درسهايي كه بايد از ماجراي اس300 بگيريم
اخيرا برخي منابع رسانهاي به نقل از مقامات مسكو از آغاز تحويل نخستين سامانه اس300 توسط روسيه به ايران طي چند روز آينده خبر داده اند.

روزنامه مردم سالاري در يادداشتي به قلم رضا مومن زاده، مي نويسد: موضوع تحويل سامانه پدافندي اس300 از سوي روسيه به ايران مجددا به يكي از اخبار مهم رسانهها تبديل شده است و به تبع آن، اذهان كارشناسان و تحليلگران را متوجه خود ساخته است.دليل آنكه هرگونه اظهارنظر و موضعگيري رسمي و غيررسمي در مورد سرنوشت قرارداد سامانه پدافندي اس 300 به صورت فوري در صدر اخبار و گزارشهاي رسانهاي بازتاب پيدا ميكند را بايد در اهميت و ارزش استراتژيك اين قرارداد در كيفيت روابط ايران و روسيه از يكسو و تأثيرگذاري آن بر وضعيت سامانه دفاع هوايي ايران در قبال تهديدات احتمالي آينده جستجو كرد.
اخيرا برخي منابع رسانهاي به نقل از مقامات مسكو از آغاز تحويل نخستين سامانه اس300 توسط روسيه به ايران طي چند روز آينده خبر داده اند.
در تازهترين موضعگيريها در اين خصوص، ديميتري راگوزين معاون نخست وزير روسيه اعلام كرده است، از نگاه مسكو هيچگونه مانعي براي تحويل اس 300 به ايران وجود ندارد. همچنين يك مقام مسئول در وزارت خارجه روسيه رسما اعلام كرده است تحويل نخستين سامانه اس300 در روزهاي آينده آغاز خواهد شد.
در عين حال، تاكنون هيچ مقام مسئول از ايران در اين باره سخني نگفته است. بدون ترديد، روابط ايران و روسيه طي سالهاي اخير به دلايل مختلف و تحت تاثير اراده سياسي پايتختهاي دو كشور وارد مرحله جديدي شده كه گاه برخي كارشناسان وضعيت جديد روابط دو كشور را در سطح راهبردي مورد ارزيابي قرار ميدهند. بنابراين به نظر ميرسد در پرتوي اين تحول، فرصتهاي قابل توجهي براي توسعه و تقويت همكاريهاي نظاميدو كشور ايجاد شده است. البته در سابقه قرارداد اس300 نقاط بعضا تاريك و مبهمي مشاهده ميشود. ايران و روسيه در سال 2007 قرارداد خريد 5 سامانه اس300 منعقد كردند اما طرف روس در سال 2010 از اجراي آن سر باز زد.
پس از آن طرف ايراني موضوع اس300 را تا حد زيادي مبناي صداقت روسيه براي روابط دو كشور قلمداد كرد و در عين حال، تا مرحله پيگيري حقوقي و شكايت از روسيه نزد مراجع بينالمللي در اين قضيه پيش رفت. بالاخره ولاديمير پوتين در آوريل 2015 ميلادي ممنوعيت فروش اس 300 به ايران را لغو كرد و از آن تاريخ تاكنون چگونگي اجراي مراحل تحويل اين سامانه مورد بحث بوده است.
اما داستان كوتاه اس300 كه در فوق به صورت بسيار خلاصه و بدون ورود به جزئيات آن بازخواني شد از يك سو و بازتابهاي آن تحت تاثير مواضع جديد روسيه مبني بر تحويل اس300 طي چند روز آينده حاوي چند نكته آموزنده است كه بايد تحت عنوان درسهاي بلند از آن ياد كرد: 1- قرارداد اس300 بخش مهمياز تاريخ همكاريهاي نظاميو استراتژيك ايران و روسيه محسوب ميشود. در واقع، عقد اين قرارداد نشانه اي محكم براي بالا بودن سطح اعتماد و همكاريهاي نظامي ميان دو كشور است.
2- بخش زيادي از مشكلات و چالشهاي اجراي اين قرارداد عبارتند از: نظام فني و حقوقي حاكم بر ساختار نظاميروسيه، تمايل روسيه به بهرهبرداريهاي سياسي و تبليغاتي از اين موضوع در روابط دوجانبه و بينالمللي، ضعفهاي اجرايي و هماهنگيهاي داخل ايران
3- داستان اس300 تاكنون تاثيرات رواني و سياسي منفي بر روابط ايران و روسيه از يك سو، و نوع نگاه ايران به روسيه از سوي ديگر داشته است.
4- در حال حاضر نيز ارائه تحليلهايي با محتواي «ذوق زدگي» و يا «نا اميدانه» هر دو به يك ميزان مانع از يادگيري و كسب تجربه از داستان اس 300 خواهد شد.
5- فارغ از اينكه در اختيارگيري اس300 تا چه ميزان تواناييهاي دفاعي و استراتژيك ايران را افزايش خواهد داد، به نظر ميرسد در نگاه روسيه به اين مساله جنبههاي سياسي و رواني بسيار پررنگ بوده و هست.
6- نتيجه آنكه روز اجراي تحويل اس300 و اعلام رسمي و تأييد آن از سوي مسئولين ايران و روسيه هر زمان كه باشد، به نظر ميرسد آينده قدرت ملي و بينالمللي ايران و چگونگي تأمين منافع ملي در تنظيم روابط استراتژيك با ديگر كشورها و قدرتها در گرو مطالعه و كنكاش دقيق اينگونه داستانهاست.
ارسال نظر