توافق هستهای، حالا یا هرگز
با نزدیکشدن به هر انتخابات، ابرهای توفانی، فضا را برای مانور دیپلماتها تنگ میکند. اما فصلهای بین انتخابات زمان مناسبی برای پیشنهادهای جدید، مهیج و توافقات است. این یک بازی پیچیده است زیرا انتخابات، گفتوگوها را تحتتاثیر قرار میدهد و میزان پیشرفت گفتوگوها بر رایدهندهها تاثیر میگذارد.
ولیرضا نصر . ترجمه: نزهت امیرآبادیانخواه ناخواه - در آمریکا و ایران- تقویم انتخابات بر گفتوگوهای هستهای تاثیر زیادی دارد؛ در نگاه اول و با تحلیلی ساده نباید انتظار داشته باشیم که گفتوگوها تا روز انتخابات میان دورهای کنگره آمریکا پیشرفت خاصی داشته باشد. اما [گفتوگوها] پس از آن زمان میتواند به حرکت ادامه دهد. اگر ما بهطور کلی منتظر یک توافق هستهای هستیم، باید مذاکره کنیم. تیکوتاک ساعت نشانه نزدیکشدن به روز 24نوامبر یعنی تاریخ تعیینشده برای [دستیابی] یک توافق هستهای جامع است. اما تا زمان برگزاری انتخابات میاندورهای کنگره یعنی روز چهار نوامبر، آمریکاییها نمیتوانند وعدههای سیاسی خطرناک بدهند، ایرانیها هم نمیتوانند واکنش نشان دهند، زیرا معلوم نیست کجا و چگونه قدرت میان جمهوریخواهان و دموکراتها به توازن میرسد. تقریبا یکسال پیش، انتخابات در ایران برگزار و تصمیم نهایی گرفته شد که چهکسی رییسجمهوری بعدی باشد. انتخابات ایران میان محافظهکاران و اصلاحطلبان توازن بر قرار کرد. البته این انتخاب میتوانست بهسادگی بهگونهای دیگر باشد و مسیر سیاستگذاری ایرانیان طوری تنظیم شود که هیچ پتانسیلی برای گفتوگو برای مدتزمان طولانی وجود نداشته باشد. با نزدیکشدن به هر انتخابات، ابرهای توفانی، فضا را برای مانور دیپلماتها تنگ میکند. اما فصلهای بین انتخابات زمان مناسبی برای پیشنهادهای جدید، مهیج و توافقات است. این یک بازی پیچیده است زیرا انتخابات، گفتوگوها را تحتتاثیر قرار میدهد و میزان پیشرفت گفتوگوها بر رایدهندهها تاثیر میگذارد. در این میان هرکدام از طرفین، هم باید تاثیر داخلی توافق را محاسبه کند و هم زمانی را که دست طرف مقابل [برای رسیدن به توافق] باز است.
در اینجا با تقویمی پیچیده روبهرو هستیم:
2014: ایالاتمتحده آمریکا هنگامی که ضربالاجل توافق نهایی را یکماه پس از انتخابات کنگره تعیین کرد، مذاکرات را با تقویم سیاسی خود تنظیم کرد. محاسبات با این فرض است که آرایش کنگره جدید مشخص شده و مذاکرهکنندگان ایرانی که به دنبال توافق هستند، مشتاقاند که با رفع تحریمها رشد اقتصادی را به رایدهندگان نشان دهند.
