روایت شاهدان عینی از 16 آذر سال 32
سربازان، مسلسل به دست در سرسرای دانشکده پخش بودند. دانشجویی با صدای رسا فریاد زد: «دست پلیس از دانشگاه کوتاه».

سربازان، مسلسل به دست در سرسرای دانشکده پخش بودند. دانشجویی با صدای رسا فریاد زد: «دست پلیس از دانشگاه کوتاه».
بعد از این شعار، تیراندازى با مسلسل شروع شد و سربازان سقف، ستونها و دیوارها را به مسلسل بستند. چند نفر از دانشجویان به زمین افتادند، رادیاتور شوفاژ در اثر تیراندازى سوراخ و آب در صحن سرسرا جارى شد و با خون دانشجویان درآمیخت.
سربازها تمام کسانى را که درازکش کرده بودند، بیرون بردند. سه نفر در سرسراى ورودى غرق در خون بر جای ماندند: مصطفى بزرگنیا، احمد قندچى و آذر (مهدى) شریعترضوی... نیروهای مهاجم دانشجویان را در کامیونهای ارتشى ریختند و به دانشکده هنرهای زیبا و سپس به فرماندارى نظامى و کشتهها را به سردخانه منتقل کردند. رییس دانشکده فنی، مهندس خلیلى و معاونش دکتر رحیم عابدی بود و ریاست دانشگاه تهران را دکتر علیاکبر سیاسی، پایهگذار استقلال دانشگاه تهران برعهده داشت.دوشنبه ۱۶ آذر ۳۲، ساعت 11:30 استادان دانشکده فنی واقعه را چنین صورتجلسه کردند: «در ساعت 10:15 اطلاع رسید عدهاى سرباز مسلح قصد ورود بهکلاس دوم الکترومکانیک درس استاد مهندس شمس ملکآراء را دارند، سربازان به جبر و عنف در کلاس را باز کرده و دو نفر از دانشجویان کلاس را مورد ضرب قرار دادند و آنها را از کلاس بیرون بردند و به این ترتیب شدیدا هتک احترام شد.
براى احتراز از پیشامدهاى ناگوارترى زنگ تعطیل کلاسها نواخته شد و صداى شلیک مسلسل دستى شنیده شد و وضع بحرانى عجیبى پیش آمد و چند نفر از دانشجویان هدف گلوله قرار گرفتند، امضاکنندگان: مهندس اصفیاء، مهندس گوهریان، دکتر افشار، مهندس مشایخى، زاهدى، مهندس رخشانى، عصار، دکتر احمد یلدا، ژرژ، سید احمدیان، سنجابى، فتحالله فتاحى، دکتر رحمتى، مهندس خلیلى، دکتر عابدى.»
دکتر سیاسی در خاطرات خود با عنوان «گزارش یک زندگی» مینویسد: با سپهبد زاهدی تلفنی تماس گرفتم و شدیدا اعتراض کردم که نمیتوانم اداره امور دانشگاه را عهدهدار باشم. گفت: «متاسف خواهم بود اما دولت از اداره امور آنجا عاجز نیست.»
در جلسه روسای دانشکدهها، پیشنهاد شد که جمعا استعفا دهیم، دیدیم که این کنارهگیری آرزوی دولت را برآورده میکند و استقلال دانشگاه را که قریب 12 سال در استقرار و استحکامش زحمت کشیده بودیم، از بین میبرد و یک نظامی یا غیرنظامی قلدر را به ریاست دانشگاه خواهند گماشت. در نتیجه تصمیم گرفته شد که به مقاومت بپردازیم.ایشان درباره حضور خود در جلسه هیات دولت هم اینطور مینویسند: وزیر جنگ سپهبد هدایت، در بودن من در جلسه دولت چنین گفت: اگر عضوی از اعضای بدن فاسد شود، آن را قطع میکنند تا بدن سالم بماند، دانشگاه را هم در صورت لزوم برای حفظ مملکت باید از بین برد و منحل کرد... گفتم: تشبیه دانشگاه به یک عضو بدن و احتمال قطع آن صحیح نیست، عضو بدن را که قطع میکنند، از خود مقاومت نشان نمیدهد،.... در صورتی که دانشگاه از هزاران استاد، دانشجو و کارمند متعهد، زنده و پویا تشکیل گردیده و اگر مورد حمله قرار گیرد، به مقاومت خواهد پرداخت و از خود دفاع میکنند...
روزنامه اطلاعات، مورخ سهشنبه ۱۷ آذر ۱۳۳۲: اداره پزشکى قانونى علت فوت سه نفر از دانشجویان دانشگاه را چنین تشخیص داده است:
1- مصطفى بزرگنیا دانشجوى دانشکده فنى بر اثر یک گلوله که از طرف راست سینه وارد شده و از زیر بغل چپ او خارج گردیده و بازوى وى بهکلى خرد شده و خونریزى زیاد باعث مرگ وى گردیده، بر پشت شانه راست اثر زخم سرنیزه دیده مىشود که تا ۱۵ سانتیمتر زیر پوست فرو رفته بود.
