رهبر انقلاب:50سال دیگر هم باید درباره دفاع مقدس بگوییم
بله، بنده هم مثل شما آقایان معتقدم که از ظرفیت دفاع مقدس در سینمای کشور ما استفاده نشده؛ خود سینمای ما انصافاً یک ظرفیت بالایی دارد، یعنی کسانی که اهل این فناند و بلدند و مطلعند و واردند و قضاوتشان میتواند مرجع فهم انسان قرار بگیرد، معتقدند که سینمای ایران از لحاظ ظرفیت کارگردانی و گریم و بازیگری و مانند اینها، جزو سینماهای برجسته دنیا است.

بله، بنده هم مثل شما آقایان معتقدم که از ظرفیت دفاع مقدس در سینمای کشور ما استفاده نشده؛ خود سینمای ما انصافاً یک ظرفیت بالایی دارد، یعنی کسانی که اهل این فناند و بلدند و مطلعند و واردند و قضاوتشان میتواند مرجع فهم انسان قرار بگیرد، معتقدند که سینمای ایران از لحاظ ظرفیت کارگردانی و گریم و بازیگری و مانند اینها، جزو سینماهای برجسته دنیا است؛ و این درست است. این ظرفیت عظیم باید با ظرفیت بسیار عظیم دفاعمقدس التقاء (5) پیدا کند؛ این اتفاق هنوز درست نیفتاده. بله، مواردی از این قبیل ما در طول این سالها داریم، لکن نسبت به آنچه میتوانسته وجود داشته باشد، خیلی کم است. عدهای- که من نمیدانم چه جور میشود انگیزههای اینها را آدم تحلیل کند- با ورود سینما به مسائل مربوط به دفاع مقدس، علناً مخالفت میکنند! من نمیدانم چه فکر میکنند؛ به اسم اینکه جنگ است، به اسم اینکه خشونت است! صد سال از شروع جنگ جهانی میگذرد - امسال صدمین سال است - (6)هنوز در آمریکا و در خیلی جاهای دیگر دارند فیلم میسازند آن هم در چه گستره وسیعی! حتی آنطور که به من گزارش کردند، دانشآموزها و بچههای دبیرستانی را وارد این میدان فیلمسازی میکنند و از آنها میخواهند و به آنها امکانات میدهند برای اینکه بسازند؛ چون معتقدند که این میتواند نسل جدید را با انگیزههای سالم دولتمردانشان آشنا کند. ما یک چنین افتخار بزرگی داریم: همه دنیا با ما مقابله کردند، همه در یک جبهه قرار گرفتند - اینکه دیگر خلاف واقع نیست، اینکه جلوی چشم همه ما بوده است- همه دنیا در مقابل ما صف کشیدند، همه قدرتهای نظامی بهنحوی در جبهه مقابل نظام جمهوری اسلامی در جنگ تحمیلی، در هشتسال، ایستادند؛ و جمهوری اسلامی فائق آمد، پیروز شد؛ این خیلی چیز بزرگی است، این خیلی چیز عظیمی است، این خیلی پدیده مهمی است در تاریخ یک ملت. و این مجموعه کاری که در دفاع مقدس شد، یک مجموعه درهمتنیده مرکبِ عجیب و غریبی بود؛ زنها، مردها، پدرها، مادرها، جوانها، شهری، روستایی، بازاری، دانشجو، دانشآموز، مساجد، حسینیهها، همه و همه بهنحوی وارد این قضیه شدند؛ هرکدام از اینها یک موضوع است و این موضوعات میتواند وارد بخشهای هنریِ کشور ما بشود، وارد سینمای ما بشود، که حالا شما – تهیهکننده و کارگردان محترمتان- از نگاه یک مادر نگاه کردید، و شد. این بسیار چیز جالبی بود و خوب از آب درآمد. حالا بروید در مسجد و فعالیتهایی را که در یک مسجد از سوی مردم انجام گرفته است، با آن نگاه هنرمندانه تبیین کنید، یک قصه در بیاورید و روشن کنید؛ بروید در یک دبیرستان، بچههایی که گاهی معلمشان آنها را تشویق میکرد که بروند، گاهی مجموعه معلم و مدیر مخالفت میکردند که اینها بروند جبهه، و اینها با شوق فراوان میرفتند جبهه و فداکاری میکردند؛ بروید داخل مجموعههایی که جنگ را پشتیبانی میکردند، برایشان از مال خودشان، از امکانات ضعیف خودشان استفاده میکردند؛ بروید سراغ آن کسانی که جنازه شهدا را تشییع میکردند، این مساله تشییعجنازه شهدا ماجرای عظیمی است که وقتی شهیدی یا شهیدانی وارد شهری میشدند، چه اتفاق بزرگی آنجا میافتاد؛ اینها همه موضوعاتی است که میتواند موضوعِ محوری و مرکزی برای سینمای ما قرار بگیرد، (اما) این کارها اتفاق نیفتاده است. بله، ایشان(7) درست میگویند که ما احتیاج نداریم به اسطورهسازی. دیگران مجبورند اسطورهسازی کنند؛ یا یک مورد خاصی را پیداکنند، صدسال، دویستسال، پانصدسال درباره آن حرف بزنند! مثلاً یک زنی- فرض کنید- یکجایی در دنیا یک فداکاریای کرده، اسمش را بهعنوان یک نامِآشنای برای همه بشریت تبدیل کنند. ما صدها و هزارها از این قبیل زن، از این قبیل مرد، از این قبیل جوان، از این قبیل قهرمان، در داخل کشورمان داشتیم و همین دفاع مقدس یک عرصهای بود که اینها بروز کرد، ظهور کرد. نگذاریم این تاریخ از بین برود.
پنجاه سال دیگر هم باید درباره دفاع مقدس بنویسیم
شما میبینید که این حضرات کُرهایها- من از کار اینها خوشم میآید- تاریخ ندارند؛ لذا میگویند «افسانه جومونگ»، افسانه فلان. یعنی از اول حساب را تصفیه میکنند؛ (میگویند) افسانه است، واقعیت نیست. یکچیزی در میآورند، یک تاریخ برای گذشته خودشان درست میکنند، که وقتی یک جوان کُرهای به این فداکاریها و به این شجاعتها و به این کارهای عجیب غریبِ سینمایی نگاه میکند، خب احساس هیجان میکند، احساس هویت میکند، احساس افتخار میکند. ما اینها را در واقعیت زندگی خودمان داریم، اتفاق افتاده، پیش آمده؛ چرا از اینها استفاده نمیکنیم؟ بهنظر من یک قصور بزرگی – نمیگوییم تقصیر؛ لااقل قصور بزرگی- اتفاق افتاده است، باید جبران بشود. بهنظر من ما پنجاهسال دیگر هم باید درباره دفاع مقدس بنویسیم، بگوییم، توصیف کنیم، تشریح کنیم، انواع و اقسام هنرها را به خدمت بگیریم، برای اینکه این حادثه عظیم را تبیینکنیم. بههرحال من از تهیهکنندهها، از کارگردان، از بازیگرها، از عوامل تولید و همه کسانی که هستند، تشکر میکنم. فیلم خوبی بود؛ ما هم لذت بردیم، نشستیم تماشا کردیم، مثل بقیه مردم متأثر شدیم، و انشاءا... که مردم هم از آن حداکثر استفاده را بکنند. والسلام علیکم و رحمه ا...»
منبع: آرمان
پنجاه سال دیگر هم باید درباره دفاع مقدس بنویسیم
شما میبینید که این حضرات کُرهایها- من از کار اینها خوشم میآید- تاریخ ندارند؛ لذا میگویند «افسانه جومونگ»، افسانه فلان. یعنی از اول حساب را تصفیه میکنند؛ (میگویند) افسانه است، واقعیت نیست. یکچیزی در میآورند، یک تاریخ برای گذشته خودشان درست میکنند، که وقتی یک جوان کُرهای به این فداکاریها و به این شجاعتها و به این کارهای عجیب غریبِ سینمایی نگاه میکند، خب احساس هیجان میکند، احساس هویت میکند، احساس افتخار میکند. ما اینها را در واقعیت زندگی خودمان داریم، اتفاق افتاده، پیش آمده؛ چرا از اینها استفاده نمیکنیم؟ بهنظر من یک قصور بزرگی – نمیگوییم تقصیر؛ لااقل قصور بزرگی- اتفاق افتاده است، باید جبران بشود. بهنظر من ما پنجاهسال دیگر هم باید درباره دفاع مقدس بنویسیم، بگوییم، توصیف کنیم، تشریح کنیم، انواع و اقسام هنرها را به خدمت بگیریم، برای اینکه این حادثه عظیم را تبیینکنیم. بههرحال من از تهیهکنندهها، از کارگردان، از بازیگرها، از عوامل تولید و همه کسانی که هستند، تشکر میکنم. فیلم خوبی بود؛ ما هم لذت بردیم، نشستیم تماشا کردیم، مثل بقیه مردم متأثر شدیم، و انشاءا... که مردم هم از آن حداکثر استفاده را بکنند. والسلام علیکم و رحمه ا...»
منبع: آرمان
ارسال نظر