کارستان اقتصادی که در دولت یازدهم انجام شد
وجود 40 درصد تورم در دولت قبل به این معنا بود که قدرت خرید مردم 40 درصد پایین میآمد. اما الان تورم 5/15 درصد است و قدرت خرید مردم را به میزان 15.5 درصد پایین میآورد.

یکی از وعدههای روحانی قبل از دوران ریاستجمهوریاش این بود که بانک مرکزی در دولت تدبیر و امید مستقل باشد. آیا این مهم تحقق پیدا کرده است؟
استقلال بانک مرکزی به این معنی است که این بانک تحتنظر کسی نباشد. در حالی که بانک مرکزی زیر نظر وزیر اقتصاد است. من متوجه نمیشوم استقلال بانک مرکزی به چه معناست؟ بانک مرکزی مسئول سیاستهای پولی اقتصاد است. اینکه آقای روحانی درخصوص استقلال بانک مرکزی صحبت میکرد احتمالا منظورش دوران احمدینژاد بود. احمدینژاد اقداماتی انجام میداد و به بانک مرکزی فشار وارد میکرد که باید پول چاپ کند. اما اگر آقای روحانی به آقای سیف دستور بدهد که پول چاپ کن و من خرج کنم میگوید چاپ بیشتر پول تورم را بیشتر میکند. اگر اینگونه باشد، میتوان گفت بانک مرکزی به طریقی مستقل عمل کرده است. من نمیدانم در قانون، بانک مرکزی زیر نظر رئیسجمهور است یا مستقل عمل میکند. اگر مثل بانک مرکزی سایر کشورهای پیشرفته مستقل باشد آن موقع نمیتواند مثل دوره احمدینژاد با دستور پول چاپ کند و به تبع آن حجم پول آنقدر بالا برود تا تورم 40درصدی ایجاد شود.
فکر میکنید در این دو سال، دولت آقای روحانی مثل دولت قبل دست در جیب بانک مرکزی کرده است؟
نه. آقای روحانی در واقع نسبت به آقای احمدینژاد خوب عمل کرده یک دلیل آن هم این است که تورم 40 درصدی را به 5/15 درصد کاهش داده است. البته یکی از عوامل کاهش نرخ تورم، مذاکرات هستهای بود که آقای ظریف توانسته آن را پیش ببرد و در نتیجه بخشی از داراییهای بلوکهشده ارزی کشور را وارد اقتصاد کند. اگر تا ژوئن توافق نهایی صورت بگیرد و داراییهای بلوکهشده وارد اقتصاد شده، تحریمی وجود نداشته باشد و روابط ایران با غرب بهتر شود، میتوانیم حتی به دوره قبل از احمدینژاد برگردیم.
پس استقلال بانک مرکزی در کاهش تورم نقش داشته است؟
نه. این استقلال بانک مرکزی نیست که تورم را پایین آورده بلکه فعالیتهای دیپلماتیک آقای ظریف تورم را پایین آورده است. وقتی دلار وارد اقتصاد میشود، قیمت دلار پایین میآید. دلار بالا باعث گران تمام شدن واردات میشود در نتیجه ما شاهد آن خواهیم بود که تورم افزایش پیدا کند. خوشبینی مردم به اینکه مذاکرات به توافق منجر شود و قیمت دلار پایین بیاید باعث میشود آن دسته افرادی که هدفشان خرید دلار بود تا قیمت آن افزایش پیدا کند، وارد بازار نشوند و در نتیجه آن هم تقاضا برای دلار در بازار پایین بیاید. وقتی تقاضای دلار هم پایین بیاید قیمت دلار به سوی کاهش حرکت میکند.
مساله دیگری که آقای روحانی وعده داده بود احیای مجدد سازمان برنامه و بودجه است. ارزیابی شما در این باره چیست؟
آقای روحانی در شروع کارش با یک اقتصاد ورشکسته روبهرو شد. درباره این موضوع میتوان به رکود اقتصادی و تورم 40درصدی اشاره کرد. انحلال سازمان برنامه و بودجه یکی از اقدامات کارشناسینشده احمدینژاد بود چون این سازمان بازوی برنامهریزی دولت بود. احمدینژاد این سازمان را منحل کرد و زیر نظر ریاستجمهوری برد. در واقع یکسری افراد وارد و کارآمد در این سازمان بازنشسته شدند و یکسری دیگر تقاضای بانشستگی کردند و کنار کشیدند. بخشی دیگر از افراد هم که زیر نظر این افراد قدیمی کار کرده بودند در شرکتها و سازمانهای دیگر پخش شدند. اصلا معلوم نیست این افراد اکنون کجا هستند. سازمان برنامه و بودجه برای کشور مهم است و بازوی برنامهریزی رئیسجمهور به حساب میآید. افراد متخصصی درآنجا فعال بودند که با انحلال سازمان پراکنده شدند. یعنی اگر دولت بخواهد مانند قبل آنها را گردهم جمع کند بازوی برنامهریزی اقتصاد خواهد شد و بازگشتی به قبل از دوران ریاستجمهوری احمدینژاد تلقی میشود.
