خلاف واقع گویی های صدا و سیما درباره مجلس ششم
ما نقطه اوج سهلانگاری تهیهکنندگان این برنامه جایی بود که نام بنده را در کنار نام چند نفر دیگر از همکارانم در مجلس ششم، بهعنوان افرادی که به غرب رفتهاند، مطرح کردند.

از دو هفته پیش که مرور شرح حال مجالس گذشته در صداوسیما آغاز شد، به دوستان میگفتم «سهرابکشان» این برنامه در روزهای نزدیک به انتخابات خواهد بود و منظورم از سهرابکشان، همان بررسی مجلس ششم بود. چون تصورم این بود که گزارشی که از مجلس ششم پخش میکنند، جهتدار خواهد بود اما واقعا فکر نمیکردم در تهیه این گزارش اینقدر سهلانگاری شود و غیرواقعی عمل کنند و درباره یک نهاد قانونی کشور و افرادی که بسیاری از آنها در حال کار و زندگی در این کشور هستند، خلاف واقع بگویند. به عقیده من، فرد یا افرادی که در پسِپرده نشستهاند و این متن را نوشتهاند و برنامهای تهیه کردهاند، نباید فکر کنند چون در جایگاه تهیه برنامه نشستهاند، حق دارند هرچه دلشان میخواهد بگویند و چون این حرفها از تلویزیون پخش میشود، هرچه باشد مردم میپذیرند و باور میکنند. البته با همین نوع برنامهسازی هم باز بخشهایی از آنچه پخش شد، نشان میدهد که مجلس ششم یک مجلس زنده و پویا بود و اتفاقا چون درجهت خواستههای مردم عمل میکرد، هم صدایش در جامعه شنیده میشد و هم مواضعش مهم بود؛ اما نوع تنظیم و پخش این برنامه، در واقع جفا در حق مجلس ششم و نمایندگان آن بود؛ چراکه براساس روایت صداوسیما، اینطور به نظر ميرسيد که در مجلس ششم، نمایندگان بهجز نطقکردن هیچ کار دیگری نداشتند؛ درحالیکه نطق نمایندگان بخشی از روال کار عادی همه مجالس بوده و هست.
در همین مجلس نهم مورد علاقه این دوستان هم در هر جلسه علنی چند نطق میاندستور قرائت میشود؛ اما تفاوت نطقهای نمایندگان مجلس ششم با نطقهای مجالس بعد از آن، این بود که در مجلس ششم، دوستان ما از زمان نطقهای خود بهخوبی برای بیان حرفهای مردم استفاده میکردند و من به یاد دارم که اکثر تاکسیها هم در روزهایی که مجلس، جلسه علنی داشت، در زمان نطقهای پیش از دستور نمایندگان، رادیوی خود را روی موج مجلس تنظیم میکردند تا حرفهای نمایندگان را بشنوند و این برای مردم مهم بود؛ اما این همه کار ما نبود و بهجز زمان حدود ٣٠دقیقهای نطقها، در هر جلسه علنی، سهونیمساعت صرف بررسی لوایح و طرحها میشد و نتیجه عملکرد آن مجلس هم تصویب مهمترین قوانین تاریخ کشور در همان مجلس ششم است. قوانینی مانند قانون مالیاتها و یکسانسازی نرخ ارز و شرح وظایف وزارت علوم که خود بنده هم در تهیه و تصویبش نقش داشتم و بسیاری قوانین دیگر که البته برخی از آنها از سوی شورای نگهبان رد شد؛ اما همین امروز هم در میان قوانین جاری کشور، بسیاری از قوانینی که از انسجام و قابلیت اجرائی و اثرگذاری برخوردارند، از مصوبات مجلس ششم هستند. بنابراین معرفی چنین مجلسی با چنین عملکرد مثبتی، به آن صورت که در صداوسیما مطرح شد، نمونه بارز بیانصافی بود. سؤال من از مسئولان پخش این برنامه این است که چه کسی به شما حق و اجازه داده تا در مسند قضاوت بنشینید و مجالس را به خوب و بد تقسیم کنید و بر مبنای قضاوت خودتان، بیمحابا به یکی از ادوار نهاد قانونگذاری کشور، حمله کنید و عملکردش را یکطرفه زیر سؤال ببرید؟ اگر این دوستان نقدی به عملکرد مجلس ششم دارند و معتقدند که این مجلس عملکرد خوبی نداشته، لازم است تا با دعوت از نمایندگانی که به عملکرد آنها نقد دارند، برنامهای تهیه کنند و نقدهای خود را بگویند و نمایندگان مورد انتقاد هم پاسخ دهند و مردم بین آنها قضاوت کنند. یکی از افرادی که در برنامه پخششده از صداوسیما، مورد انتقاد قرار گرفت، نگارنده بود. جالب اینجاست که تصویر بنده بعد از پایان نطقم و درحالیکه رئیس مجلس ششم، در حال تذکردادن به بنده بود، پخش شد اما من امروز با اعتمادبهنفس کامل عرض میکنم که نطق بنده یکی از تاریخسازترین نطقها بود.
اما نقطه اوج سهلانگاری تهیهکنندگان این برنامه جایی بود که نام بنده را در کنار نام چند نفر دیگر از همکارانم در مجلس ششم، بهعنوان افرادی که به غرب رفتهاند، مطرح کردند. هرچند نگارنده نفس مهاجرت را امری مذموم نمیداند و اینکه برخی افراد به دلایلی مجبور به ترک وطن شوند را محتمل میداند، اما درباره خودم لازم است توضیح دهم که علاوه بر چندسالی که پاسپورتم باطل شده و اجازه خروج از کشور نداشتم، تا دو سال قبل هم هیچ سفری به خارج از کشور نداشتم و سفر دو سال قبل هم برای امور علمی و پژوهشی بوده و پس از بازگشت همچنان به خدمت داخل کشور مشغول هستم. شاید همین اشاره خلاف به خروج من از کشور و اقامتم در غرب، برای اثبات غیرواقعیبودن ادعاهای برنامهای که درباره مجلس ششم از صداوسیما پخش شد، کافی باشد.
ارسال نظر