خاتمی: اصلاحطلبی ما با نقد زنده است
«شرایط تاریخی، اجتماعی و روانی بسیاری باید وجود داشته باشد تا یک اندیشه و رویکرد، گفتمان شود و یک گفتمان غالب شود. گفتمان اصلاحات، گفتمانی است که از قبل از مشروطیت مطرح بوده است؛ گرچه اختلافنظرها هم در آن وجود داشته و دارد.
رییسجمهور پیشین ایران، در دیدار جمعی از جوانان حزب«اعتمادملی» با بیان اینکه شاید یکی از بارزترین اشتباهات ما از همان انتخابات ۸۴ بود، گفت: «اصل قضیه قابلقبول است اما اینکه مصداق آن اشتباهات چه اتفاقی و چهکسی بود و چرا اینطور شد، قابل بحث است. در مورد میزان سهم هرکدام از ما که موثر در این اشتباهات بودیم، ممکن است اختلافنظر وجود داشته باشد اما بههرحال اشتباهها وجود داشتند. تجربهای که در سال۹۲ داشتیم و نتیجهای که گرفتیم، نشانه تکامل حرکت است و شاید اگر این روش و رویکرد را در چنددوره قبل داشتیم، وضعیت ما بهگونه دیگری بود. البته نقدهای دیگری هم میتوان وارد کرد.»«سیدمحمد خاتمی» ادامه داد: «اگر بخواهیم در گذشته بمانیم و بهسوی آینده حرکت نکنیم، کشور و نظام بسیار زیان میکند؛ چنانکه ما بعد از سال۸۸ زیانهای بسیاری را متحمل شدیم، از تنشهایی که در جامعه به وجود آمد و نیز محدود و محصوربودن بسیاری از یاران انقلاب و نیروهای ارزنده. بدون اینکه بخواهم درباره اینکه این کار اصلا درست بوده یا نه قضاوت کنم - که البته پیش از این قضاوت کردهام و امروز نمیخواهم بر این مساله دامن بزنم- بههرحال همه زیان کردیم و زیان کردند. این زیانها حاصل آن است که ما فقط به گذشته نگاه کنیم، در گذشته بمانیم و حرکت نکنیم. اصلاحطلبی ما با نقد زنده است. یکی از مهمترین محورهای اصلاحطلبی، نقد دایم است چون ما معتقد به کمال تدریجی جامعه و انسان هستیم.»
چرا خودسرها مصونیت و امکانات دارند؟
رییس «بنیاد باران» با اشاره به اینکه جریان اصلاحات را در یک حزب و یک گروه خلاصه نمیکند، توضیح داد: «اصلاحات، ادامه یک جریان بلند تاریخی است که انشاءالله در آینده هم ادامه خواهد داشت. احزاب، گروهها و دولتها از جریانات مختلف میآیند و میروند. اصطلاح «گفتمان» که شاید اولینبار توسط میشل فوکو مطرح شد در جامعه ما هم رایج است، گاهی هم بد استفاده میشود و بسیاری از مسایل بهجای اینکه ابهامزدا باشد، ابهامزا میشود. یکی هم گفتمان اصلاحات است.»
خاتمی با بیان اینکه «یک جریان بهسادگی بهصورت «گفتمان» درنمیآید» افزود: «شرایط تاریخی، اجتماعی و روانی بسیاری باید وجود داشته باشد تا یک اندیشه و رویکرد، گفتمان شود و یک گفتمان غالب شود. گفتمان اصلاحات، گفتمانی است که از قبل از مشروطیت مطرح بوده است؛ گرچه اختلافنظرها هم در آن وجود داشته و دارد. این گفتمان در متن انقلاب اسلامی ایران هم بوده است. روح اصلی انقلاب اسلامی ما در چارچوب گفتمان اصلاحات و با بسیاری از مسایلی که در جوامع مختلف پیش آمده، متفاوت است. البته هستند کسانی که انقلاب و گفتمان انقلاب و حتی اسلام را بهگونهای مطرح کنند که با روح انقلاب و اسلام سازگار نیست، نمیگویم خدایناکرده رویکرد نظام تنگنظرانه است، ولی این تنگنظریها وجود دارد.»«خاتمی» با طرح این پرسش که «چرا خودسرها مصونیت و امکانات دارند؟» ادامه داد: «اینهمه اهانت، تهمت و توهین یکطرفه به افرادی که نهتنها اجازه ندارند از خود دفاع کنند بلکه حتی اجازه ندارند با کسی تماس بگیرند برای چیست؟ » او با اشاره به قویبودن جریان اصلاحات و احزابی مثل اعتمادملی که با وجود فشار و محدودیت هنوز برگزاری یک جلسه ساده آنها موجب نگرانی و پرخاش خیلیها میشود، این رفتارها را نشاندهنده قویبودن و دارای پایگاهبودن این احزاب خواند و ادامه داد: «اگر پدیدهای در جامعه حضور دارد، حضور آن را بپذیریم، نهاینکه از ابراز وجود آن ناراحت شویم. علاوهبر آن اگر حضور دارد و مورد علاقه بخشهایی است، این برخوردها سبب میشود آنها که طرفدار این جریان هستند، نسبت به برخوردکنندگان بدبینتر شوند و پیوندهای آنان با متن جامعه گسسته شود. بههرحال این گفتمان، وجود و حضور دارد.»