اما مردم عادی اعتقاد دارند وعدههای اقتصادی رئیسجمهور محقق نشده و همچنان شاهد گرانی کالا و خدمات هستند.
اتفاقا محقق شده، کجای آن محقق نشده؟ وجود 40 درصد تورم در دولت قبل به این معنا بود که قدرت خرید مردم 40 درصد پایین میآمد. اما الان تورم 5/15 درصد است و قدرت خرید مردم را به میزان 15.5 درصد پایین میآورد. این خودش یک نوع پیشرفت است. به عنوان مثال حقوق من شهروند نسبت به سال گذشته 10درصد اضافه میشد اما درنهایت با آن 40 درصد تورم 30 درصد فقیرتر میشدم. حالا دوره آقای روحانی به حقوقها 14درصد اضافه میشود و با آن 15درصد تورم یک درصد فقیرتر میشوم. مهار تورم بسیار مهم است. همین که دولت توانست تورم را به 5/15 درصد تقلیل دهد خودش کارستان بود. رشد اقتصادی در چهار سال احمدینژاد منفی بود اما در همین مدت دو ساله دولت یازدهم مثبت شده است. یعنی یک عده که بیکار بودند و آنهایی که فارغالتحصیل شدند و طبق معمول قرار است وارد بازار کار شوند، شاغل میشوند. در حال حاضر اشکالاتی که در زمان دولت قبل وجود داشت را نمیبینیم؛ تورم پایین آمده، اشتغال اندکی افزایش پیدا کرده و نرخ رشد اقتصادی هم مثبت شده است. مذاکرات هستهای با غرب خود عامل این پیشرفتها بوده آن هم به خاطر دلاری که وارد اقتصاد شده است.
منبع: آرمان
استقلال بانک مرکزی به این معنی است که این بانک تحتنظر کسی نباشد. در حالی که بانک مرکزی زیر نظر وزیر اقتصاد است. من متوجه نمیشوم استقلال بانک مرکزی به چه معناست؟ بانک مرکزی مسئول سیاستهای پولی اقتصاد است. اینکه آقای روحانی درخصوص استقلال بانک مرکزی صحبت میکرد احتمالا منظورش دوران احمدینژاد بود. احمدینژاد اقداماتی انجام میداد و به بانک مرکزی فشار وارد میکرد که باید پول چاپ کند. اما اگر آقای روحانی به آقای سیف دستور بدهد که پول چاپ کن و من خرج کنم میگوید چاپ بیشتر پول تورم را بیشتر میکند. اگر اینگونه باشد، میتوان گفت بانک مرکزی به طریقی مستقل عمل کرده است. من نمیدانم در قانون، بانک مرکزی زیر نظر رئیسجمهور است یا مستقل عمل میکند. اگر مثل بانک مرکزی سایر کشورهای پیشرفته مستقل باشد آن موقع نمیتواند مثل دوره احمدینژاد با دستور پول چاپ کند و به تبع آن حجم پول آنقدر بالا برود تا تورم 40درصدی ایجاد شود.
فکر میکنید در این دو سال، دولت آقای روحانی مثل دولت قبل دست در جیب بانک مرکزی کرده است؟
نه. آقای روحانی در واقع نسبت به آقای احمدینژاد خوب عمل کرده یک دلیل آن هم این است که تورم 40 درصدی را به 5/15 درصد کاهش داده است. البته یکی از عوامل کاهش نرخ تورم، مذاکرات هستهای بود که آقای ظریف توانسته آن را پیش ببرد و در نتیجه بخشی از داراییهای بلوکهشده ارزی کشور را وارد اقتصاد کند. اگر تا ژوئن توافق نهایی صورت بگیرد و داراییهای بلوکهشده وارد اقتصاد شده، تحریمی وجود نداشته باشد و روابط ایران با غرب بهتر شود، میتوانیم حتی به دوره قبل از احمدینژاد برگردیم.
