تصمیم برای خرید ایرباس چگونه ارزیابی میشود؟
انعقاد قرارداد خرید 118 فروند هواپیمای ایرباس، بحثهای دامنهداری را در رسانهها به راه انداخته است. در این میان مخالفان سیاسی دولت بازهم با گرفتن ژست کارشناسی اقتصادی، به تخریب تصمیم دولت برای خرید هواپیما میپردازند و دولت را متهم به تخریب اقتصاد مقاومتی نموده

انعقاد قرارداد خرید 118 فروند هواپیمای ایرباس، بحثهای دامنهداری را در رسانهها به راه انداخته است. در این میان مخالفان سیاسی دولت بازهم با گرفتن ژست کارشناسی اقتصادی، به تخریب تصمیم دولت برای خرید هواپیما میپردازند و دولت را متهم به تخریب اقتصاد مقاومتی نموده و استدلال میکنند که دولت به جای استفاده از دلارهای نفتی برای ایجاد اشتغال، با اتخاذ رویکرد وارداتمحور به خرید هواپیما روی آورده است. این مباحث تا جایی پیش رفته است که موضعگیری در مورد خرید هواپیماهای ایرباس تبدیل به یک مرزبندی سیاسی در سپهر سیاسی کشور شده است. در این میان سؤال مهم این است که از نقطه نظر کارشناسی اقتصادی بیطرفانه و منصفانه، تصمیم دولت برای خرید هواپیماهای ایرباس چگونه ارزیابی میشود؟
1) ضرورت بازسازی ناوگان هوایی: ناوگان هوایی کشور در سایه سالها تحریم، تبدیل به یک ناوگان فرسوده شده است و از این منظر بدون تردید بازسازی ناوگان هوایی کشور یک ضرورت بنیادی است، چه در غیر این صورت ناوگان هوایی کشور بزودی زمینگیر خواهد شد. در عین حال کشور نه تولیدکننده هواپیما است و نه مزیتی برای تبدیل شدن به یک تولیدکننده هواپیما را دارد و نه در حال حاضر از تکنولوژی تولید هواپیما برخوردار است. در چنین شرایطی به دور از شعارزدگی، عملاً خرید هواپیماهای جدید از تولیدکنندگان معتبر هواپیما مانند ایرباس تنها راه بازسازی ناوگان هوایی کشور و تأمین امنیت پروازهای ایرلاینهای داخلی است، راهی که دولت با واقعبینی انتخاب نموده است.
2) خرید هواپیما، دلارهای نفتی و بیماری هلندی: متأسفانه برخی فکر میکنند با خرج کردن دلارهای نفتی میتوان اشتغال ایجاد کرد. اگر اینچنین بود، در دولتهای نهم و دهم که کشور رکورد هزینه دلارهای نفتی را شکست، باید شغلهای بسیاری ایجاد میشد، اما نه تنها چنین نشد، بلکه اقتصاد کشور با تشدید بیماری هلندی، گسترش بخش خدمات و واردات گسترده کالاهای مصرفی مواجه شد. نکته در این است که دلارهای نفتی اگر قرار باشد صرفاً در اقتصاد داخلی خرج شود، باید تبدیل به ریال شود و نتیجه آن تورم خواهد بود. در نقطه مقابل دلارهای نفتی باید صرف واردات گردد، اما مهم این است که این دلارها صرف واردات چه نوع کالایی (کالاهای مصرفی، واسطهای یا سرمایهای) میشود؟ بدترین سیاست، هزینه دلارهای نفتی برای کالاهای مصرفی است که بیشترین اثر را بر تقویت بیماری هلندی دارد. در مقابل واردات کالاهای واسطهای و سرمایهای میتواند اثرات مثبت بر تولید و اشتغال در بر داشته و بیماری هلندی را کمتر تحریک نماید. این امر بویژه اگر منابع ارزی صرف واردات کالاهای واسطهای و سرمایهای که فاقد تولید داخلی است گردد، میتواند بیشترین تأثیر مثبت و کمترین اثر منفی را در بر داشته باشد. اکنون سؤال این است که خرید هواپیماهای ایرباس در واردات کدام دسته جای میگیرد؟ اشتباه برخی مخالفان این است که واردات هواپیما را واردات کالای مصرفی میانگارند در حالی که هواپیما یک کالای سرمایهای با تکنولوژی سطح بالا است و خرید هواپیماهای جدید به جهش کیفیت و کمیت خدمات هوایی کشور میانجامد و به تبع آن در راستای تقویت تولید ملی قرار دارد. بنابراین از نقطهنظر هزینه دلارهای نفتی، خرید هواپیما با عنایت به وضعیت ناوگان هوایی کشور یکی از بهترین گزینههای هزینه دلارهای نفتی و مقابله با بیماری هلندی است و نه تنها در راستای تخریب اقتصاد مقاومتی نیست، بلکه در راستای تقویت اقتصاد مقاومتی است.
3) اشتغالزایی خرید هواپیماها: بر خلاف نظر کسانی که خرید هواپیماها را فاقد اشتغالزایی میدانند، این امر میتواند هم به صورت مستقیم و هم به صورت غیرمستقیم به اشتغالزایی بینجامد. اشتغالزایی مستقیم مربوط به افزایش اشتغال صنعت هوایی کشور از طریق توسعه خدمات و پشتیبانی هوایی میشود.
اما مهمتر از آن، اشتغال غیرمستقیم ناشی از تقویت ناوگان حمل و نقل هوایی است که شامل توسعه پروازهای مربوط به امور تجاری از یک سو و گسترش توریسم داخلی و خارجی از سوی دیگر است. صنعت توریسم یکی از مهمترین مزیتهای کشور است که همزمان از توان اشتغالزایی بسیار بالایی برخوردار است. بنابراین از نقطه نظر اشتغالزایی نیز، خرید هواپیماهای جدید قابل دفاع است.
4) استفاده از مزیت استراتژیک ایران در حمل و نقل هوایی: ایران از لحاظ جغرافیایی از مزیت استراتژیک در حمل و نقل هوایی برخوردار است و میتواند با رقبای منطقهای رقابت نموده و به سرعت از آنان پیشی بگیرد. استفاده از این مزیت نیازمند تقویت ناوگان هوایی از یک سو و توسعه خدمات فرودگاهی از سوی دیگر است. بر این اساس نیز خرید هواپیماهای جدید یک گام ضروری در مسیری صحیح ارزیابی میشود.
برآیند مجموع مباحث این است که سیاست دولت در خرید هواپیماهای جدید، سیاستی درست در مسیری درست از نقطهنظر اقتصادی است و در مسیر تقویت اقتصاد مقاومتی، توسعه اقتصادی و اشتغالزایی قرار دارد و مخالفتهایی که با رویکرد سیاسی از آن میشود فاقد پشتوانه اقتصادی است و صرفاً اغراض سیاسی را دنبال میکند که البته به نتیجه نخواهد رسید.
ارسال نظر