اگر جمهوریخواهان آنگونه که انتظار میرود در انتخابات پیروز شوند، دولت اوباما تلاش میکند بهسرعت و قبل از تشکیل مجلس جدید سنا - که در ژانویه سال آینده بر سر کار میآید - به توافق قطعی با ایران برسد. در تئوری، بهترین زمان برای توافق چندماه آینده است، چون در این مدت انگیزههای سیاسی دوطرف موازی هم هستند. اما یک مشکل بزرگ وجود دارد: مواضع دوطرف فاصله زیادی از هم دارد؛ ایالاتمتحده و شریکانش اصرار دارند که ایران غنیسازی را محدود کند. ایران اما هرگونه توافقی را که نشاندهنده محدودشدن برنامه هستهای باشد نمیپذیرد. ایران همچنین بهدنبال لغو فوری تمامی تحریمهای اقتصادی است. طرف مقابل این کار را رد میکند و آن را بیاحتیاطی و غیرعملی میداند. هرگونه توافقی به مصالحه دوطرف نیاز دارد، در هر دوکشور تندروها به توافق بهدستآمده حمله خواهند کرد، بهخصوص اگر اوباما کنگره را نادیده بگیرد و شخصا تحریمها را به حالت تعلیق در بیاورد؛ ایران نیز به تعلیق (نه لغو) تحریمها بدبین است زیرا در صورت تعلیق، رییسجمهوری بعدی آمریکا میتواند تحریمها را بازگرداند. آیا وجود این مشکلات به معنای این است که دستیابی به توافق سریع ممکن نیست و لازم است که مهلت گفتوگوها تا سال آینده تمدید شود؟ لزوما اینگونه نیست، حتی اگر جمهوریخواهان در انتخابات کنگره در ماه آینده پیروزی بزرگی به دست آورند؛ در این صورت این سوال برای ایران مطرح میشود که آیا کنگره بعدی با لغو تحریمها موافقت خواهد کرد و با ضعیفترشدن اوباما در نگاه مذاکرهکنندگان ایرانی آنها بیشتر بر لغو تحریمهای گسترده پافشاری میکنند. این درخواست، دولت اوباما را در وضعیت سختتری برای قبولاندن توافق به جمهوریخواهان قرار خواهد داد. مگر اینکه ایران موافقت کند که مواضع خود را بهطور عمده در مورد غنیسازی تغییر دهد. بنابراین پیروزی بزرگ جمهوریخواهان در انتخابات کنگره، آقای اوباما و ایران را زیر فشار قرار میدهد که مساله هستهای را اکنون به نتیجه برسانند یا هیچوقت. گزینه دیگر این است که مهلت را تمدید کنیم و امیدوار باشیم که با آهستگی به توافقی محکم و جامع دست یابیم؛ گزینهای که چندان واقعبینانه نیست. علت ضعیف بودن امکان چنین گزینهای این است که در انتخابات بعدی آمریکا، شرایط تغییرات زیادی میکند.
2015: در ماه دسامبر سال2015 انتخابات پارلمانی در ایران برگزار میشود و چندماه بعد رایدهندگان باید اعضای مجلس خبرگان را انتخاب کنند. با آگاهی از اهمیت بالای این دو انتخابات، مذاکرهکنندگان ایرانی به نتایج آن چشم دوختهاند. مذاکرهکنندگان آمریکایی نیز باید توجه کنند، چون تاریخ دستیابی به توافق میتواند در نتیجه این دو انتخابات تاثیر بگذارد. در حال حاضر مجلس ایران بهوسیله اصولگرایان کنترل میشود. برای تغییر این وضعیت حسن روحانی، رییسجمهوری ایران باید به منافع اقتصادی ناشی از توافق هستهای دست یابد. روحانی به این منافع خیلی زود احتیاج دارد تا بتواند نظر رایدهندگان را جلب کند. بهعبارت دیگر، هرچه زمان دستیابی به توافق طولانیتر باشد کمک کمتری به آقای روحانی میکند. محافظهکاران ایران میدانند که اگر قرار است توافقی به دست آید وقوع دیرتر آن، بهنفع آنها خواهد بود. وقتی این تقویم را با هم مرور کنیم، استراتژی آمریکا روشن میشود. در حالی که ایالاتمتحده و متحدانش باید به اهداف اصلی خود (یعنی بازداشتن ایران از دستیابی به جنگافزار هستهای) دست یابند، باید به یاد داشته باشند که دستیابی به توافق میتواند بازی سیاست داخلی ایرانیان را تغییر دهد. آمریکا میتواند روی توافق هستهای با ایران حساب کند چون منافع سیاستمداران ایران ایجاب میکند که به توافق هستهای دست پیدا کنند و دروازههای کشور را به روی جهانیان باز کنند. اگر مذاکره به زودی به نتیجه نرسد، پنجره کوچک فرصت ما بسته خواهد شد و غرب به احتمال بسیار زیاد باید با مناقشه خاورمیانه بیثبات و ایران سرکش کنار بیاید. تندروهای ایرانی منتظرند که سیاست آمریکا به سوی راستگرایان بچرخد و گفتوگوها وارد چالش شود. پایان گفتوگوها میتواند باعث پیروزی بلندمدت آنها در داخل ایران شود. به همین دلیل حتی اگر در انتخابات میان دورهای جمهوریخواهان پیروز شوند ما باید بهسرعت مذاکرات را ادامه داده و به توافق دست یابیم. هرچه زمان گفتوگوها طولانی شود این احتمال وجود دارد که شرایط سیاسی در آمریکا و ایران بهگونهای تغییر کند که دیگر نتوان به هیچ توافقی دست یافت.
منبع: شرق
ارسال نظر