سیاسی بازی در دونرخي يا چندنرخي كردن بنزين
متاسفانه مردم ما به قيمتهاي ثابت يا افزايش مستمر سوخت و بنزين عادت كردهاند و درك عيني از افزايش يا كاهش قيمتها ندارند. در حالي كه در جوامع توسعهيافته چنين مسألهاي نيست.

به نظر ميرسد كه برخي از نمايندگان و جناحهاي سياسي بهویژه در مجلس ايران هيچ علاقهاي ندارند كه از اموري كه اصولا ربطي به حكومت ندارد يا حداقل در حوزه سياستگذاري است و نه اجرا، پاي خود را بيرون بكشند. اين جماعت به جاي آنكه امور بيربط با وظايف دولت را كنار بگذارند و به مسائل اصلي سياستگذاري بپردازند، اين امور حتی اگر حل شده و مرده باشند را دوباره زنده و به حوزه وظايف دولت وارد کرده و تمام توان و انرژي دولت و حتي مجلس را مستهلك ميكنند؛ نمونهاش قيمتگذاري سوخت است. يكي نيست از قانونگذاران محترم بپرسد كجاي دنيا دولت و مجلس هر روز خود را درگير مسائل قيمتگذاري كالاهاي گوناگون ميكنند؟ كجای دنیا انواع و اقسام فسادهاي ريزودرشت و اتلاف منابع را بر اثر قيمتگذاري به جامعه خود تحميل ميكنند؟ بهطور قطع ممكن است در شرايطي و آن هم مقطعی، قيمتگذاري منافعي هم داشته باشد، ولي يك تصميم را براساس منفعت آن اتخاذ نميكنند، بلكه باید براساس موازنه هزينه و منافع آن سنجيده شود.مجلس تصويب کرده است که قیمت بنزین دونرخی شود و بیش از مقدار معینی که با نرخ لیتری هزار تومان است، بقیه را با قیمت تمامشده از مصرفکننده بگیرند. وارد كردن دولت در فرآيند قيمتگذاري سوخت و بنزين در قالب موجود كمك مهمي به بودجه كشور و درآمدهاي دولت نميكند؛ ولي به عوض آن انواع و اقسام فسادهاي ريزودرشت و حسابداريهاي پيچيده و نيز استفاده دوباره از كارت سوخت و مشكلات ناشي از آن را بر جامعه تحميل ميكند ولي از همه مهمتر دونرخي يا چندنرخي شدن كالاها ذاتا بد و خسارتآفرين است و پس از سالها كه دولت توانسته اين بلا را از اقتصاد و انرژي كشور دور كند، به يكباره و دوباره مواجهه با قيمتگذاري و سهميهبندياي ميشويم كه هيچ منطق روشني ندارد و صرفا از روي لجبازي است. وقتي كه دولت طرفدار دونرخي شدن سوخت نيست، چه اصراري است كه نمايندگان مجلس اين كار را انجام دهند؟ اگر قصد افزايش درآمد دولت وجود دارد، طبيعي است كه معادل همان رقم مورد نظر به قيمت سوخت اضافه شود؛ البته يك نكته جالب در مصوبه مجلس بود كه قيمت بنزين اضافه بر سهميه تعيينشده به صورت شناور است؛ بايد از كليت اين ايده دفاع كرد.
متاسفانه مردم ما به قيمتهاي ثابت يا افزايش مستمر سوخت و بنزين عادت كردهاند و درك عيني از افزايش يا كاهش قيمتها ندارند. در حالي كه در جوامع توسعهيافته چنين مسألهاي نيست، با كم و زياد شدن قيمت نفت خام، قيمت فرآوردههاي نفتي نيز كم و زياد ميشود و مردم متوجه ميشوند كه چرا بايد بنزين را گرانتر يا ارزانتر از قيمت قبلي بخرند و بهطور قطع ما هم بايد به اين سمت برويم كه نهتنها قيمت كلي بنزين ثابت نباشد، بلكه برحسب كيفيت بنزين و حتي محلي كه بنزين عرضه ميشود، قيمتها بايد تا حدي متعادل شوند و مردم برحسب تجربه خود نوع و محل خريد بنزين را انتخاب كنند؛ ولي متاسفانه مصوبه مجلس اين هدف را نميتواند بهخوبي محقق كند زيرا كف قيمت را هزار تومان فعلي براي هر ليتر بنزين قرار داده و اضافه بر این سهميه را شناور كرده است؛ در حالي كه ممكن است با كاهش قيمت نفت، قيمت هزار تومان فعلي براي هر ليتر بنزين حتي از قيمت جهاني آن نيز بيشتر شود. بنابراين منطقاً بايد قيمت بنزین مورد نیاز اضافه بر سهميه زير قيمت هزار تومان فروخته شود! كه نميشود.
با توجه به شرايط جهاني قيمت نفت خام و نيز قیمت داخلي بنزين بهترين فرصت در اختيار ايران است كه براي يك بار هم كه شده، دست خود را از قيمتگذاري اين كالا كوتاه كند و اجازه دهد كه جامعه ما با محاسن اين كار آشنا شود. مدتي است كه قيمتگذاري حملونقل مسافر هوايي برداشته شده است؛ ابتدا بليتها گران شد، ولي اكنون شرايط بهگونهاي شده كه بسياري از افراد با تنظیم ساعت و روز پرواز خود ميتوانند با قيمت بسيار ارزانتر از گذشته نيز سفر كنند و بعيد است كه كسي ناراضي از اين وضع باشد. البته كالاي سوخت با بليت هواپيما فرق ميكند. ولي وقتي كه براي مردم امكان داشته باشد كه از منافع كاهش احتمالي قيمتها بهرهمند شوند، چرا نبايد از آن استقبال كنند؟ به علاوه فروش بنزین از سوی دولت و ارزانتر از قیمت جهاني نيز در حقيقت از جيب مردم پرداخت ميشود ولي نه مستقيم بلكه غيرمستقيم. به عبارت ديگر اگر بنزين جهاني ليتري هزار تومان باشد ولي در داخل كشور ليتري ٥٠٠ تومان فروخته شود، گمان نكنيم كه اين به نفع مصرفكننده است. اين يك كلاهبرداري آشكار است؛ زيرا آن ٥٠٠ تومان تفاوت قيمت از جاي ديگري از جيب من و شما كسر ميشود ولي به چشم ما نميآيد. وقتي كه دولت بدهكار ميشود و از بانك مركزي قرض ميكند و تورم ٤٠ درصدي را به ما تحميل ميكند و ارزش پول توي جيب ما را ٤٠درصد كم ميكند را به ياد بياوريم، متوجه ميشويم كه چرا و چگونه دولت بنزين را ارزانتر از نرخ جهاني ميدهد؟ وقتي كه روزانه ميليونها ليتر از سوخت ما قاچاق ميشود و قاچاق كسبوكار عدهاي ميگردد، از جيب من و شماست كه کم میشود ولی این واقعیت را بهراحتی نادیده میگیریم و به فراموشی میسپاریم. متاسفانه كساني كه يك روز طرفدار عدم تعيين قيمت حتی براي دستمزد كارگر بودند، الان درصدد دونرخي يا چندنرخي كردن بنزين هستند!!
منبع: شهروند
ارسال نظر