2- شریعت رضوى بهعلت زخم سرنیزه فوت کرده. سرنیزه استخوان ران راست وى را بهکلى خرد کرده و شریانها را پاره نموده و در نتیجه خونریزى زیاد مجروح درگذشته است. ۳- احمد قندچى بهعلت اصابت گلولهاى که وارد شکم وى گردیده و احشای داخلى را پاره نموده درگذشته است.روزنامه اطلاعات ۱۸ آذر در گزارش هیات بررسی مامور از سوی رییس دانشگاه: دو نفر از دانشجویان از پشت پنجره ماموران انتظامى را که در بیرون دانشکده فنى مشغول گشت بودند مورد تذکر قرار دادند. مامورین بهوسیله سرگروهبان خود درصدد تعقیب دانشجویان برآمده و دانشجویان به کلاس مىروند. مامورین وارد کلاس شده و خواستار تحویل آنان مىشوند. در این موقع وضع کلاس و دانشکده متشنج شده، مامورین دو دانشجوى موردنظر را دستگیر و مضروب مىنمایند. در این موقع که کلیه دانشجویان در کریدور طبقه اول دانشکده اجتماع نموده بودند یکى از دانشجویان شعار مىدهد، چون مامورین درصدد متفرقکردن دانشجویان برمىآیند، دانشجویان بهطرف دیگر کریدور فرار مىکنند. در این موقع از آن سمت چند سرباز مسلح با مسلسل دستى با دانشجویان برخورد مىکنند و شروع به تیراندازى مىنمایند که در نتیجه آن سه نفر کشته و عدهای مجروح میشوند.
روزنامه اطلاعات پنجشنبه ۱۹ آذر: دولت از واقعه غیرمنتظرهاى که روز دوشنبه در دانشگاه تهران پیش آمد متاسف و متاثر مىباشد و دستور داده است مرتکبین و محرکین حقیقى این واقعه را تحت تعقیب قرار دهند، دانشگاه محیطى منزه مىباشد مخصوصا براى دولت که مسوول تربیت نسل آینده است، ولى متاسفانه عده معدود که همه چیز را مىخواهند بر باد دهند در این مکان رخنه کرده و آنجا را سنگر تظاهرات خیانتآمیز قرار دادهاند... دولت موظف است با نهایت جدیت به اینگونه ماجراجوییها پایان دهد.
ضمنا شوراى دانشگاه اعلامیهاى به این شرح صادر کرد: دانشگاه با نهایت علاقهمندى بهحفظ نظم و آرامش در محیط دانشگاه، از واقعه روز ۱۶ آذر که برخلاف انتظار در دانشکده فنى روى داده متاسف مىباشد و امیدوار است به موضوع دقیقاً رسیدگى شود، از همه دانشجویان و کارکنان دانشگاه انتظار دارد که براى حفظ استقلال و احترام دانشگاه دقت نمایند تا نظایر این واقعه تکرار نگردد. دانشگاه به بازماندگان سه دانشجویى که در این قضیه از میان رفتهاند تسلیت میگوید.
برادر شریعت رضوی: «به ما اجازه برگزار کردن شب سوم در خانههایمان را هم ندادند؛ ولی در مراسم چهلم به خاطر پافشاری زیادی که کردیم فقط ۳۰۰ کارت که مهر حکومت نظامی روی آن خورده بود دادند. هر کس میخواست به طرف امامزاده عبدالله برود کارتش را کنترل میکردند.»
برادر بزرگنیا: «از طریق علم، شاه به پدرم تسلیت گفت و پیغام داد ۲۰۰ هزار تومان خونبها بدهند که جواب رد دادیم؛ بعد میخواستیم مجلس ختم و شب هفت بگیریم، مخالفت کردند. تا اینکه خودم پیش سرتیپ بختیار فرماندار نظامی رفتم و متعهد شدم اگر اتفاقی افتاد خودم مسوول باشم.» به خانواده قندچی گفته بودند که او را با شریعت رضوی و بزرگنیا در امامزاده عبدالله دفن کردهاند. برادر قندچى میگوید: «بعد از اینکه فهمیدیم برادرم را در مسگرآباد دفن کردهاند نبش قبرکردیم و او را در امامزاده عبدالله در کنار دوستانش به خاک سپردیم.»
علم، وزیر دربار در خاطرات خود نظر شاه درباره ناآرامیهای دانشگاه را چنین نقل کرده است: تو و علیاحضرت معتقد هستید که بر اثربدرفتارى گارد دانشگاه این پیشآمد شده، باید خیلى سادهلوح باشید که با یک انحراف کوچک گارد کار به اینجاها کشانده شود..... چطور در دانشکده کشاورزى، پلىتکنیک و دانشکده فنى دانشگاه تهران از همه جا بیشتر عناصر مخرب یافت میشود ؟! کار از جاهای دیگری هدایت میشود و جلوی آن را
خواهیم گرفت.....
منبع: جهان صنعت
ارسال نظر