تلاشهای مخالفین هستهای جهت تخریب تفاهمات
نتانیاهو در راس همه آنها با افق مشترکی که با عربستان و برخی دیگر پیدا کرد، سعی نمود از تندروهای جمهوریخواه و لابی خود در مجالس سنا و نمایندگان آمریکا (کنگره) بهرهبرداری لازم را صورت داده و فضای مذاکرات هستهای را غبارآلود کند. این تلاش وقیحانه نتانیاهو موجب درگیری سیاسی بین آمریکا و اسرائیل شد که در نوع خود بینظیر و برای اولینبار است که در تاریخ روابط دو کشور دارد صورت میگیرد

در نشستهای فشرده ایران و آمریکا به منظور غلبه بر مشکلات و اختلافات فنی، حقوقی و سیاسی، جهان اطمینان نسبی پیدا کرد که ایجاد فضای توافق و تفاهم بین دو کشور امکانپذیر است و چنانچه گامهای باقیمانده به خوبی برداشته شود، میتوان در مهلت دادهشده تا پایان 10فروردین 94، تفاهمات اصولی را اعلام و در باقیمانده وقت تا 10تیرماه 94 به نگارش متن برنامه جامع هستهای پرداخت. ناگفته نماند که در این میان حسننیت و انعطافپذیری دوطرف در کسب این دستاورد بسیار موثر بودهاند. ایران در بحثهای فنی با ارائه راهحلهای گوناگون توانست احتمال هر بنبستی در موضوعات غنیسازی، رآکتور آب سنگین اراک، فردو و اندوختههای مواد غنیشده را به حداقل رسانده و زمینه تفاهمات اصولی را فراهم سازد. اما همانطور که قبلا هم گفته شده بود، مخالفین توافق هستهای بیکار ننشستهاند و حداکثر تلاش خود را برای تخریب در تفاهمات بهوجودآمده به کار بستند.
نتانیاهو در راس همه آنها با افق مشترکی که با عربستان و برخی دیگر پیدا کرد، سعی نمود از تندروهای جمهوریخواه و لابی خود در مجالس سنا و نمایندگان آمریکا (کنگره) بهرهبرداری لازم را صورت داده و فضای مذاکرات هستهای را غبارآلود کند. این تلاش وقیحانه نتانیاهو موجب درگیری سیاسی بین آمریکا و اسرائیل شد که در نوع خود بینظیر و برای اولینبار است که در تاریخ روابط دو کشور دارد صورت میگیرد. نتانیاهو یک سال و نیم پیش در مجمع عمومی سازمان ملل متحد با ترسیم شمای یک بمب هستهای، جهانیان را ترساند که ایران در مراحل آخر ساخت بمب قرار دارد و 90 درصد آن آماده است و ظرف 6 ماه تا 9 ماه این بمب آزمایش میشود. وقتی که موساد افشا کرد که همان موقع گزارشی زیر نظر نتانیاهو به سرویسهای اطلاعاتی آمریکا و انگلیس داده بود که خیر، ایران در حال ساخت بمب نیست، تازه جهان بیدار شد و فهمید که با چه فریبکاری روبهروست. این دروغگویی نتانیاهو و سپس ورود غیردیپلماتیک وی به واشنگتن که موجب واکنش رئیسجمهور و وزیر امورخارجه آمریکا شد خیلی بیشتر چهره دغلباز وی را به جامعه آمریکا نشان داد. بهترتیبی که رسانههای معروف آمریکایی همچون نیویورک تایمز و واشنگتنپست که نوعی سمپاتی سنتی نسبت به رژیمصهیونیستی داشتند، شروع به انتقاد از نتانیاهو کرده و سفر وی به واشنگتن را کماهمیت و بلااثر معرفی کردند.
آنچه نتانیاهو درباره پرونده هستهای انجام داده جدای از فریبکاری و دغلبازی وی، باعث شد شخص وی و رژیم صهیونیستی در جهان منزویتر شوند و جهان در انتظار نخستوزیر دیگری برای این رژیم قرار بگیرد. نتانیاهو سعی کرد با تحریک نمایندگان سنا و کنگره، غیرمستقیم به آنها القاء کند که آنها نمیفهمند و بایدممنون نتانیاهو باشند که دارد آنها را نسبت به ماهیت توافقات دولت اوباما با ایران بیدار میکند. این در جای خود توهین آشکاری به نمایندگان آمریکاست که اگر خوب درک کنند نبایدزیر بار چنین توهینی بروند. اما افراطیگریهای اسرائیل که بیش از 60 سال است سیاست خارجی آمریکا را گروگان خود گرفته و بهویژه بعد از انقلاب اسلامی ایران توانسته منافع و امنیت خود را به سیاست خارجی آمریکا تحمیل نماید، در سالهای اخیر و بهخصوص بعد از روی کارآمدن اوباما، باعث شده دولتمردان، سیاستمداران، سیاستسازان، دانشگاهیان و حتی افکار عمومی آمریکا از خواب گران بیدار شده و پی به نقشههای پلید نتانیاهو ببرند که چگونه از آمریکا و امکاناتش سالهاست سوءاستفاده نموده و در عوض آمریکا را سپر بلای خود ساخته که وقایع تروریستی 11 سپتامبر 2001 و سایر حوادث مشابه دامنگیر مردم آمریکا شده است. گفته میشود نتانیاهو همه این گرد و خاکها را برای انتخابات قریبالوقوع رژیم صهیونیستی انجام میدهد تا با ترساندن مردم اسرائیل، خود را تنها ناجی آنها معرفی سازد ولی یقینا آنها هم متوجه ترفند این دغلکار شده و از هماکنون باران انتقاد داخلی بر سر نتانیاهو باریدن گرفته که دارد منافع و امنیت این رژیم را فدای منافع شخصی خود مینماید. نتانیاهو همانطور که 4 ماه پیش قسم خورد که اجازه ندهد هرگونه توافقی بین ایران و آمریکا در موضوع هستهای صورت گیرد، به نقشآفرینی تخریبی خود بسنده نکرد بلکه از یاران قدیمی خود در فرانسه نظیر لوران فابیوس هم استفاده کرد تا از درون، سطح انتظارات گروه 1+5 را آنقدر بالا ببرد که به توافق موجود بین ایران و آمریکا تن در ندهند. در 2 روز گذشته وزیر خارجه فرانسه با اعلام اینکه نظراتی دارد از وزرای خارجه آمریکا و دیگر اعضای گروه 1+5 دعوت نموده که به مشورت درمورد توافق آمریکا و ایران بپردازند.
آنچه از کنفرانس مطبوعاتی جان کری و لوران فابیوس در پاریس برمیآید نشان میدهد جان کری مجبور شده با فابیوس همراهی نموده و توپ را در زمین ایران بیندازد. اگرچه این سخنان تغییر موضع وزیرخارجه آمریکا نمیتواند باشد اما چهره فابیوس و نقش تخریبی وی در مذاکرات هستهای ناآشنا نیست لذا امکان دارد از جانب اسرائیل تلاش نماید جلوی تفاهم ایران و آمریکا را سد کند که ایران و آمریکا باید نقش تخریبی وی را همچون سال قبل به خوبی مدیریت کنند.
ارسال نظر