حافظه تاریخی را دست کم نگیرید
این گروه، از پاسخ به این پرسش نیز طفره میروند که اگر کارشکنی در صدور ویزا از سوی کشوری که داعیه رقابت با ایران در منطقه دارد، نشانه بیاعتباری دولت است، کنش و واکنشهای منفی قدرتها و حتی کشورهای کوچک علیه ایران و ایرانی، در دوره دولت سابق را چه میتوان نامید؟

روزنامه ایران در یادداشتی به قلم سعید علیخانی تحلیلگر مسائل بین اللملل نوشت:پس از فاجعه اسفبار اخیر در «منا» که بیتردید محصول قصور مقامات ذیربط سعودی در مدیریت مراسم حج بوده، بار دیگر جریانی که برای رسیدن به مقاصد کوتاه مدت جناحی به هیچ ملاک و معیار مبتنی بر انصاف یا منافع ملی مقید نیست، میکوشد ضمن زیر سؤال بردن حضور رئیس جمهوری در «نیویورک» چنین القا کند که دولت، جدیتی در پیگیری و رسیدگی به این موضوع مهم ندارد. این رویکرد که در اوج یک بحران و بدون درنظر گرفتن واقعیتها و با هدف تهییج احساسات جریحهدار شده، نوک تیز حملات خود را متوجه دولت و دستگاه دیپلماسی کرده، البته موضوع جدیدی نیست اما از دو منظر قابل توجه است:نخست آنکه مفروض توأم با غرض چنین ادعایی آن است که سفر رئیس جمهوری به نیویورک - که برخلاف روال دولت سابق، بدون حضور پرشمار اقوام و خویشاوندان دولتمردان انجام شد- سفری تفریحی و غیرمرتبط با مسائل حوزه سیاست خارجی بوده و در این سفر، اقدام قابل ملاحظهای برای پیگیری منافع ملی و بویژه حادثه اخیر «منا» اتفاق نیفتاده است. این در حالی است که هر ناظر منصفی تأیید میکند که با وجود هجمه و تبلیغات وسیع برخی کشورهای منطقه با هدف همسو کردن فضای بینالمللی علیه ایران، روحانی کوشید با رعایت اصل تنش زدایی و اجتناب از روشهای هزینه زا و احساسی، از فرصت حضور در سازمان ملل برای تأمین منافع ملی، نهایت استفاده را ببرد و ظرفیتهای بالای این نهاد بینالمللی تأثیرگذار را در خدمت پیشبرد اهداف دیپلماسی کشورمان بهکار گیرد. نکته حائز اهمیت دیگر آنکه در این سفر، بخش عمدهای از اعلام مواضع؛ سخنرانیها و رایزنیهای رئیس جمهوری و هیأت همراه وی به برجسته کردن موضوع مسئولیت دولت عربستان در قبال سلامت و امنیت حجاج و پیگیری مسائل مربوط به حادثه دیدگان «منا» اختصاص داشت. در واقع، همزمانی تصادفی رخداد «منا» با سفر روحانی به نیویورک موجب شد تا تریبونی قدرتمند و تأثیرگذار به نفع ایران و علیه سوء سیاست دولت عربستان فعال شود که نتیجه آن ایراد بیشترین فشارهای دیپلماتیک به ریاض و برانگیخته شدن افکار عمومی علیه بیمسئولیتی این کشور بود.
نکته دوم آنکه تبارشناسی برخی منتقدان رایزنی مقامات تهران و ریاض نشان میدهد که خاستگاه آنان همان تفکر و رسانههایی هستند که در جریان زلزله 21 مرداد سال 91 «ورزقان»، سفرخارجی رئیس دولت سابق به عربستان برای شرکت در نشستی نه چندان مهم را شایسته کوچکترین انتقادی نمیدیدند و حتی به حمایت رسانهای پررنگ از این سفر نافرجام پرداختند اما در این روزها که با وجود قصور دولت عربستان در تأمین امنیت حجاج، گریزی از برقراری تعامل نیست تا پیگیری حادثه و خدمترسانی به حادثه دیدگان ممکن شود، در قامت منتقد وزارت خارجه ظاهر شدهاند و با موضعگیریهای تند و خلاف مصلحتاندیشی نظام؛ خواسته و ناخواسته، به دور شدن فضا از پیگیری منطقی موضوع لطمه میزنند و با برخی اظهارات نسنجیده، حامیان «ایرانهراسی» در منطقه را شادمان و امیدوارتر از گذشته میکنند.
این جریان با این رفتار دوگانه، البته مدعی توجه به منافع ملی و امنیت شهروندان است اما در عمل، در مسیر برهم زدن تمرکز دولت و خلاف الزامات مدیریت بحران و امنیت حجاج قدم برمیدارد واکنون نیز پا را فراتر نهاده و زمانی که با خبر مانعتراشی ریاض در صدور ویزا برای هیأت اعزامی ایران مواجه میشود؛ نوک تیز انتقادها را به جای دولت عربستان، به سوی سکانداران دیپلماسی کشورمان نشانه میرود و بدون توجه به نیاز حجاج کشورمان به همراهی و حمایت، از دولت میخواهد که باب رایزنی با «ریاض» را ببندد. این دسته از منتقدان، وعده انتخاباتی روحانی درباره ارتقای اعتبار گذرنامه ایرانی را دستمایه تخریب دولت قرار میدهند و برای اثبات ادعای خود، چشم بر این واقعیت میبندند که ارتقای جایگاه جهانی ایرانیان، بویژه پس از «توافق»، دستاوردی است که رفتار ناشایست «ریاض» نمیتواند خدشهای بر آن وارد سازد، همچنانکه تقویت عقبه دولت در رویارویی با چالشها و ارتقای جایگاه کشورمان در نظام بینالملل، مسئولیتی است که نمیتوان با فرافکنی یا نگاه جناحی، از آن شانه خالی کرد.
این گروه، از پاسخ به این پرسش نیز طفره میروند که اگر کارشکنی در صدور ویزا از سوی کشوری که داعیه رقابت با ایران در منطقه دارد، نشانه بیاعتباری دولت است، کنش و واکنشهای منفی قدرتها و حتی کشورهای کوچک علیه ایران و ایرانی، در دوره دولت سابق را چه میتوان نامید؟ دلیل سکوت منتقدان امروز در قبال سیر روزافزون اقداماتی که جز ایجاد هزینه در نظام بینالملل، نتیجهای نداشت را در کدام چارچوب باید تحلیل کرد؟ تردیدی نیست که صیانت از امنیت و حقوق شهروندان در صدر اولویتهای هر دولت و دستگاه دیپلماسی است و برخی کارشکنیها و بیمهریها نمیتواند در عزم دولتمردان برای انجام وظیفه خویش، تأثیر گذارد اما در روزهایی که اجماعی ملی مبنی بر رویکردی مؤثر و عقلانی در مورد حادثه «منا» شکل گرفته است، بی تردید، افکار عمومی قضاوت درستی از برخی مواضع غیرمنصفانه خواهد داشت و کسانی را که با اهداف جناحی؛ تلاشهای منطبق با منافع ملی را زیر سؤال میبرند، فراموش نخواهد کرد و مدعای نادرست این جریان را به حافظه تاریخی خود خواهد سپرد.
ارسال نظر