پس استقلال بانک مرکزی در کاهش تورم نقش داشته است؟
نه. این استقلال بانک مرکزی نیست که تورم را پایین آورده بلکه فعالیتهای دیپلماتیک آقای ظریف تورم را پایین آورده است. وقتی دلار وارد اقتصاد میشود، قیمت دلار پایین میآید. دلار بالا باعث گران تمام شدن واردات میشود در نتیجه ما شاهد آن خواهیم بود که تورم افزایش پیدا کند. خوشبینی مردم به اینکه مذاکرات به توافق منجر شود و قیمت دلار پایین بیاید باعث میشود آن دسته افرادی که هدفشان خرید دلار بود تا قیمت آن افزایش پیدا کند، وارد بازار نشوند و در نتیجه آن هم تقاضا برای دلار در بازار پایین بیاید. وقتی تقاضای دلار هم پایین بیاید قیمت دلار به سوی کاهش حرکت میکند.
مساله دیگری که آقای روحانی وعده داده بود احیای مجدد سازمان برنامه و بودجه است. ارزیابی شما در این باره چیست؟
آقای روحانی در شروع کارش با یک اقتصاد ورشکسته روبهرو شد. درباره این موضوع میتوان به رکود اقتصادی و تورم 40درصدی اشاره کرد. انحلال سازمان برنامه و بودجه یکی از اقدامات کارشناسینشده احمدینژاد بود چون این سازمان بازوی برنامهریزی دولت بود. احمدینژاد این سازمان را منحل کرد و زیر نظر ریاستجمهوری برد. در واقع یکسری افراد وارد و کارآمد در این سازمان بازنشسته شدند و یکسری دیگر تقاضای بانشستگی کردند و کنار کشیدند. بخشی دیگر از افراد هم که زیر نظر این افراد قدیمی کار کرده بودند در شرکتها و سازمانهای دیگر پخش شدند. اصلا معلوم نیست این افراد اکنون کجا هستند. سازمان برنامه و بودجه برای کشور مهم است و بازوی برنامهریزی رئیسجمهور به حساب میآید. افراد متخصصی درآنجا فعال بودند که با انحلال سازمان پراکنده شدند. یعنی اگر دولت بخواهد مانند قبل آنها را گردهم جمع کند بازوی برنامهریزی اقتصاد خواهد شد و بازگشتی به قبل از دوران ریاستجمهوری احمدینژاد تلقی میشود.
اما مردم عادی اعتقاد دارند وعدههای اقتصادی رئیسجمهور محقق نشده و همچنان شاهد گرانی کالا و خدمات هستند.
اتفاقا محقق شده، کجای آن محقق نشده؟ وجود 40 درصد تورم در دولت قبل به این معنا بود که قدرت خرید مردم 40 درصد پایین میآمد. اما الان تورم 5/15 درصد است و قدرت خرید مردم را به میزان 15.5 درصد پایین میآورد. این خودش یک نوع پیشرفت است. به عنوان مثال حقوق من شهروند نسبت به سال گذشته 10درصد اضافه میشد اما درنهایت با آن 40 درصد تورم 30 درصد فقیرتر میشدم. حالا دوره آقای روحانی به حقوقها 14درصد اضافه میشود و با آن 15درصد تورم یک درصد فقیرتر میشوم. مهار تورم بسیار مهم است. همین که دولت توانست تورم را به 5/15 درصد تقلیل دهد خودش کارستان بود. رشد اقتصادی در چهار سال احمدینژاد منفی بود اما در همین مدت دو ساله دولت یازدهم مثبت شده است. یعنی یک عده که بیکار بودند و آنهایی که فارغالتحصیل شدند و طبق معمول قرار است وارد بازار کار شوند، شاغل میشوند. در حال حاضر اشکالاتی که در زمان دولت قبل وجود داشت را نمیبینیم؛ تورم پایین آمده، اشتغال اندکی افزایش پیدا کرده و نرخ رشد اقتصادی هم مثبت شده است. مذاکرات هستهای با غرب خود عامل این پیشرفتها بوده آن هم به خاطر دلاری که وارد اقتصاد شده است.
منبع: آرمان
ارسال نظر