کلاهقرمزی یک شخصیت زنده است
دنیا فنیزاده یکی از عروسکگردانان خوب سینما و تلویزیون ایران است که به عروسکهای مختلفی مانند کلاه قرمزی، خاله قورباغه، هادی و هدی و ... جان داده است.

گپی کوتاه ولی شیرین با او داشتهایم که میخوانید:
خانم فنیزاده شما به عنوان یکی از عروسکگردانان سینما و تلویزیون ایران با ماندگارترین عروسکها کار کردهاید. چه چیز باعث شد که شما به عرصه عروسک گردانی برای کودک و نوجوان پا بگذارید و در این عرصه ماندگار شوید؟
از کودکی به خاطر شغل پدرم، معمولا در جشنوارههای مختلف کودک و نوجوان که در کشور برگزار میشد حضور داشتم و آثار آنها را چه داخلی و چه خارجی نگاه میکردم. همین مساله سبب شد تا از کودکی با تولیدات و نوع آثار عروسکی که برای کودک و نوجوان ساخته میشود آشنا شوم.کم کم از برنامههای کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان بیشتر استفاده کرده و تکرار در دیدن این آثار سبب شد تا علاقه بسیاری برای حضور در این رشته پیدا کنم.
شور و شوق دنیای کودکی و نوجوانی من را به خود علاقهمند کرد و در نهایت با انتخاب رشته عروسکگردانی همیشه در دنیای کودکان و نوجوانان باقی ماندم به گونهای که خوشحالکردن کودکان و نوجوانان برای من یک هدف و دغدغه مهم در زندگی شده است.
اولین برنامه عروسکی که تجربه کردید در سینما بود یا تلویزیون؟
برای اولین بار در سال 1364 در یک برنامه عروسکی تلویزیونی با نام چتر با آواز باران عروسکگردانی را تجربه کردم. این برنامه برای شبکه اول سیما در قسمتهای 25 دقیقهای طراحی شده بود که در آن 2عروسک جوجه وجود داشت که عروسکگردانی و خواندن آواز یکی از آنها را برعهده داشتم. بعد از آن در کاری با نام زاغچه کنجکاو، کاری از رضا فیاضی حضور داشتم که حضور در این کار برای من بسیار جذاب بود. با حضور در این برنامهها کمکم جای خود را به عنوان عروسکگردان در تلویزیون تثبیت کردم.
چه چیز باعث شد تا در مجموعه کلاهقرمزی به عنوان عروسکگردان این نقش حضور داشته باشید و به شخصیت کلاهقرمزی جان ببخشید؟
قبل از کلاهقرمزی من با ایرج طهماسب و حمید جبلی چند کار عروسکی انجام داده بودم و با کار هم به خوبی آشنا بودیم. یک برنامه عروسکی با نام صندوق پست را با طهماسب برای تلویزیون اجرا میکردیم که در آن شخصیتهای مختلفی مانند گلابی و ژولی پولی وجود داشتند.
اصلا قرار نبود در این برنامه کلاهقرمزی بیاید و ماندگار شود، در ابتدا قرار بود کلاهقرمزی به عنوان شاگرد کفاش یک بار در برنامه به عنوان مهمان حضور پیدا کرده و کفشهای آقای مجری را که واکس زده بود، بیاورد اما با آمدنش برای همیشه ماندگار شد. این شخصیت آنقدر برای مخاطبان کودک و نوجوان آن زمان جذاب بود که دیگر نتوانستیم آن را از مجموعه خارج کنیم.
این علاقه و ماندگاری کلاهقرمزی بیشتر به دلیل استقبال مخاطب بود یا گروه سازنده برنامه نیز به آن علاقه داشتند؟
راستش کلاهقرمزی به قدری در وجود ما نقش بسته که آن را یک عروسک نمیدانیم بلکه یک شخصیت زنده است و همیشه درباره او با هم صحبت میکنیم.کلاه قرمزی عجیبترین شخصیت عروسکی است که از همان اول بدون اینکه کسی بخواهد آمد و ماندگار شد. این علاقه نه تنها برای مخاطب بلکه برای گروه سازنده برنامه نیز بسیار جذاب و دوستداشتنی بود.
نه تنها از نظر من بلکه از نظر دیگر سازندگان این برنامه از جمله ایرج طهماسب یا حمید جبلی کلاهقرمزی زنده است و جزو گروه به شمار میآید. به عنوان مثال وقتی از طهماسب میپرسیم که امسال هم کلاهقرمزی برنامه دارد، میگوید: امان از دست این بچه، باید امسال هم برنامه داشته باشیم.انگار خود کلاهقرمزی ما را وادار میکند تا این برنامهها را بسازیم. کلاهقرمزی در واقع یک شخصیت زنده است که ما با او همکار هستیم.
چقدر کلاهقرمزی امروز با کلاهقرمزی 20سال پیش فرق کرده است؟
طی 20 سال گذشته کلاهقرمزی تفاوتهای بسیاری داشته که اتفاقا من آن را دوست دارم. او دیگر بزرگ شده اما خصلتهای خوب خود را از دست نداده بلکه یک سری از اخلاقهای او که مختص دوران کودکیش بود از دست داده است.به عنوان مثال دیگر آقای مجری با فهمیدن حرفهای او مشکلی ندارد یا آنقدر خوب حرف میزند که دیگر نیازی به ترجمه حرفهای او نیست. در واقع میتوان گفت کلاهقرمزی یاد گرفته که درست حرف بزند و بعضی از رفتارهای خود را کنترل کند.
