از رؤيای خلافت عثمانی تا ابتلا به سرنوشت آتاترك
اردوغان، هر چند امروز بر كرسی ریاست جمهوری تركیه تكیه زده و خود را احیاگر "خلافت عثمانی" میپندارد، ولی باید بداند كه تاریخ او را در جایگاه "آتاترك" میبیند و قطعاً سرنوشت و نام و نشان زشت آتاترك نیز در انتظار او خواهد بود.
روز سه شنبه 20 خرداد امسال (1393) رجب طیب اردوغان نخستوزیر وقت تركیه، كه اكنون رئیسجمهور آن كشور است، در دیداری كه قبل از ظهر در محل كار خود در آنكارا با آقای روحانی رئیس جمهوری اسلامی ایران و هیأت همراه داشت گفت همین الآن خبردار شدهام كه شهر موصل عراق در آستانه سقوط قرار دارد.این خبر عجیب و غیر منتظره، برای رئیسجمهور ایران و همراهان غیرقابل باور بود و لذا با بیاعتنائی آنها مواجه شد ولی نخستوزیر تركیه بر آنچه گفته بود تأكید كرد و گفت: داعش درحال تسلط بر شهر موصل است. هیأت ایرانی بعد از پایان این دیدار، هنگامی كه موضوع را دنبال كرد معلوم شد خبر درست است و شهر موصل سقوط كرده و به دست داعش افتاده است.
هر چند از این خبر میتوان نكات زیادی به دست آورد، ولی هدف ما از مطرح كردن آن در این مقاله اینست كه اطلاع دقیق و سریع نخستوزیر تركیه از عملیات داعش در شمال غرب عراق و اشغال موصل، به روشنی نشان میدهد دولت تركیه در جریان این عملیات قرار داشته و با داعش و طراحان پشت پرده اشغال استانهای شمال عراق همدست بوده است. حتی اگر این به رخ كشیدن هم توسط اردوغان صورت نمیگرفت، روابط تنگاتنگ داعش با دولت تركیه از مدتها قبل آنقدر آشكار بود كه همدستی دولتمردان ترك با طراحان اشغال استانهای شمال غرب عراق و مشخصاً سران داعش بر كسی پوشیده نبود. برگزاری گردهمائیهای مخالفان دولت سوریه در تركیه، باز كردن راه عبور تروریستهای داعش از مرز تركیه به سوریه و عراق، معالجه زخمیهای داعش در بیمارستانهای تركیه، پناه دادن فراریان عراقی از جمله طارق الهاشمی معاون رئیسجمهور سابق عراق در آنكارا و حمایتهای مالی، نظامی، تبلیغاتی و سیاسی تركیه از تروریستهای تكفیری از جمله داعش، همگی نشانههای آشكار همدستی دولت تركیه با داعش و سایر تروریستهای تكفیری و حامیان آنها بودند. با اینحال، نخستوزیر تركیه با اعلام خبر سقوط موصل به رئیسجمهور ایران شاید درصدد بود قدرت و نفوذ دولت خود در منطقه را به رخ بكشد.
اكنون كه دولت آقای اردوغان از مجلس تركیه اجازه ورود ارتش این كشور به سوریه و عراق را گرفته و برای این كار، مقابله با داعش را پوشش و بهانه قرار داده، واقعیت دیگری نیز برواقعیتهای تلخ موجود در پرونده دولتمردان ترك در موضوع ناامنیهای سوریه و عراق افزوده میشود.
هدف اصلی دولت تركیه و شخص اردوغان از ورود ارتش این كشور به خاك سوریه و عراق، همراهی با آمریكا و به اصطلاح ائتلاف ضد داعش مورد نظر آمریكا برای محقق ساختن خواستههای استعماری آمریكا در منطقه است. همه میدانند كه آمریكا با ائتلافی كه تشكیل داده درصدد مقابله با داعش نیست، بلكه میخواهد شكستهای خود در سوریه و عراق را جبران كند. آمریكا بعد از سه سال و نیم تلاش نتوانست دولت بشار اسد را ساقط كند و از عراق نیز با دست خالی خارج شد و همه چیز در عراق، سوریه، لبنان و فلسطین به زیان آمریكا و رژیم صهیونیستی به پیش رفت و قدرت مقاومت علیرغم تمام فشارهائی كه آمریكا و ارتجاع عرب و صهیونیستها بر آن وارد كردند بیش از هر زمان دیگری اوج گرفت بطوری كه در جنگ 51 روزه غزه در تابستان امسال كاملاً مشهود بود. به همین دلیل، آمریكا با طراحی یك عملیات پیچیده كه دارای چند مرحله میباشد درصدد جبران این شكست و ایجاد حاشیه امن برای رژیم صهیونیستی است.
اشغال استانهای شمال غرب عراق توسط داعش، كه قطعاً با اطلاع دولتمردان آمریكائی صورت گرفت، اولین مرحله از این عملیات بود. در مراحل بعدی، ایجاد تغییرات در دولت عراق، تشكیل ائتلاف بظاهر ضد داعش، حمله هوائی به زیرساختهای سوریه به بهانه مبارزه با داعش، وارد ساختن ارتش تركیه به درگیریهای داخل سوریه و عراق و خودداری از بمباران تروریستهای داعش در مناطقی از قبیل "كوبانی" به بهانه وجود موانع طبیعی و با هدف تقویت داعش در جبهههای زمینی از دیگر ترفندهای آمریكا در این عملیات تاكنون بودهاند. قطعاً تلاش برای تضعیف دولتهای دمشق و بغداد، وارد ساختن ضربههای كاری به لبنان و حزب الله، هموار ساختن راه برای نزدیكی بیشتر سران ارتجاع عرب به رژیم صهیونیستی و شكل دادن به خاورمیانه جدید عربی تحت سلطه كامل آمریكا، مراحل دیگر عملیات مورد نظر آمریكا در آینده را تشكیل میدهند.
خوشبختانه مردم عراق، سوریه، لبنان و فلسطین با هوشیاری كامل در برابر این طرح آمریكا ایستادهاند و تاكنون آمریكا نتوانسته آنها را فریب بدهد. در تركیه نیز مردم با ورود ارتش این كشور به خاك عراق و سوریه به بهانه مبارزه با داعش مخالفت كردهاند زیرا میدانند كه این اقدام، بخشی از طرح خائنانه آمریكا در همین عملیات پیچیده است.
آنچه در این میان موجب تأسف است همراهی بیچون و چرای رجب طیب اردوغان با آمریكا برای پیاده كردن طرح خائنانهایست كه با پوشش مبارزه با داعش درصدد اجرای آنست. اردوغان، با بهای گزاف پذیرش شكاف در حزب خود و جدا شدن افراد مؤثری همچون عبدالله گل و خریدن رسوائی سرسپردگی در برابر آمریكا و رژیم صهیونیستی حاضر شد در ناامن ساختن منطقه سهم قابل ملاحظهای داشته باشد و متأسفانه این بدنامی و پرونده سیاه را فقط در مقابل دریافت چراغ سبز آمریكا برای تكیه زدن بر كرسی ریاست جمهوری به جان خریده است!
اردوغان، هر چند امروز بر كرسی ریاست جمهوری تركیه تكیه زده و خود را احیاگر "خلافت عثمانی" میپندارد، ولی باید بداند كه تاریخ او را در جایگاه "آتاترك" میبیند و قطعاً سرنوشت و نام و نشان زشت آتاترك نیز در انتظار او خواهد بود. ریاستی كه با هزینه گزاف ریخته شدن خون آنهمه بیگناه و ویران شدن كشورهای همسایه به دست بیاید، كلاهی است كه با اندك بادی از سر خواهد افتاد.
منبع: جمهوری اسلامی
ارسال نظر