کودتای مصر، آفریدگار داعش
در ماجرای بهوجودآمدن داعش هم بخشی از انگیزه نیروهایی که با اعتقاد دینی به داعش پیوستند را باید در کودتای مصر علیه اسلامگرایان جستوجو کرد. مرسی و گروه اخوانالمسلمین که با انتخابات در مصر به حکومت رسیدند کاملا خود را در موضع پاسخگوبودن قرار دادند.
تاکنون در مورد بهوجودآمدن داعش نگاههای گوناگونی ایراد شده است که میتواند همه آنها درست باشد. مهمترینش کمک غرب، عربستان سعودی و ترکیه بود که علاقهمند بودند رژیم اسد را سرنگون کنند و این نیروها را کمک کردند تا آنها قدرتمند شدند و پس از آن دیگر نتوانستند آنها را مهار کنند. این تحلیل بیشتر در مورد سیاستگزاران و مسوولان ایدئولوژیک و مدیران عملیاتی داعش صادق است.
انگیزههای آنان دینی نیست و رفتارهای آنان در چارچوب سیاست تعریف میشود. اما در مقابل، تقریبا همه کسانی که باحوادث منطقه و رفتارهای داعش آشنا هستند، اعتقاد دارند که عمده نیروهای عملیاتی آنان افراد متدین و آرمانخواهی هستند که به نظر خودشان با اعتقاد و ایمان مبارزه میکنند. برای این مجموعههای اعتقادی باید تمهید عقیدتی اندیشید. آنها را هرچه بیشتر بمباران کنند، در عقیده خود راسختر میشوند و حتی وقتی که اربابان سیاستپیشهشان ناقوس پایان جنگ را بزنند، بنا به تجربه، آنان تازه کار خطرناکتر عقیدتی، تروریستی خود را آغاز میکنند. برای مهار این مجموعه عقیدتی باید راههای غیرتروریستی در مقابل آنان باز شود. به عقیده من کودتای ارتش در مصر یکی از عوامل پنهان و معنوی و یکی از انگیزههای رو آوردن نیروهای بااعتقاد داعشی به تروریسم بود. به تاریخ که نگاه کنیم، اساسا فاجعه اصلی، بهوجودآمدن نیروهای مومن سلفی تروریست در افغانستان بعد از کودتا علیه موفقیت پارلمانی اسلامگراها در الجزایر بود. وقتی در الجزایر علیه پیروزی دموکراتیک اسلامگرایان در بهدستآوردن انتخابات شوراها کودتا شد و معلوم شد جریانات افراطی از راه مسالمتآمیز نمیتوانند در قدرت شریک باشند، افغانالعرب شکل گرفت و پس از آن نیروهای آماده و فداکار سرخورده از سراسر جهان عرب و بهخصوص الجزایر راهی افعانستان شدند و طالبان و القاعده پایهگذاری شد. نیروهای اسلامگرا درصورتی که سرکار میماندند پارلمان الجزایر چارهای نداشتند جز اینکه با حفظ شعارهاشان، بخشی از جامعه جهانی باشند، در برابر دولت و مردم پاسخگو باشند، خشونتهای ضد مدنی را کنار بگذارند و کمکم تبدیل به مسلمانان پایبند به اسلامی شوند که به جای نگاه سلفی خشونتبار، اسلام خدای رحمان و رحیم را رواج دهند. در ماجرای بهوجودآمدن داعش هم بخشی از انگیزه نیروهایی که با اعتقاد دینی به داعش پیوستند را باید در کودتای مصر علیه اسلامگرایان جستوجو کرد. مرسی و گروه اخوانالمسلمین که با انتخابات در مصر به حکومت رسیدند کاملا خود را در موضع پاسخگوبودن قرار دادند. توسط آنها جریانات افراطی امکان مهارشدن داشتند. در همان مدت کوتاهی که اخوانالمسلمین و مرسی حکومت کردند آنقدر مصالح و سیاستهای جهانی را رعایت کرد که مورد انتقاد خیلیها قرار گرفت و حتی سفارت اسراییل را هم نبست. با تمام وجود علاقهمند بود که خود را جزیی از جامعه جهانی نشان دهد. اما وقتی همین مقدار هم مورد قبول قرار نگرفت و ارتش علیه جریان اسلامگرا کودتا کرد. اگر داعش هم در سوریه و عراق بهوجود نمیآمد، این افراطیون ظرفیت آن را داشتند تا از جای دیگر سر برآوردند. درحالیکه اگر تمام تلاش دنیا بر این متمرکز میشد که به اسلامگرایان مصری هم ثابت کنند که نسخه دموکراتیک تنها برای غربیها نیست و به جای گزینه افراط میشود از راه صندوق رای به قدرت رسید امکان کنترلشدن آنها و نرفتن نیروهای اسلامگرا به آغوش افراطیگری فراهم میشد. در ماجرای کودتای مصر حداقل برای نیروهای اهل ایمان اسلامگرای افراطی داعشی ثابت شد که آنها به هیچوجه نمیتوانند از راه مسالمتآمیز در قدرت حضور داشته باشند و برای اثبات خودشان باید سرببرند و جنایت کنند تا دیده شوند. این نکته مغفولمانده ماجرای انگیزه بخشی از داعشیهایی است که گمان میکنند اهل عقیده و ایمان هستند. البته که متاسفانه هزینه معنوی و آبرویای این کار را باید مسلمانان بپردازند و به خشونت متهم شوند ولی انگیزهیابی این رفتارها خیلی مهم است... .
منبع: شرق
ارسال نظر