به غیر از کلاهقرمزی کدام یک از شخصیتهای عروسکی را که تا به امروز عروسکگردان آن بودید بیشتر دوست دارید؟
باید بگویم صد در صد از هر کاری که کردهام لذت برده ام. تمام شخصیتهایی که عروسکگردانی کردم شخصیتهای ماندگار و دوستداشتنی شدند که از آن جمله میتوان به خاله قورباغه، هادی و هدی، گرگ و بز زنگوله پا اشاره کرد. اما با کلاهقرمزی سالهای بیشتری زندگی کردم به همین دلیل خاطره بیشتری از او دارم. اما تمامی عروسکهایی را که با آنها کار کردم بسیار دوست دارم.
از کدام یک از برنامههای کلاهقرمزی بیشتر از بقیه برنامهها خوشتان میآید؟
هیچکدام از برنامههایی که اجرا کردهام برایم فرق ندارد. گاهی از شخصیتهای حاضر در مجموعه کلاهقرمزی کارهایی سر میزند که همه را شوکه میکند اما بیشتر از هر چیز زمانی را دوست دارم که این شخصیتهای عروسکی آقای مجری را اذیت میکنند. در واقع باید بگویم خود آقای مجری از این که توسط این شخصیتها اذیت شود، لذت میبرد.
پشت این عروسکها یک گروه هنرمندان جوان هستند که هرچه را که میخواهند در این عروسکها نشان میدهند.برای برنامه کلاهقرمزی موضوع را بیان و در رابطه با آن گفتوگو میکنیم، اما همه دیالوگها به صورت بداهه است. بارها شده که هنگام عروسکگردانی خندهام گرفته اما برای اینکه صدایم ضبط نشود جلوی خود را گرفتهام.
به عنوان مثال گاهی فامیل دور جملهای را میگوید که همه پشت صحنه شوکه میشویم و حسابی میخندیم. اما جالب تر از همه این است که هیچ کدام از شخصیتهای عروسکی در مجموعه کلاه قرمزی، آقای مجری را جدی نمیگیرند، مثلا جیگر میآید و کف خانه را میکند یا فامیل دور درست زمانی که آقای مجری در حال صحبت با کودکان و نوجوانان است زیر پای او رخت میشورد.
به غیر از کلاهقرمزی از کدام شخصیت عروسکی در این مجموعه لذت میبرید؟
بعد از کلاه قرمزی، فامیل دور را دوست دارم و معمولا دلم برایش تنگ میشود. برای پسرخاله نیز احترام قائلم آنقدر که جلوی او دست و پای خود را جمع میکنم اما همیشه نگران آقای مجری هستم چراکه این همه مهمان به خانه اش آمده و برای همیشه ماندگار شدهاند.
معمولا کودکان در هر دورهای که باشند علایق یکسانی دارند؛ چرا در دهه 70 عروسکها اینقدر ماندگار شدند و چه بزرگسال و چه کودک آنها را دوست داشتند اما امروز عروسکهای برنامههای تلویزیون چنین جذابیتی ندارند؟
دنیای بچگی همیشه دنیای بچگی و کار عروسکی کردن بسیار سخت است. این کار زحمت بسیار و درآمد بسیار کمی دارد و همین مساله سبب میشود عده کمتری وارد این عرصه شوند. به همین دلیل همه سعی میکنند از برنامههای زنده برای اجرای عروسکی استفاده کنند، چرا که زحمت کمتری داشته و دستمزد آن به اندازه همان زحمتی است که کشیده میشود. اما اجرای همین برنامههای زنده سبب شده تا شخصیتهای عروسکی کمتر در ذهنها باقی بماند.در گذشته گروههای برنامههای عروسکی، برای هر برنامه مدتها فکر میکردند و زحمت میکشیدند و با برنامه پیش میرفتند اما امروز این اتفاق رخ نمیدهد.
این در حالی است که ما بعد از گذشت 20 سال از خلق کلاهقرمزی هنوز هم قبل از ضبط برنامه نزدیک به 3 ماه فکر و تمرین میکنیم. اما بسیاری از برنامههای عروسکی همان روی آنتن کار میشود و قبل از آن هیچ تمرین و فکری روی شخصیتهای عروسکی صورت نمیگیرد.
متاسفانه برخی گروههای عروسکی از دل کار نمیکنند و وقت برای ساختن و پرداختن برنامههای عروسکی نمیگذارند، در واقع باید بگویم که برنامههای عروسکی در کشور جدی گرفته نمیشود، در حالی که ما با کودکان سر و کار داریم و همین مساله نشان میدهد که کار با کودکان را باید جدی گرفت. چرا که کودکان و نوجوانان دقیقا میفهمند که آیا ما آنها را دوست داریم یا اینکه برای ساخت برنامه برای آنها وقت صرف کرده ایم.
به عنوان یک عروسکگردان چه اندازه به شکل ظاهری عروسک اهمیت میدهید؟
از نظر من شکل ظاهری عروسک چندان مهم نیست. در واقع ساختار بیرونی عروسک چندان اهمیت ندارد. برای من سازنده عروسک از هر چیز دیگری بیشتر اهمیت دارد. تا زمانی که یک عروسک به خوبی ساخته نشود، عروسک گردان نمیتواند به خوبی با آن عروسک ارتباط برقرار کرده و آن را حرکت دهد. بیش از این که به دنبال عروسکهای زیبا باشم به دنبال عروسکی هستم که بتوانم با آن خوب کار کنم.
بعد از آن گروهی است که با آنها کار میکنم، در واقع اینکه چقدر ساخت یک برنامه با فکر و اندیشه برای گروه مهم است و چه اندازه برای برنامه عروسکی کار میکنند نیز از خود عروسک برای من مهمتر است.
منبع:روزنامه آرمان
در همین زمینه بخوانید
ارسال نظر