آغاز دیپلماسی از نقطه محل اختلاف
در حوزه بینالمللی نیز مسوولان سعودی بهصراحت با نزدیکی ایران و غرب مخالفت کرده و از خروج ایران از محدودیت بهویژه در مساله هستهای استقبال نکردهاند.

اختلافنظر دیپلماتیک میان ایران و عربستان و مساله نفت، دوموضوع متفاوت است و تحلیل پیرامون آن را باید با درنظرداشتن این تفاوا و البته برخی اشتراکات احتمالی ارایه کرد. ابتدا باید به این پرسش پاسخ داده شود که رویکرد اعراب، بهویژه عربستان، نسبتبه دولتیازدهم، همان رویکردی است که نسبتبه دولت احمدینژاد در دستور کار آنها بود؟ با قاطعیت میتوان گفت چنین نیست.
البته برحسب پروتکلهای رسمی، آنان در هردو دوره گذشته پیامهای تبریک خود را عرضه کردند. اما پس از پیروزی دکتر روحانی در انتخابات و مشخصشدن سکانداران دیپلماسی، وزیر خارجه عربستان رسما از دکتر ظریف برای سفر به آن کشور دعوت کرد که بهدلیل مقارنبودن آن با ترافیک مذاکرات هستهای، معاون وزارت خارجه، راهی این سفر شد. این امر حاکی از استقبال عربستان از تغییرات صورتگرفته بود و پس از معرفی حسین صادقی بهعنوان سفیر عربستان، تجربیات و رویکرد مثبت او، امیدواری به بهبود شرایط را افزایش داد. توجه به عربستان، موضوعی بود که کارشناسان دلسوز وزارتخارجه در دیدار با وزیر، بر آن تاکید داشتند و نگارنده نیز در نامهای، گامدوم دیپلماسی دولت یازدهم را ترمیم روابط با همسایگان بهویژه عربستان دانست. بههرحال در فضای منطقه، تعارضاتی در نگرش دوکشور به مسایل منطقهای به چشم میخورد. بهطور طبیعی هریک از کشورها بهدنبال حداکثریکردن منافع خود است و دستبالای ایران در عراق، سوریه و لبنان، مطلوب عربستان نیست.
در حوزه بینالمللی نیز مسوولان سعودی بهصراحت با نزدیکی ایران و غرب مخالفت کرده و از خروج ایران از محدودیت بهویژه در مساله هستهای استقبال نکردهاند. اتفاقا دیپلماسی از همین نقاط محلاختلاف، آغاز میشود. نگارنده هنوز نمیداند با وجود گذشت ١٧ماه از عمر دولت و دعوت رسمی عربستان، چرا دکتر ظریف هنوز راهی این سفر نشده است؟ جایگاه وزیرخارجه و وزن آن برای پادشاهی عربستان، بسیار با وزن معاون وزیر متفاوت است. همانگونه که این جایگاه برای رییسجمهور، متفاوت بوده و دکتر روحانی مانند بسیاری از سران کشورهای اسلامی میتوانست با حضور در ایام برگزاری مراسم حج، بدون ایجاد هزینه سیاسی به برخی مذاکرات غیررسمی بپردازد. یا مغفولماندن بهرهگیری از وزن و جایگاه آیتالله هاشمیرفسنجانی در نزد پادشاهی عربستان، همچنان محل ابهام است. بهنظر میرسد «شروع دیپلماسی» همواره موضوعی موردمناقشه بوده اما کشور دارای اقتدار، حتما میتواند شروعکننده باشد. ایران پس از انتخابات سال٩٢ و ورود به پروسه مذاکرات با ششقدرت جهانی و نقشآفرینی موثر ظریف و روحانی در عرصه جهانی، جایگاه محکمی در عرصه منطقهای نیز بهدست آورده است و از همین منظر میتواند با عربستان گفتوگو کند. در این میان مواضع اخیر رییسجمهور پیرامون دستهای پنهان در دشمنی با ایران در کاهش بهای نفت، محل توجه بوده است. بهنظر میرسد پیگیری این موضوع میتواند در حوزه دیپلماسی پنهان و در قالب فرستاده ویژه به عربستان دنبال شود. بیان عمومی این سخنان، ممکن است ورود به جنگ لفظی را در پی داشته باشد که بهصلاح منافع دوکشور و جهاناسلام نیست.
عربستان با مشاهده بهصرفهشدن استخراج نفت از منابع غیرمتعارف در آمریکا، نگران ازدسترفتن جایگاه استراتژیک خود در موضوع نفت است و عدمکاهش تولید را در این راستا دنبال میکند. این مساله بهصراحت در سخنان علیالنعیمی، وزیر نفت باتجربه این کشور به چشم میخورد اما از دیگرسو، احتمال رویکرد سیاسی به این اقدام برای مانعتراشی برسر رشد اقتصادی ایران با توجه به محدودیتهای فروش نفت کشورمان، دور از ذهن نیست. آنها روسیه را نیز هدف گرفتهاند، چه اینکه عربستان بهعنوان متحدغرب، بهدنبال زمینگیرکردن کرملین در زمینه بحران اقتصادی است. همانطور که رییسجمهور در آخرین موضعگیری خود اشاره کردند، بودجه کشورهای عربی نیز وابستگی زیادی به نفت دارد و کاهش آن، کسری بودجه را به ارمغان خواهد آورد اما ذخایر ارزی قابلتوجه این کشورها در کنار قرارنداشتن آنها در وضعیت تحریم برخلاف ایران- نگاه اعراب را به منافع بلندمدت استراتژیک کاهش قیمت نفت معطوف کرده است. در دوران اصلاحات، روابط ایران و عربستان تا مرحله امضای قرارداد امنیتی - که مهمترین سند میان دوکشور است - پیش رفت. بهنظر میرسد امروز هم میتوان با شروع باب گفتوگو و حلشدن برخی سوءبرداشتها در مذاکرات رودررو و پشت درهای بسته، شرایط را تا حد زیادی بهبود بخشید.
ارسال نظر