اثرات اقتصادی نتیجه مذاکرات
هنگامی که دولت آقای روحانی کلید اداره دولت را در دست گرفت، آمارهای جدیدی که اعلام شد وضعیت نه چندان مناسب اقتصادی را که البته مردم و فعالان اقتصادی پیشتر با پوست و گوشت خود لمس کرده بودند آنچنان به تصویر کشید که آشکارا معضل رکود تورمی را برملا ساخت. مسلما چنانچه تحریمهای اقتصادی اعمال نمیشد،
دکتر محمود جامساز* پس از سالها که روابط ایران و آمریکا در حالتی غیردوستانه قرار داشت و درواقع هیچ گونه روابط اقتصادی و سیاسی میان دوکشور درهیچ سطحی به صورت علنی برقرار نبود؛ در دولتهای نهم و دهم به واسطه اعمال نوعی دیپلماسی در سیاست خارجی که از دوران سازندگی تا دوران اصلاحات در دستگاه دیپلماسی ایران نمودی نداشت و تعریف نشده بود رابطه ایران وغرب به سطحی نازل سقوط کرد و عدمتوجه دستگاه دیپلماتیک دولت گذشته منجر به اعمال تحریمهای مختلف طی چند قطعنامه شورای امنیت، اتحادیه اروپا، کنگره آمریکا و شخص رئیس جمهور آمریکا علیه ایران شد. اگر دستگاه دیپلماسی دولت گذشته به جایگاه نفت در اقتصاد ایران توجه میکرد، شاید هیچگاه قطعنامههای سازمانهای بینالمللی بیاهمیت دانسته نمیشد. گاه حتی پیش میآید که عدهای از مذاکره با غرب دچار ترس میشوند. ترسی که ریشه در عدمباور آنها به یک دیپلماسی هوشمند با جهان دارد. هنگامی که دولت آقای روحانی کلید اداره دولت را در دست گرفت، آمارهای جدیدی که اعلام شد وضعیت نه چندان مناسب اقتصادی را که البته مردم و فعالان اقتصادی پیشتر با پوست و گوشت خود لمس کرده بودند آنچنان به تصویر کشید که آشکارا معضل رکود تورمی را برملا ساخت. مسلما چنانچه تحریمهای اقتصادی اعمال نمیشد، تجارت خارجی ایران با درآمدهای حاصل از فروش نفت و سایر صادرات غیرنفتی که در زمان احمدینژاد در دو دوره به حدود 800 میلیارد دلار رسیده بود و در دوره آقای روحانی هم تکرار میشد، به مشکلی دچار نمیشد اما تحریمها نه تنها کشور را از درآمدهای نفتی محروم کرد بلکه ضررهایی در اقتصاد بویژه در بخش خصوصی وارد کرد که هنوز اقتصاد کشور نتوانسته از زیر بار چنین مشکلاتی رها شود گرچه در دولت آقای روحانی با برنامههای امیدبخش در مورد به سامان کردن اقتصاد کشور، کاهش تورم و بیکاری و رکود و رشد اقتصادی در جهت مثبتی در حال حرکت بوده و به نتایج خوبی هم رسیدهاند اما مشکلات اصلی اقتصادی کشور که مربوط به امور دیپلماسی است بهطور کامل حل نشده است. دور هشتم مذاکرات هستهای که پنجشنبه گذشته با حضور اشتون، کری و ظریف انجام شد از جهت آنکه، هیچیک از طرفین در مورد تمدید مذاکرات اظهار نظر نکرد امیدها در جهت دستیابی به یک توافق در موعد مقرر یعنی 3 آذر بیشتر شده است، امیدهایی که در دل فعالان اقتصادی نیز روشن شد به ویژه در اولین مجمع ایران و اروپا که تحت عنوان آمادهسازی برای سرمایهگذاری و تجارت بعد از تحریمها در لندن بر گزار شد و بسیاری از فعالان اقتصادی ایران و همچنین سیاستمداران و بازرگانان خارجی و مسئولان شرکتهای بزرگ بینالمللی در آن حضور داشتند. زیرا به اعتقاد بسیاری از تحلیلگران اقتصادی و سیاسی این نشست نشانهای از فروپاشی تحریمها بود. اما نگاه واقعبینانه اینگونه است که لغو تحریمها بهسادگی وضع و اعمال آنها نیست و بسیاری از کشورها که دچار تحریمهای بینالمللی بودهاند پس از سالها که روابط با کشورهای تحریمکننده ترمیم یافته هنوز از مشکلات تحریمها رها نشدهاند. اینکه بهبود اقتصاد را از جهت جذب سرمایه گذاریهای خارجی که یکی از مهمترین عوامل توسعه اقتصادی است به رفع تحریمها گره زد، اشتباه بزرگی است زیرا در چنین شرایطی برنامهریزان اقتصادی باید همواره سختترین وضعیت پیش رو را تبیین و در برنامههای خود در نظر بگیرند. تمام تلاش دو طرف یعنی ایران و اعضای 5+1 در جهت بهتر شدن روابط خارجی است که مسلما اقتصاد طرفین از آن سود خواهد برد اما همواره ارادههای سیاسی که مخالف تغییر وضع موجود هستند هم در داخل و هم در غرب در جهت خنثیسازی تلاشها برای رسیدن به توافق جامع فعالند. در حال حاضر ظاهرا مشکل آب سنگین اراک وظرفیت غنی سازی از اصلیترین مسائلی هستند که روی دستیابی به توافق جامع اثر گذاشتهاند. ضمن آنکه مدت لغو تحریمها نیز یکی ازعوامل کند شدن مذاکرات است و باید منتظر باشیم تا 40روز دیگر که نتیجه مشخص خواهد شد.
* اقتصاددان
منبع: آرمان
ارسال نظر