نامه زيباکلام به معاون احمدینژاد
من خودم برايتان توصيه نامه اي مينويسم و شما را اصلاح طلب قلمداد ميکنم.اين اتفاق دو فايده دارد يکي براي شما، يکي هم براي من، يکي براي برادران اصولگرا.
خدمت دکتر محمدرضا رحيمي معاون اول دولت فخيمه دهم
با سلام و تحيات و اظهار تاسف از اين که پس از سال ها حضور در مشاغل نان و آب دار( نه بنويس مناصب دولتي رده بالا) بايد به زندان تشريف ببريد. اميدوارم از اين که شما را براي نامه نوشتن انتخاب کرده ام از من دلخور نباشيد. اين روزها از همه دلخوريد، حتي از رئيس سابق تان، اين حقير هم روش ( نه،بنويس ديگر به حالتان فرقي ندارد دلخوري از اين حقير هم را هم اضافه کنيد(.
من اگرچه هيچ علاقه اي به شما و دولت متبوع تان( بنويس همان دولتي که ميگويند کارهايتان به آن ربطي نداشت و شما آن کارتان غير دولتي بود) نداشته و ندارم و مانند برخي ديگر از دوستان اصولگرا ثانيه شماري ميکردم که زودتر تمام شود، اما اين روزها که ميبينم شما مظلوم واقع شده ايد، حتي آن دويست و خورده اي نماينده اصولگراي مجلس که به خاطر انتصاب شما به معاون اولي، از احمدي نژاد تقدير کرده بودند، اصولگرايي شما را انکارمي کنند، خيلي ناراحت شدم(نه بنويس خيلي متاثر شدم. با ث ثريا) به همين خاطر به خودم گفتم( دونقطه) من که هر روز به کسي نامه مينويسم،بذار( نه بنويس «بگذار» که به فارسي سليس باشه) اين بار به آقاي رحيمي نامه بنويسم.
في الواقع من به غير از اين که عادت دارم نامه بنويسم و امروز مسدع( بي سواد مصدع با ص صاد) شما شدم، ميخواستم که پيشنهادي به شما بدهم و آن اين است که: حال که اصولگرايان به کلي وجود شما را در اردوگاه اصولگرايي انکار ميکنند و همين روزهاست که در بعضي کتاب هاي تاريخ، که نوشتن اش به دست آنهاست، شما را معاون اول آقاي خاتمي معرفي کنند، خودتان که در هشت سال گذشته حالش را برده ايد( نه اين اصطلاح خوب نيست، بنويس، بهره اش را برده ايد) ديگر حضورتان در اردوگاه اصولگرايي فايده اي ندارد و حال هم که زندان ميرويد، من خودم برايتان توصيه نامه اي مينويسم و شما را اصلاح طلب قلمداد ميکنم.اين اتفاق دو فايده دارد يکي براي شما، يکي هم براي من، يکي براي برادران اصولگرا. فايده اش براي من و اصولگرايان اين است که؛ براي اولين بار حاج حسين شريعتمداري با اقدام من موافق است و ميتواند فردا در روزنامه اش شما را حتي فتنه گر هم بخواند. براي شما هم فايده اش اين است که آنجا دوستان بيشتري پيدا ميکنيد و اگر يک وقت نتوانستيد با «ب.ز» هم بند و هم صحبت شويد ميتوانيد با دوستان من که آنجا هستند صحبت کنيد.
ايام به کام( شرمنده من در آخر همه نامه هايم اين را مينويسم نميدانم آنجا مثل هشت سال گذشته ايام به کامت خواهد بود يا نه)
صادق زيباکلام
منبع: ابتکار
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
| در انتظار بررسی: ۱
| انتشار یافته: ۲
ارسال نظر
----------------------------------------
...
شِکوه تا به کِی ز جُورِ این و آن کنی؟؟!
...