رییس بنیاد باران در ادامه با تاکید بر اینکه زمینه و فضای نقد باید باز باشد، گفت: «خیلی آسان است که بگوییم این اشکال و آن اشکال متوجه فلان است اما باید اصل اشکال را بپذیریم و بعد بحث کنیم و اگر اشکال را پذیرفتیم، سعی کنیم در آینده این اشکال را نداشته باشیم و آن را رفع کنیم.»
همه ما ممکن است اشتباه کرده باشیم
وی نوع دیگر احزاب را احزابی مثل حزب جمهوری اسلامی دانست که کسانی در راس قدرت به این نتیجه رسیدند که حزب درست کنند که کار ارزنده و خوبی بود. «خاتمی» نوع دیگر را جریاناتی خواند که در پناه دولتمردان به وجود آمد و بیان کرد: «نوع دیگر، جریاناتی بودند که فقط برای مچگیری آنچه در جامعه جریان داشته است و شاید بعضا دستهای بیگانه هم در آنها بود، به وجود آمده بودند نظیر حزب توده که بسیار متشکل بودند و منسجم کار میکردند اما این احساس وجود داشت که حرف آنها حرف و درد این ملت نیست و در حال مطرحکردن حرف جای دیگری هستند. حزب اعتمادملی هیچکدام از این خصوصیتها را نداشت. این حزب، در زمانی به وجود آمد و کسی آن را به وجود آورد که در آن زمان به قدرت نرسیده بود یعنی سعی کرد در بیرون قدرت یک جریان درست کند. بر این اساس بههیچوجه نمیشود گفت که اعتمادملی، دولتساخته است بلکه با این اندیشه به وجود آمد که بتوان جریانی ایجاد کرد که در حاکمیت تاثیرگذار باشد، بتواند دولت بسازد و اقداماتی دیگر انجام دهد. دوم اینکه، این حزب، خود را در درون نظام تعریف کرد. به این دلیل که انقلاب بزرگی اتفاق افتاده بود و حاصل آن نظامی بود که دشمنان بزرگی داشت. اتفاقا کسانی این حزب را بنیان گذاشتند که خود از پایه و مایههای نظام بودند و خود را درون نظام تعریف کردند. سوم اینکه رسالت مهم آن، نقد رویکردها و سیاستهایی بود که در جامعه میگذشت.»
خاتمی گفت: «من بسیار خوشحال شدم که دیدم به نام حزب، حرکتهایی صورت میگیرد، بهخصوص شوراهایی مانند شورای مرکزی استان تهران مجددا فعال شده است و علاوهبر آن جوانان گردهم جمع میشوند. شما جوانان در عرصه حضور داشته باشید، صحبت کنید، کار کنید، فعالیت و فکر کنید و این جریان را ادامه دهید. بههرحال در صورتی ما احزاب فعال و حرکتهای بانشاط جمعی را خواهیم داشت که کل جامعه حرکت حزبی و تشکیلاتی و سازمانیافته را بپذیرد. یعنی همه بپذیرند که مردمسالاری سازگار با اسلام را داریم که لازمه آن وجود تشکلها و احزاب فعال است.»
رییس بنیاد باران با مهمخواندن رویکرد حاکمیت به فعالیتهای حزبی گفت: «ما باید به اجماعی برسیم که مناسبترین شکل حکومت، مردمسالاری و دموکراسی است؛ نهاینکه مردمسالاری بیعیب است ولی کمهزینهترین و پرفایدهترین شکل حکومتها، مردمسالاری است. دوم اینکه نمیتوان به اسلام بهعنوان دینی که به آن اعتقاد داریم و مایه اصلی فرهنگ و تاریخ ما بهشمار میرود، بیاعتنا بود. در این نظام و جامعه با این روحیه، فرهنگ و گذشته نمیشود یک مردمسالاری به وجود آید که با دین مردم، مخالف یا ناسازگار باشد. البته آنسوی قضیه هم مطرح است که کدام رویکرد اسلامی و کدام قرائت اسلامی میتواند در این انقلاب باشد و بود؟ قرائتی که سازگار با مردمسالاری است.»
مهمترین حق انسان، حاکمیت بر سرنوشت خویش است
او توضیح داد: «حاکمیت بر سرنوشت، یعنی مردم حاکمان را تعیین میکنند و حکومت، نماینده مردم است و مسوول و پاسخگو در مقابل آنان. اسلامی هم که در متن انقلاب ما بود، تفاوت دارد با اسلامی که بسیاری جاهای دیگر است یا متاسفانه در درون کشور بعضیها مدعی میشوند که اسلام هیچ ربطی به مردم و رویکرد تاریخی ملت ما ندارد و هر کسی که مخالف سلیقه آنها باشد باید حذف شود. وقتی میگوییم جمهوری اسلامی، اسلامی را میبینیم که با جمهوریت، حق حاکمیت مردم، حقوق مردم و بشر سازگار است. این است که برای ما اهمیت دارد.»
مهمترین امربهمعروف و نهیازمنکر، نقدکردن حکومت است
رییسجمهوری پیشین ایران در ادامه این دیدار تاکید کرد: «واقعا ما باید بگوییم که و چه نیستیم، تا معلوم شود که چه کسی هستیم. خودمان در درون خودمان صحبت کنیم. بههرحال اگر این رویکردی را که پیشتر گفتم وجود داشته باشد آن زمان حزب هم در جوامع جا و پا میگیرد و تاثیر خودش را دارد و جلو میرود.» او یادآوری کرد: «ما درون این نظام هستیم، ما اهل تعامل هستیم اما تعامل با حفظ هویت. اگر کسی از شما بخواهد که بر خلاف اعتقادات و رویکردها چیزهایی بگویید هویت خود را از دست دادهاید، این تعامل نمیشود و هیچ انسان منصف باشخصیتی این کار را نخواهد کرد.» اگر ما به یک اصل برسیم که هر کس که در کشور است و هرکس که قبول دارد و میپذیرد و متعهد است که در چارچوب قانون اساسی که میثاق ملی ماست، حرکت کند و راه برود آن خودی است؛ حتی کسی که ممکن است به این قانون اساسی نقد داشته باشد بسیاری از مسایل حل میشود.»او با بیان اینکه اگر میخواهیم بررسی صلاحیت یا برخورد کنیم و مرز بین خودی و برانداز را مشخص کنیم باید خطقرمز را تشخیص دهیم، با دعوت از همگان گفت: «بیاییم به تفاهم برسیم، این بهنفع همه است. قانون اساسی ظرف یکبار مصرف نیست و حاصل ارجمند انقلاب ماست. بیاییم به این تفاهم برسیم و قانون اساسی را مبنای تعاملات قرار دهیم. نظام هم در چارچوب قانون اساسی کاملا مشخص است. امروز مساله امربهمعروف و نهیازمنکر مهم است، مهمترین امربهمعروف و نهیازمنکر، نقد کردن حکومت و حاکمیت است.»
رییس بنیاد باران افزود: «نظام ما مردمی و انقلابی و اسلامی است و ما آن را قبول داریم، ولی نقد در درون نظام، نقد حکومت و اجزای حکومت لازمه رویکرد اصلاحطلبانه است، این اصول را به بحث بگذاریم و صحبت کنیم. هم دولت را نقد کنیم هم قوای مختلف و هم نهادهای مختلف را نقد کنیم برای تقویت اصل نظام و تامین منافع مردم. اینها اصولی است که میتوان براساس آن درباره رویکردها و سیاستها و آنچه در جامعه جریان دارد به ارزیابی درستی رسید. اینها مسایلی است که میتوانیم براساس آن تعامل، تفاهم و توافق عمل کنیم و جامعه را خوش اخلاقتر و امنتر کنیم و امنیت را برای همه بخواهیم.» خاتمی افزود: «وقتی شما اجازه دادید نقد باشد ممکن است اشتباه و تندروی و کندروی هم بشود، اینها هزینههای اندکی است در مقابل فایدههای بزرگ آزادی در جامعه که از آن بیش از همه نظام بهره خواهد بود.»
در دعوا پیشقدم نمیشویم
«خاتمی» در پاسخ به پرسشی درباره نسبت میان اصلاح و اعتدال گفت: «اعتدال روش و اصلاحات یک گفتمان است. گفتمان ریشهدار در تاریخ و رو به آینده است. در درون اصلاحات مثل همهجا ممکن است تندروی و کندروی وجود داشته باشد. اتفاقا رویکرد غالب ما هم اعتدالگرایی است و قبول واقعیتها و با واقعیتها کنار آمدن، ولی تفاهمکردن برای اینکه واقعیت بد عوض شود و واقعیت خوب جایگزین شود. اعتدال و روش اعتدالی، روش درستی است و باید هم باشد. تندروی و افراط از سوی هرکس که باشد بد است. افراط به ویرانی میانجامد، ویرانی اخلاق و زمینهساز افراط و لطمه دیدن سرمایههای انسانی و مادی میشود. افراط سبب میشود که فرصتها به تهدید تبدیل شود. مگر تنشزدایی بارزترین مصداق اعتدال نبود، ما از تنش استقبال نمیکنیم، از منافعمان دفاع میکنیم تا حدی که برایمان ممکن باشد و با جانمان از منافع و مصالح ملی دفاع میکنیم، اما بنای ما بر دعوا کردن نیست. ما در دعوا پیشقدم نمیشویم، باید سعی کنیم حتی با دشمنانمان هم اگر میتوانیم منافع مشترکی را تعریف کنیم و بتوانیم گوشهای از این خصومتهای هزینهبار را از بین ببریم. البته اگر بخواهند زور بگویند ما هم در مقابل آنان میایستیم. این یعنی اعتدال، چنانکه بحمدالله دولت محترم هم همین رویکرد را دارد.»
منبع: وب سایت رسمی سید محمد خاتمی
ارسال نظر