بازسازی صحنه گلوله باران پدر!
جوانی که در کوار پدر خود را به گلوله بسته بود ،صحنه جنایت را بازسازی کرد.
اردیبهشت ماه سال جاری نمابری از پلیس کوار به شعبه ویژه قتل این شهرستان رسید که نشان می داد عامل یک جنایت مسلحانه در شهرکوار پدرش را کشته است.
قاضی با دریافت این نمابر، دستور داد تا کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی رصدهای پلیسی و اطلاعاتی را برای شناسایی و دستگیری متهم فراری در دستور کار قرار دهند.
با توجه به اهمیت ماجراگروهی از کارآگاهان زبده، بلافاصله در یک جلسه اضطراری شرکت کردند و با راهنمایی و نظارت مستقیم مقام قضایی، شیوه های شناسایی و دستگیری وی مورد بررسی های دقیق قرار گرفت و بدین ترتیب عملیات کارآگاهان در مناطق احتمالی تردد وی متمرکز شد.
هنوز چند ساعت بیشتر از رصدهای اطلاعاتی پلیس نگذشته بود که کارآگاهان با ردیابی های اطلاعاتی به محل اختفای متهم فراری رسیدند اما تحقیقات نشان داد فرد مورد نظر پلیس از محل گریخته است.
با کسب این اطلاعات و با صدور دستور شبانه از سوی قاضی، کارآگاهان عازم مخفیگاه دیگر متهم شدند و این گونه حلقه های قانون بر دستان جوان ۳۰ساله ای که متهم به قتل پدرش بود، گره خورد.
بنابراین گزارش، متهم به جنایت مسلحانه درحالی در جایگاه متهمان در دادسرای عمومی و انقلاب کوار نشست که مدعی بود از قتل پدرش عذاب وجدان گرفته است. متهم پس از آن به سوالات قضایی قاضی ویژه قتل عمد پاسخ داد.
به گزارش خبرجنوب، وی در گفت وگویی کوتاه گفت: از چند سال قبل با پدرم اختلاف شدید داشتم به گونه ای که چندین ماه با او قهر بودم.
حدود 10 روز قبل از این حادثه بود که خانواده ام با من درگیر شدند و بیشتر این اختلاف ها به خاطر پدرم بود.
مادرم از پدرم طرفداری می کرد. کشمکش بین من و او ادامه داشت. من در شرایط مالی بدی بودم و پدرم با وجود داشتن ملک و املاک زیاد حاضر نبود از من حمایت کند. من هم از این وضع خسته شده بودم. تا این که در حالت عصبانیت اسلحه را برداشته و سمت پدرم رفتم گلوله هایی شلیک کردم اما نمی دانم چگونه گلوله به او اصابت کرد و خون آلود نقش زمین شد.
همسایگان که با صدای شلیک گلوله به محل آمده بودند بلافاصله با اورژانس تماس گرفتند اما به خاطر این که حال پدرم به شدت وخیم بود او را داخل خودروی آژانس تلفنی که در همان محل بود گذاشتند و به بیمارستان بردند . من هم که ترسیده بودم اسلحه را داخل حیاط انداختم و گریختم ، در آن جا بود که فهمیدم پدرم جان خود را از دست داده است.
متهم به جنایت مسلحانه ادامه داد: چون می ترسیدم شناسایی شوم به همین خاطر در بیابان مخفی شدم ولی عذاب وجدان رهایم نمی کرد و آرامش روحی خودم را از دست داده بودم. در ادامه متهم به قتل صحنه جنایت را بازسازی کرد. در ادامه اولیای دم نیز با حضور در دادسرا درخواست خود را مطرح کردند. گفتنی است این پرونده به زودی با صدور کیفرخواست به دادگاه ارسال می شود.
ارسال نظر
