شاید شعار اقتصاد مقاومتی به داد صدا و سیما برسد!
صدا و سیما حتی در برخوردهای سلبی و دفعی با ماهوارهها هم وظیفه را به دوش نهادهای دیگر انداخت که نمونه آن ماموریتهای پلیس برای جمعآوری آنتنها بود که آنهم اگرچه در کوتاهمدت نتیجه محدود داشت، اما در نهایت نتوانست جبرانکننده کمکاریهای رادیو و تلویزیون رسمی باشد.

روزنامه فرهیختگان در یادداشتی به قلم احسان صفایی پور نوشت:امسال تمام نهادها، سازمانها، ارگانها و دستگاههای دولتی، عمومی و خصوصی مخاطب شعار سال هستند. اگرچه دولت بهعنوان محور اجرایی کشور و قوه وسیعی که چرخ اقتصاد کشور را میچرخاند مخاطب اصلی و کانون «اقدام و عمل» اقتصاد مقاومتی است، تا اجزای اقتصاد کشور خود را برای تبلور این نظریه آماده و مهیا نکنند، دولت نخواهد توانست بهطور کامل اجراکننده این شعار باشد. در این میان به نظر میرسد بخشهایی از حاکمیت که در سالهای گذشته با اتکا به بودجه نفتی، از مصرفکنندگان بزرگ محسوب میشدند باید بتوانند به یمن این نامگذاری در ساختار، سیاستها و چگونگی اداره منابع خود بازنگری اساسی کنند.یکی از این دستگاههای بزرگ و البته بسیار مهم سازمان صدا و سیما است. سازمانی که از یک سو باید پرچمدار مبارزه فرهنگی باشد و از سوی دیگر هم فرهنگساز اقتصاد مقاومتی باشد و هم خود تمامقد به اجرای سیاستهای اقتصاد مقاومتی مبادرت کند. در سالهای گذشته ـ به بیان دقیقتر دو دهه گذشته ـ سازمان صدا و سیما با یکسونگری به سیاستهای مبارزه با تهاجم فرهنگی و تنها با اتکا به بودجه و درآمد خود بنای یک توسعه نامتوازن را گذاشت. در این سالها شبکههای متعددی راهاندازی شد که تعداد زیادی از آنها نتوانست حتی مخاطبان محلی و محدود جذب کند، چه رسد به آنکه در برابر هجوم آتشبار شبکههای ماهوارهای خارجی قد علم کند.
مدیران سابق صدا و سیما برای آنکه در خط مقدم مبارزه با تهاجم فرهنگی قرار گیرند و به دغدغههای رهبر معظم انقلاب پاسخ دهند گزینهای آسان را انتخاب کردند؛ آنها در محدوده زمانی اندک به تاسیس و راهاندازی شبکههای خنثی تلویزیونی و رادیویی مبادرت ورزیدند و تنها راهحل را در توسعه کمی دیدند.
در سوی دیگر همزمان با توسعه قارچی شبکههای داخلی، شبکههای خارجی فارسیزبان با طراحی دقیق و حسابشده میدان اشتیاق مخاطبان را از آن خود میکردند و این میدان همچنان در اختیار آنهاست. صرف نظر از شبکههای خبری فارسیزبان که تلاش میکنند اخبار و تحلیلها را در عین جهتدار بودن با ذائقه مخاطب ایرانی بیامیزند، در این سالها شبکههایی تاسیس شدند که سبک زندگی ایرانیان مقصد و ماوای آنان بود. سریالهای بیمایه با رنگآمیزی و تزئین جذاب در این سالها در کنار جمع کردن مخاطب میلیونی، درخصوصیترین مکانهای زندگی خانوادهها رسوخ کردند و در این میان صدا و سیما تنها نظارهگر بود.
صدا و سیما حتی در برخوردهای سلبی و دفعی با ماهوارهها هم وظیفه را به دوش نهادهای دیگر انداخت که نمونه آن ماموریتهای پلیس برای جمعآوری آنتنها بود که آنهم اگرچه در کوتاهمدت نتیجه محدود داشت، اما در نهایت نتوانست جبرانکننده کمکاریهای رادیو و تلویزیون رسمی باشد.
حال در زمان ریاست محمد سرافراز که از قضا دوران مدیریتش در بخش برونمرزی سازمان صدا و سیما قرین با راهاندازی چند شبکه خارجیزبان به نسبت موفق بود، سازمان صدا و سیما تبدیل به سازمانی منفعل، واکنشگرا و کمبضاعت شده است. دلیل این ضعف را باید در همان رویکردهای دو دهه پیش این سازمان جستوجو کرد. سوگیریهای جانبدارانه در سیاستهای کلان، رشد بدون ضابطه، غیرکارشناسی و واکنشگرای شبکههای تلویزیونی و جذب سرسامآور نیروی انسانی از صدا و سیما پیکرهای سنگین و کاهل ساخت که میراثی نامیمون برای سرافراز و مدیرانش شد.
در چنین شرایطی که صدا و سیما حتی در مناسبتهای ملی و مذهبی مهم هم از عهده تولید و پخش برنامههای جذاب برنمیآید و میدان را به رقبای کوچکتر اما چابک و هوشمندتر واگذار میکند، شاید شعار اقتصاد مقاومتی به داد این سازمان برسد. مدیران این سازمان با تکیه بر انرژی این شعار باید بتوانند در درجه نخست با اعتمادسازی میان گروههای مختلف مخاطب، به کوچک و چابکسازی خود اقدام کند. همچنین از آنجا که این سازمان همواره بر دو پایه آگهیهای بازرگانی و بودجه دولتی برنامههای خود را سازمان داده است باید هرچه زودتر تغییر رویکرد دهد و به سمت تمرکززدایی مدیریتی، جذب سرمایه و تعدیل شبکههای خود حرکت کند.
برای نیل به این مقصود همراهی صدا و سیما با خواست و مطالبات بدنه جامعه ـ که سرمایهگذاران و مدیران اقتصادی هم شامل آن میشوند ـ کلید طلایی است که میتواند قفل پاهای سازمان را باز کند. امکانات وسیع و متمرکز سختافزاری سازمان قطعا راهحلی دیگر است که نهتنها میتواند تبدیل به ابزاری در جهت توسعه فرهنگ کشور باشد، بلکه قابلیت دارد تا دولت را در جهت سازماندهی ستاد اقتصاد مقاومتی کمک کند. در نهایت کوچکسازی اداری و تعدیل هزینهها راهی دیگر است که شاید در جهت اقدام و عمل سازمان صدا و سیما در حوزه اقتصاد مقاومتی چارهساز باشد.
البته باید این را هم پذیرفت که امسال سالی سختتر از پیش برای صدا و سیماست؛ چراکه در سالی که تمام اجزای کشور باید برای نهادینه شدن اقتصاد مقاومتی تلاش کنند، این سازمان باید هم کانون اقتصاد مقاومتی باشد و هم پرچم فرهنگ مقاومتی را محکم در دست نگه دارد.
ارسال نظر