ها دوچندان شود. قسمت اعظم سرمایه گذاری مستقیم خارجی در بریتانیا در بخش مالی انجام می گیرد. بنابراین، این خروج پیامدهایی برای سرمایه گذاری مستقیم خارجی در اتحادیه اروپا به همراه دارد و به تبع آن به بخش مالی آسیب فراوانی خواهد زد. از آنجا که تجارت، به ویژه تجارت درون صنعتی، شدیدا به اعتبار مالی وابسته است، آسیب وارده به بخش مالی تاثیری منفی بر روابط تجاری خواهد داشت.
 
 
 
از سوی دیگر اما، بالافاصله پس از اعلام این نتایج این پوند انگلیس بود که سقوطی بی سابقه از سال ۱۹۸۵ به بعد را تجربه کرد، در حالی که نرخ برابری یورو در مقابل دلار تغییری نکرد. به نظر می رسد هرچند اتحادیه هم هزینه سنگینی را چه از بعد معنوی و چه از منظر مادی متحمل خواهد شد، اما این هزینه در جبهه بریتانیا و به ویژه انگلستان بسیار بیشتر خواهد بود.
 
۲ - آیا بریتانیا چند تکه می شود؟
 
کمتر از دو سال از زمان برگزاری رفراندوم جدایی اسکاتلند از بریتانیا گذشته، همه پرسی که در آن، مردم اسکاتلند با آرایی نزدیک ماندن را به جدایی ترجیح دادند، همین مردم در رفراندوم روز پنجشنبه یک بار دیگر به ماندن رای دادند. ماندنی که این بار در اتحادیه اروپا بود. اما هیچ تضمینی وجود ندارد که با تصمیمی که کل مردم بریتانیا برای بازگشت به جزیره گرفتند، اسکاتلندی ها، ولزی ها و ایرلندی ها هم با انگلیسی ها هم نظر بمانند. خانم استروجن بلافاصله پس از اعلام نتایج قطعی همه پرسی، در صحبت هایی اشاره کرد که اسکاتلند آینده خود را در اتحادیه اروپا می‌بیند.
 
رهبر حزب جدایی طلب اسکاتلند با بهره گیری از آرای عمومی شهروندان اسکاتلندی تشخیص داد که آنها اتحادیه را به بریتانیا ترجیح می دهند. اتفاقی که در صورت وقوع می تواند سونامی چند تکه شدن بریتانیا را با خود به همراه داشته باشد. شاید دور از ذهن هم نباشد که ایرلند هم گزینه بعدی باشد. به ویژه اگر بدانیم در رفراندوم اخیر، ۶۲ درصد ایرلندی ها و ۶۷ درصد اسکاتلندی ها خواهان ادامه حضور بریتانیا در اتحادیه اروپا بوده اند.  
 
۳ - آیا دومینوی خروج از اتحادیه به راه می افتد؟
 
در روزهای اخیر بسیار در خصوص به راه افتادن دومینوی جدایی طلبی پس از خروج بریتانیا از اتحادیه شنیده شده است. هلند و فرانسه هم در این میان شاید پیشتاز بوده باشند. به ویژه اگر صحبت های مارین لوپن را شاخص و معیار قرار دهیم. فردی که او و حزبش در انتخابات محلی فرانسه نتوانستند توفیق چندانی کسب کنند. از سوی دیگر در تحلیل دلایل مربوط به جدایی از اتحادیه باید به پیش نیازهای مربوطه توجه داشت. انگلستانی که روزگاری خورشید هرگز در آن غروب نمی کرد از حیث تاریخی و سنتی همواره خود را بالاتر و برتر از دیگر کشورهای اروپایی و حتی جهانی می پنداشت.
 
همانطور که دوگل به خوبی اشاره کرده بود، انگلستان از همان روز نخست ورود به مجموعه اروپایی، استثناها و قواعد خاصی را برای خود تعریف می کرد و بر این باور بود اتحادیه باید امتیازات ویژه ای برای این کشور در نظر گیرد. اتفاقی که البته افتاد اما در نهایت گروه های سنی سالمند و میانسال انگلیسی تشخیص دادند، راه خود را جدا کنند.
 
انگلیسی ها بر این باور بودند که با جدایی از اتحادیه می توانند به جایگاهی مشابه ایالات متحده دست یابند، حال آنکه شاید آنها به خوبی درک نکرده باشند که دوران یکجانبه گرایی به پایان رسیده و آمریکا هم در دوران جرج بوش پسر با نگرش‌های یکجانبه‌گرایانه نتوانست راهی از پیش ببرد و جز تحمیل هزینه های نظامی وحشتناک بر کشورش، دست آورد دیگری کسب نکرد. بر این اساس نگاه کلاسیک نسبت به خروج از اتحادیه به هیچ وجه قابل مقایسه با کشورهایی چون هلند، فرانسه و دیگران نیست. رصد نتایج انتخابات‌های اخیر در این کشورها هم نشان می‌دهد در هیچ یک از دیکر کشورها ایده های ناسیونالیستی پرطرفدار و تعیین کننده نیست. در نتیجه شاید نزدیک ترین تحلیل به واقعیت همین باشد؛ خبری از دومینو نخواهد بود.  
 
۴ - آیا خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا قطعی است؟
 
قانونی در بریتانیا وجود دارد که طبق آن اگر رفراندومی عمومی در کشور برگزار شود و میزان شرکت کنندگان آن کمتر از ۷۵ درصد واجدین شرایط باشند، طرف پیروز باید آرایی بیش از ۶۰ درصد کسب کرده باشد، در غیر این صورت پارلمان می‌تواند نتیجه آن همه پرسی را ملغی و دستور برگزاری مجدد را صادر نماید.  
 
حالا رفراندوم اخیر در بریتانیا با مشارکت ۷۲ درصدی مردم برگزار شد و موافقین خروج توانستند کمتر از ۵۲ درصد آرا را کسب نمایند.  
 
از سوی دیگر کمپینی برای بررسی این موضوع تشکیل شده و تا این لحظه بیش از دو میلیون و پانصد هزار نفر آن را امضا کرده و خواهان برگزاری رفراندوم مجدد شده اند.  
 
پس شاید هنوز کمی زود باشد بازی را تمام شده بدانیم و ممکن است رفراندومی تکراری در راه باشد. 
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین