همه چيز فوتبال ما به همه چيزش ميخورد
ظاهراً همه چيزمان به همه چيزمان ميخورد. وقتي كه تيمهاي پايه ايران به بدترين شكل ممكن از مسابقات حذف شوند، و مسئولان فدراسيون پاسخگو نباشند و فقط خنده تحويل مخاطب دهند، رسيدگي به تقلب در كارتهاي پايان خدمت نيز وضعيتي بهتر از اين نخواهد داشت.
قضيه كارتهاي پايان خدمت تقلبي برملا شد ولي نتيجه آن چه شد؟ در دو ماه گذشته دو یادداشت به نام «امتیاز ویژه، منشأ فساد» و نیز «گلوگاه فساد را باید فشرد» در این روزنامه در همین مورد نوشته شده است. اگر در يك جامعه قانونمدار بوديم، همه كساني كه به نحوي دستاندركار اين عمل ضد ملي و غيرقانوني بودند، با محرومیتها و مجازاتهاي متعددي مواجه ميشدند. چه فوتباليستها و چه نيروهاي واسطه در هر نهاد و سازماني؛ همگی دچار تبعات آن ميشدند. همچنين گزارشي از اصل ماجرا و اينكه چگونه چنين تخلفي صورت گرفته ارايه؛ و اقداماتي كه براي جلوگيري از تكرار اين حوادث منظور گرديده نيز شرح داده ميشد. ولي در جامعه ما چه اتفاقي افتاد؟ تا آنجا كه خبررساني شده، فقط كارتهاي پايان خدمت ابطال شده است، و فوتباليستهايي كه چنين كارتهايي را داشتهاند بايد عازم سربازي شوند، ولي چون ميتوانند مدت سربازي خود را در تيمهاي وابسته به نهادهاي نظامي طي كنند، لذا يكسره عازم اين تيمها ميشوند. تنها مشكلي كه براي آنان پيش ميآيد اين است كه به اندازه تيمهاي ديگر پول نميگيرند، و به تعبيري ديگر، مجبور ميشوند از اين طريق سربازي خود را بخرند!! اكنون ببينيم كل ماجرا چه معنايي دارد.١ـ هر كسي كه اقدام به گرفتن كارت تقلبي كرده، هيچ هزينهاي نميپردازد، زيرا وي ميان دو راهي رفتن به سربازي يا تقلب در گرفتن پايان خدمت قرار داشته است. در مجموع حساب ميكند كه تقلب در گرفتن پايان خدمت به صرفه است، زيرا اگر موفق شد و به نتيجه رسيد كه منافع مادي كلاني نصيب او خواهد شد و اگر هم لو برود اتفاقي نميافتد، بلكه تازه مثل وضع سابق ميشود و با رفتن به تيمهاي موردنظر، ميتواند خدمت خود را انجام دهد و البته پول كمتري در مقايسه با تيمهاي عادي نصيب او خواهد شد. اگر هر فردی در چنين دو راهی قرار گيرد كه یا به سربازی برود و یا با انجام عمل متقلبانه و مجرمانه خود را معاف کند و اگر هم دستش رو شد هيچ مجازات و هزينهاي متوجه او نشود، روشن است كه بسیاری از افراد انجام آن رفتار نادرست را به عمل شرافتمندانه ترجيح خواهند داد.
٢ـ مسأله مهم اين است كه چرا كسي در پي مجازات متخلفان نيست؟ اگر به موضوع ذينفع بودن تيمهاي نظامي در بكارگيري افراد مشمول و سرباز توجه كنيم، قضيه روشن ميشود. بياييد فرض كنيم كه اين فوتباليستها و رابطان آنها از فعاليت محروم يا حتي زندان و مجازات ميشدند، در اين صورت تيمهاي نظامی مورد نظر نيز نميتوانستند آنان را با قيمتهاي اندك در تيم خود به كار گيرند. ولي اكنون از يك رانت بادآورده استفاده ميشود. اين بيمعناست كه كسي سربازي خود را در امري غيرنظامي به انجام برساند و فقط مزد نگيرد. اگر چنين است چرا اساساً سربازي وجود دارد؟ بنابراين بهرهمندي از اين رانت منشأ جلوگيري يا ناديده گرفتن از مجازات افراد متخلف در اين مورد خاص است.
٣ـ اگر از اين منظر نگاه كنيم، آيا نميتوان حدس زد كه كل ماجرا و لو رفتن آن بيش از اينكه ناشي از کوشش برای استيفاي يك حق عمومي باشد، ناشي از رقابتهاي تيمي بوده است؟ كه در اين صورت اعتماد عمومي نسبت به رسيدگي و طرح چنين پروندههايي بهطوركلي از ميان ميرود. به علاوه در این شرایط وجدان سايرين نيز نسبت به رعايت اصول و ارزشها و هنجارهاي اجتماعي تضعيف ميشود و اين مسأله عواقبی بيشتر از اصل ماجراي تقلب در كارتهاي پايان خدمت دارد.
٤ـ با اضافه شدن اين افراد به تيمهاي موردنظر، اين تيمها قدرتمند ميشوند، بدون اينكه براي اين بازيكنان هزينه لازم و براساس رقابت بپردازند. و اين موجب ايجاد نابرابري و رانتخواري در مسابقات باشگاهي فوتبال ميشود و يكي از عوامل عقبماندگي ساختار فوتبال ايران، همين امتيازات خاص براي برخي از تيمها و به ضرر سايرين است.
ظاهراً همه چيزمان به همه چيزمان ميخورد. وقتي كه تيمهاي پايه ايران به بدترين شكل ممكن از مسابقات حذف شوند، و مسئولان فدراسيون پاسخگو نباشند و فقط خنده تحويل مخاطب دهند، رسيدگي به تقلب در كارتهاي پايان خدمت نيز وضعيتي بهتر از اين نخواهد داشت. اين روزها رئيس فدراسيون فوتبال ايتاليا كه يكي از فدراسيونهاي قدرتمند جهاني است، فقط بهخاطر اظهار يك كلمه عليه يك بازیکن سياهپوست براي ٦ ماه محروم شد و عذرخواهي هم كرد، ولي در ايران شجاعت مسئوليتپذيري را نداريم، و به همين دليل نيز بايد هر روز نسبت به گذشته سقوط بيشتري را تجربه كنيم. فدراسيون واليبال را بهياد آوريد كه ابتدا در سطح نوجوانان و جوانان اوج گرفت و كمكم به بزرگسالان رسيد. ولي فوتبال ايران كه دهها برابر واليبال هزينه ميكند، در سطوح پايين مسير معكوس را طي ميكند. فوتبال ايران هنوز به دوره جديد مدیریت سیاسی وارد نشده و كماكان در فضاي مديريتي ١٣٨٤ تا ١٣٩٢ تنفس ميكند.
منبع: شهروند
ارسال نظر