کد خبر: ۱۰۳۶۵۸
تاریخ انتشار: ۲۵ خرداد ۱۳۹۵ - ۱۳:۵۴
نخستین جلسه از سلسله نشست‌های پژوهشی مدرسه ملی سینمای ایران با موضوع «بازنمایی اقوام ایرانی در سینمای داستانی ایران: پژوهشی در نشانه‌شناسی فرهنگی» عصر دیروز دوشنبه 24 خردادماه در محل مدرسه برگزار شد.
پوراحمد می‌گوید: در دوران آقای بهشتی فضای سینما کارگردان‌سالاری بود و ما تعیین می‌کردیم چه فیلم‌هایی ساخته شود.

 نخستین جلسه از سلسله نشست‌های پژوهشی مدرسه ملی سینمای ایران با موضوع «بازنمایی اقوام ایرانی در سینمای داستانی ایران: پژوهشی در نشانه‌شناسی فرهنگی» عصر دیروز دوشنبه 24 خردادماه در محل مدرسه برگزار شد.

روح الله حسینی مدیر مدرسه ملی سینمای ایران در مورد فعالیت‌های پژوهشی مدرسه ملی سینمای ایران گفت: از اساتید دانشگاه هنر، دانشگاه تهران و افراد آکادمیک در حوزه سینما که با مقوله پژوهش سینمایی در ارتباط هستند تقاضا دارم که به نفس همکاری سازمان سینمایی و دانشگاه تهران و مدرسه ملی سینمای ایران توجه کنند و مدرسه را در امر پژوهش یاری کنند. مدرسه ملی سینما در کنار بخش آموزش که مناسبات و تحلیل‌های مخصوص خودش را می‌طلبد، مأموریت مهمی برای خود قائل است و آن‌هم بدل شدن به نقطه اتصال و وصل بین حوزه اندیشه و نظر با حوزه اجرا و عمل است. در واقع این مأموریت دوستان و همکاران من در مدرسه ملی را دور هم آورده است. دکتر ایوبی تعریف با شان و منزلتی از مدرسه ملی سینما دارند که به این نهاد به عنوان یک مرجع علمی در تصمیمات اجرایی سازمان سینمایی نگاه می‌کنند. ما با این هدف وارد حوزه پژوهش شدیم.

کیومرث پوراحمد در مورد تجربه بازنمایی اقوام در سینمای ایران گفت: اهمیت لهجه از کودکی برای من شکل گرفت و تا زمانی که بزرگ شدم و راه خودم را در سینما شناختم، تمایل به ساختن آثاری با لهجه گوناگون پیدا کردم و چنانچه مطلع هستید، چندین پروژه با این رویکرد ساختم.

وی افزود: نکته مهم دیگر به زمان ورود کارخانه ذوب آهن به اصفهان برمی‌گردد که با خود هزاران کارگر و تکنسین وارد کرد که عیناً شاهد کم رنگ‌تر شدن لهجه اصفهانی بودم. از طرفی ورود وسائل ارتباط جمعی مزید بر علت شد تا لهجه اصفهانی رقیق‌تر شود به این جهت سعی کردم لهجه اصفهانی را در آثارم بگنجانم تا ماندگار شود.

کارگردان «قصه‌های مجید» با اشاره به تغییرات فضای سینما از دهه‌های قبل تا به حال بیان کرد: در دوران آقای بهشتی فضای سینما کارگردان‌سالاری بود و ما تعیین می‌کردیم چه فیلمهایی ساخته شود و هر فیلمسازی بر اساس قومیت‌های مختلف آثاری را تولید می‌کرد و تنوعی از آثار می‌دیدیم اما دیگر این موضوع رو به کم رنگی رفت و سینما دست افرادی افتاد که از تنوع فیلم‌ها کاسته شد. به نحوی که می‌توان گفت برخی از این افراد کاسب هستند تا هنرمند و سینماگر و نمی‌خواهند بفهمند زمانی که برای اثری مانند «شهرزاد» وقت و هزینه بگذارند، پیامد بسیار مثبتی به دنبال خواهد داشت.

وی افزود: برای این افراد قومیت و لهجه و پرداختن به قصه‌های متنوع و در کل فعالیت حرفه‌ای در سینما شوخی است و فقط یاد گرفتند از ستاره‌ها برای فروش فیلمها استفاده کنند که در اصل می‌توان گفت به نوعی سینمای مستقل به تنگنا آمده و حمایت نمی‌شود سینمایی که چرخه سینما به دست اوست.

 بهروز محمودی بختیاری زبان‌شناس و دانشیار پردیس هنرهای زیبای دانشگاه تهران به پژوهش خود در زمینه نشانه‌شناسی فرهنگی اقوام ایرانی در سینمای داستانی ایران پرداخت و اهمیت زبان، لباس، محل زندگی و در کل قومیت به معنای واقعی در سینما و بازتاب و اهمیت بالای آن اشاره کرد: «ایران امروز با نزدیک به 76 گویش و شش زبان اصلی در رکوردهای یونسکو ثبت شده است. به نظر می‌رسد که اکثر اقوام ایرانی در فیلم‌های ما حضور دارند ولی حضور اقوام مرزی مثل مردم کرد، آذری زبان و مردم جنوب در سینمای ایران بیشتر به چشم می‌آید. اولین حدسی که به نظر می‌رسد این است که انگار هر چه از پایتخت دورتر می‌شویم مردم برای ما ناشناخته‌تر هستند به همین دلیل برای ما جذاب‌تر هستند. به همین دلیل سینمای ما پر از فیلم‌هایی است که به زندگی مردم جنوب می‌پردازد. دلیل دوم می‌تواند شرایط زندگی متفاوت و شرایط زیستی مردم نواحی جنوب و مردم عشایر و قبایل ایلی غرب ایران، این افراد سوژه‌های جذاب‌تری برای فیلم‌های سینمایی بوده‌اند. اما به دلیل عدم حضور مشاورهای مردم شناختی در این آثار، تصویر چندان درستی از مردم نواحی مختلف ایران ارائه نداده‌اند. به نظر می‌رسد بومی بودن کارگردان‌ها در ارائه تصویر نسبتاً درستی از زندگی مردم منطقه‌ها بر توفیق فیلم‌ها بی‌تأثیر نبوده است». فیلم‌هایی که پروتاگونیست آن‌ها متعلق به قوم خاصی بوده‌اند فیلم‌هایی بودند که دکتر محمودی بختیاری از آن‌ها به عنوان آثاری که در پژوهش مورد نظر مورد بررسی بیشتری به لحاظ قوم‌نگاری قرار گرفته‌اند نام برد. امیر نادری، کیانوش عیاری، بدالله صمدی، بهمن قبادی، ناصر تقوایی، ناصر غلامرضایی و کیومرث پوراحمد از کارگردانانی بودند که محمودی آن‌ها را موفق در ارائه تصویر درست از مردم خطه خودشان نام برد و «باشو غریبه کوچک» را تنها گزینه احتمالی موفق که کارگردان آن غیربومی بوده است برشمرد.

منبع: ایلنا
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین