چوب حراج به سرمایه اعتماد به مجلس!
اهمیت این رخداد از آنجا ناشی میشود که برجام آخرین موضوعی نیست که نیازمند بررسی موشکافانه مجلس است. جامعه ایران با مشکلات زیادی روبهروست و نیازمند تصمیمگیریهای بزرگ در آینده است.

روزنامه ایران در یادداشتی به قلم محمد فاضلی معاون مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری نوشت:«کمیسیون ویژه بررسی برجام، نتایج و پیامدهای آن» بالاخره بعد از 40 روز بررسی نتایج عملکرد خود را ارائه کرد. در متن گزارشی که در مجلس قرائت شده، آمده است که کمیسیون کوشیده «درکی دقیق از متن به دست آورد، بیطرفانه، دقیق و همهجانبه به بررسی آن بپردازد، دیدگاههای موافق و مخالف را بشنود، اسناد و اظهارات مرتبط را بررسی کند و در نهایت به یک داوری کلان و قابل اتکا از برجام دست یابد.» انتظار میرفت که چنین اصلی مبنا قرار گیرد و در نهایت اصل بیطرفی رعایت شود. اما به محض قرائت گزارش کمیسیون برجام، نامهای با امضای پنج نماینده مجلس منتشر شد که اتفاقاً به جناحهای مختلف سیاسی تعلق دارند و یکی از آنها به صراحت میگوید «گزارش کمیتههای کمیسیون ویژه بررسی برجام کنار گذاشته شد و گزارشی که از خارج از کمیسیون ویژه تنظیم شده بود، تصویب و در جلسه علنی امروز مجلس قرائت شد.» همچنین در متن نامه پنج نماینده آمده است «بنا بر اصرار و اعمال رئیس محترم کمیسیون به شکل پدیده جدیدی که دون شأن مجلس بود، گزارشات و در نهایت متن نهایی به اذعان رئیس محترم کمیسیون خارج از مجلس تدوین شد.» نامه ایشان شامل برشمردن 165 دستاورد جمهوری اسلامی ایران در برجام است.
نامه پنج نماینده در درجه اول نشان داد که کمیسیون برجام به اجماعی در درون خود درباره پیامدها و نتایج آن دست نیافته است. لحن منفی گزارش کمیسیون و برشمردن 165 دستاورد در نامه اعتراضآمیز پنج نماینده عضو کمیسیون برجام، نشان میدهد که گزارش کمیسیون ابداً بیطرفانه نبوده است. البته ممکن است گفته شود جانبداری مدیریت و اکثریت اعضای کمیسیون از قبل نیز مشخص بوده و جدید نیست. اما انتشار سندی رسمی که به سرعت اعتبار آن زیر سؤال رفته، معنای اجتماعی و سیاسی متفاوتی دارد. همه گمانهزنیهای قبلی درباره جانبداری کمیسیون میتوانست با ارائه گزارشی دقیق که اجماع اعضای کمیسیون را داشته باشد، کمرنگ شود.
اما سؤال مهمتر این است: این اتفاق چه عاقبتی برای سرمایه اجتماعی مجلس خواهد داشت؟ اولین بار نیست که کمیسیون ویژهای برای بررسی موضوعی تشکیل میشود و حتماً آخرین بار نیز نخواهد بود. بزرگترین سرمایه چنین کمیسیونهایی، اعتبار نسبت دادن چند ویژگی به آنهاست. اگر چنین کمیسیونهایی با خصایصی نظیر شفافیت، بیطرفی، دقت، اعتبار کارشناسی و مسئولیت در قبال منافع ملی شناخته شوند، بر سرمایه اجتماعی مجلس و کل نظام سیاسی میافزایند. اما سلب این خصایص، سرمایه اجتماعی و اعتماد نهادی بهنام مجلس و ساختارهای سیاسی فراتر از آن را خدشهدار میکند. مردم از خود میپرسند چگونه گزارش بیطرفانهای تدوین شده که پنج عضو کمیسیون آنرا قبول ندارند و چگونه منافع ملی در گزارش لحاظ شده در حالی 165 دستاورد برجام ذکر نشده است؟
ایران ما امروز معضل زوال اعتماد و سرمایه اجتماعی را پیش روی خود دارد. امواج فساد بر تنه نحیف اعتماد عمومی تاختهاند، ناکارآمدیهای اجرایی و زوال اقتدار بوروکراتیک مردم را به اضطراب اجتماعی و تنشهایی درخصوص میزان اعتمادپذیری ساختارهای تضمین حقوق مردم دچار ساخته و منازعات سیاسی و ناهماهنگیها به فرسایش سرمایه اجتماعی انجامیده، زیر سؤال رفتن بیطرفی کمیسیون برجام ضربه دیگری بر اعتماد اجتماعی است. به عبارتی متن گزارش کمیسیون برجام قبل از آنکه متولد شود، تباه شد، زیرا اصول بنیادینی که این گزارش مدعی متجلی کردن آنهاست، با نامه پنج نماینده مذکور مخدوش شده است.
اهمیت این رخداد از آنجا ناشی میشود که برجام آخرین موضوعی نیست که نیازمند بررسی موشکافانه مجلس است. جامعه ایران با مشکلات زیادی روبهروست و نیازمند تصمیمگیریهای بزرگ در آینده است. برخی از این مسائل به اندازه برجام اهمیت دارند. ایران در آینده باید درباره رژیم تنظیمات اقتصادی و تکنولوژیکی که برای مواجهه با پدیده تغییرات آب و هوایی در نظر گرفته میشوند، تصمیم بگیرد.
کنوانسیونها و معاهدههای بینالمللی زیادی با توجه به شرایط متغیر جهان در دستور کار قرار خواهند گرفت که در جهان در حال جهانیشدن فزاینده، حقوق و تکالیفی برای ایران مشخص میکنند. بسیار مناسب است که مجلس مدعی بررسی موشکافانه همه اینها باشد و مطابق قانون حق چنین ادعایی دارد. اما مدعای رعایت منافع ملی، نه فقط بر ملاحظات و حقوق قانونی مجلس، بلکه بر بنیان سرمایه اجتماعی مجلس مشروعیت مییابد. آیا جامعه به هر کمیسیون ویژهای در آینده اعتماد خواهد کرد؟ آیا گزارش منتشر شده مصداقی از آیندهنگری و کمک به بازسازی سرمایه اجتماعی در جامعه ایران است؟ آیا گزارشی که پنج نماینده حاضر در کمیسیون تهیهکننده آن معتقدند 165 دستاورد نظام جمهوری اسلامی در برجام را نادیده انگاشته است میتواند مدعی بیطرفی و پیگیری منافع ملی داشته باشد؟
نهادها از ارزشمندترین سرمایههای هر جامعه و نظام سیاسی هستند. صلاح نیست که هر کسی برای منافع فردی، جناحی یا انتقامگیری از فلان وزیر یا دولت، چوب حراج بر سرمایه اجتماعی نهادها بزند. کسبه محلات، تجار بازار، بنگاههای بزرگ و کشورها هر کدام یک رتبه اعتباری دارند که گاه با ساز و کارهای عرفی و هنجاری غیررسمی اندازهگیری میشود و گاه در نظامهای بانکی و سازمانهای رسمی میزان آن مشخص میشود و از کسبه تا کشورها میدانند که خدشه بر این اعتبار تا چه اندازه خسارتبار است. اما گویی برخی از یاد میبرند که اعتبار نهادها چه اندازه اهمیت دارد. عملکردها به گونهای است که سرمایه اجتماعی رسانه، پلیس، دادگاه، مجلس، دولت، شهرداری و بقیه سازمانها مخدوش میشود.
تعدد و تنوع میهمانان کمیسیون برجام میتوانست تضمینی برای غنای کارشناسانه و کمک به شفافیت دموکراتیک باشد. گزارش کمیسیون برجام اکنون بیش از آنکه روشنگر باشد، متنی سیاسی است که اعتبار آن مخدوش است. عجیبتر آنکه برخی پنج نمایندهای را تقبیح میکنند که اعتبار گزارش کمیسیون برجام را زیر سؤال بردهاند و از یاد میبرند باید کسانی را سرزنش کرد که بر سرمایه اعتماد به مجلس چوب حراج زدند.
ارسال نظر