فيلمی خوشساخت در سينماي فقير پليسي
گناهکاران تازهترین ساخته فرامرز قریبیان است که به تازگی روانه پرده نقرهای سینمای ایران شده است. فیلمی که در ژانر پلیسی معمایی قرار میگیرد و در کشورمان کمتر در این گونه سینمایی فیلم تولید شده است.

قريبيان ادعا نکرده که قرار بوده فيلمي همچون هفت بسازد. بازيهاي روان بازيگران با همه تکراري بودنشان به ويژه قريبيان در نقش تدين به باور پذيري داستان کمک فراوان کرده و بازي جوان در يک نقش کاملا جدي خيلي خوب از آب در آمده و بيننده آشنا به بازيهاي کمدي او را اذيت نميکند. استفاده از بازيگران حرفهاي سينما در نقشهاي کوچک داستان هم باعث شده که قريبيان در کنترل بازيهاي فيلمش موفق عمل کند.
به هر حال ساختن يک فيلم آبرومند گيشهاي کاري دشوار است و قريبيان به خوبي از عهده ساخت فيلم بر آمده و فیلمی مقبول برای مخاطب ایرانی ارائه کرده است. فيلمي که جايش در سينماي ايران خالي است چرا که اکثر فيلمهاي گيشهاي - که به زعم نگارنده اگر فيلمي گيشه اي باشد اصلا بد نيست. اتفاقا فيلمي که در گيشه شکست بخورد در برآوردن اولين هدفهايش شکست خورده و بهتر است فيلم بدساخت را اينگونه فيلمها نهاد که با بهرهگيري از کمديهاي سخيف و مبتذل يا عشق و عاشقيهاي آبکي تلاش دارند بيننده را به سالنهاي سينما بکشانند.
به همه اينها ساختارشکني قريبيان در به تصوير کشيدن يک پليس که در درجه اول يک انسان است با همه لغزشها و اشتباهاتي که هر انساني ميتواند مرتکب شود و خيلي کم در سينماي ايران به تصوير کشيده شده است را موفقيت ديگر او در اين فيلم اضافه کنيد.
استفاده از نوع خاص تدوين که در اين فيلم استفاده شده بود خيلي به ريتم فيلم کمک نکرد و همچنين استفاده از لوکيشنهاي کشور ترکيه که به نظر بي مورد ميرسيد. برای همین این موضوع شاهد مثالی بر ادعای یک گام رو به جلو بودن قریبیان است.
نکته ديگري که ذکرش خالي از لطف نيست استفاده بيشتر از هنر- صنعت گرافيک در تيتراژ نخستين فيلم است هرچند نميتوان عنوان کامل و بدون نقص را برايش انتخاب کرد ولي استفاده بجا از فونتهاي زيبا - البته نه در کل- به جاي فونتهاي عجيب و غريب و نازيبا و استفاده درست از رنگ و خط و حجم و سطح چيزي است که در فيلم فوق مشاهده ميشد و اين خود نويد بخش استفاده درست از اين هنر است در سينماي ايران که خيلي از گرافيک دور است.
منبع : پارس
در همین زمینه بخوانید
ارسال نظر