ایالات متحده آمریکا و پروژه تضعیف عربستان
به دنبال وقایع ۱۱ سپتامبر سال ۲۰۰۱ و با توجه به اینکه اکثریت افرادی که در این عملیات شرکت داشتند از اتباع عربستان سعودی بودند، این ذهنیت برای بسیاری از آمریکاییان شکل گرفت که برای فهم حادثه باید توجه معطوف به نقش احتمالی نخبگان سیاسی عربستان سعودی شود.
روزنامه فرهیختگان در یادداشتی به قلم حسین دهشیار استاد دانشگاه نوشت:محو شدن اتحاد جماهیر شوروی بهعنوان قدرت همتراز نظامی آمریکا، بستر را آماده ساخت که آمریکا بدون کمترین تردیدی سیاست سلطه بر خاورمیانه را در اولویت قرار دهد. نهاییشدن حاکمیت ارزشها و نهادهای لیبرال بر بخش وسیعی از اروپا و نهاییشدن یکپارچگی هنجاری در این قاره به ضرورت، خاورمیانه را جایگزین اروپا بهعنوان قلب تپنده استراتژی کلان جهانی این کشور کرد. برخلاف واقعیات قدرت در اروپا، در خاورمیانه آمریکا برای استقرار و تثبیت حاکمیت ارزشی و سلطه همهجانبه نیروی متوازن کنندهای را در برابر ندارد و به همین رو حفظ وضع موجود را گریزناپذیر نمیکند در صورتی که آن را در راستای نیازهای خود مییابد.
این بدان معناست که دوستان و متحدان منطقهای را میشود به چالش کشید و نیازها و اولویتهای آنان را نادیده گرفت.
هرچند تولید نفت عربستان سعودی به عنوان دومین صادرکننده نفت به آمریکا، حدود یکمیلیون بشکه در روز است و مهمتر از همه اینکه این کشور بزرگترین تولیدکننده نفت جهان است، اما با توجه به تنوع تکنولوژی تولید نفت که مداوم در حال کثرت است و به صحنه آمدن کشورهای تولیدکننده جدید نفت در بازار، عربستان سعودی از همان جایگاه متمایز در بازار انرژی که در قرن بیستم از آن بهرهمند بود، محققا برخوردار نیست. این به معنای آن است که قدرت مانور آمریکا برای چانهزنی با عربستان سعودی درخصوص اولویتهای خاورمیانهای و نادیده انگاشتن حساسیتهای ریاض در رابطه با سیاستهای آمریکا در منطقه فراوان افزایش یافته است.
با توجه به این واقعیت است که متوجه میشویم چرا در آمریکا بحثها راجع به شرایط سیاسی، اجتماعی و فرهنگی حاکم در عربستان سعودی، ماهیت بهشدت انتقادی گرفته است. آمریکاییان با توجه به شرایط حاکم بر منطقه و جهان متوجه شدهاند که میتوانند توجه بیشتری به ملاحظات داخلی و ارزشهای لیبرال در روابط خود با عربستان سعودی بنمایند.
نخبگان حاکم بر آمریکا با در نظر گرفتن هزینههای قابل مدیریت چالش عربستان سعودی هر زمان که آن را در تعارض با نیازهای خود بیابند، مسیری را آماده میکنند که در آینده خطرات موجودیتی فزایندهای را برای خانواده آلسعود به صحنه خواهد آورد. به دنبال وقایع ۱۱ سپتامبر سال ۲۰۰۱ و با توجه به اینکه اکثریت افرادی که در این عملیات شرکت داشتند از اتباع عربستان سعودی بودند، این ذهنیت برای بسیاری از آمریکاییان شکل گرفت که برای فهم حادثه باید توجه معطوف به نقش احتمالی نخبگان سیاسی عربستان سعودی شود. کمیسیون حقیقتیاب کنگره که بعد از این حادثه شکل گرفت در گزارش نهایی خود کمترین اشارهای به عربستان سعودی درخصوص بانیان این حادثه کرد، اما کنگره آمریکا بعدا گزارشی ۲۸ صفحهای تهیه کرد که هیچگاه انتشار نیافت و در آن موضوعاتی را مطرح میکند که بسیاری بر این اعتقاد هستند که ممکن است عربستان سعودی را در مظان اتهام قرار دهد.
باراک اوباما بهعنوان رئیس قوه مجریه تشویق به انتشار متن این گزارش محرمانه دارد و آن را مفید قلمداد کرده است.
در بطن چنین فضایی است که کنگره آمریکا درصدد تصویب لایحهای است که مقوله حاکمیت کشورها در روابط بین بازیگری را بهشدت دچار چالش میسازد. اینک اجماعنظر بیسابقهای در کنگره شکل گرفته، دال بر اینکه لایحهای تصویب شود که رهبران حاکم در کشورهای دیگر را در صورتی که آنان نقشی در طرح و اجرای قتل شهروندان آمریکایی در داخل خاک آمریکا داشته باشند در دادگاههای آمریکا در جایگاه متهم قرار دهند. باراک اوباما اعلام کرده است که این لایحه اگر تصویب شود به امضای او نخواهد رسید و تصویب چنین لایحهای بهشدت در تعارض با منافع آمریکا خواهد بود؛ چراکه کشورهای دیگر محققا به عمل متقابل دست خواهند زد و قدرت را به دادگاههای خود اعطا خواهند کرد که رهبران آمریکا را مورد مواخذه قرار دهند. دولت عربستان اعلان کرده است در صورتی که کنگره آمریکا به تصویب چنین لایحهای اقدام کند تمامی اوراق خزانهداری آمریکا را که خریده و بسیاری از سهام خود در آمریکا را خواهد فروخت که نزدیک به یکتریلیون دلار میشود. رهبران سعودی به نیکی متوجه شدهاند که هدف این لایحه با توجه به گزارش ۲۸ صفحهای منتشرنشده به وسیله کنگره همانا ریاض است.
ذهنیت میان رهبران حاکم عربستان سعودی این است که مخالفان شیوه زیست در کشورشان در آمریکا که طیف متنوعی از لیبرالها و محافظهکاران را دربر میگیرد، از طریق لوایحی از این دست درصدد تضعیف نظام مستقر در ریاض هستند تا در زمانی که منافع آمریکا ایجاب کند بهراحتی بتوانند معادلات قدرت در عربستان سعودی را دگرگون کنند.
اگر این لایحه تصویب و گزارش ۲۸صفحهای کنگره منتشر شود و در آن مقامات عربستان سعودی متهم شوند، تاییدی بر ذهنیتی خواهد بود که امروزه رهبران عربستان سعودی را به خود مشغول کرده است.
ارسال نظر