كنشها و واكنشهايي كه حال جامعه را خراب كرده است
تحليل و تفسير علل دستگيري و زنداني كردن بقايي، هر چند فرصت و مجال ديگري مي طلبد اما از يك بابت قابل توجه است كه ياران احمدي نژاد حاشيه امني نخواهند داشت و به طور خاص باوجود اينكه در زمان انتخابات سركشيهاي فراوانيكرده بودند بايد منتظر عواقب آن نيز باشند.
سياستزدگي در تمام بخشهاي جامعه نفوذ كرده است و ما شاهد آن هستيم كه جريانهاي مختلف به صورت سيستمي با يكديگر رقابت ميكنند.روزنامه قانون در یادداشتی به قلم -حسين صفوي/ كارشناس مسائل سياسي نوشت:
اين روزها به طور خاصي ايام پر تحولي است؛ از يكسو در عرصه خارجي شاهد تلاشهاي نافرجام آمريكا براي كشاندن ايران به ورطه بي بازگشتي در عرصه رويارويي«برجامي» به حساب ميآيد كه از اين حيث هوشياري وزارت خارجه و سفرهاي ظريف مويد خنثي سازي اين طرح است و همچنين شاهد پيامدهاي زنجيرهاي اجلاس دشمنان نظام در پاريس و واكنشهاي داخلي و خارجي نسبت به آن هستيم و گويا در اين حوزه نيز اقداماتي به منظور كاهش آسيب هاي سياسي مدنظر قرار گرفته تا در عرصه اروپايي بتوان بهترين استفاده را از فرصت هاي اقتصادي برد.
اما در عرصه داخلي، پس از قيل و قالهاي فراوان و رد و بدل پيامهاي درشت بين مسئولان و هويدا شدن اختلاف نظرهاي جدي، شاهد آرامشي كوتاه مدت بوديم. اما اين آرامش نيز ديري نپاييد كه در خبرها خوانديم آقاي حميد بقايي ، روانه زندان شده است. هر چند كه تحركات تيم احمدي نژادي در ايام قبل و حين انتخابات غير قابل پيش بيني بود و كل فضاي رسانه اي و اجتماعي را شوكه مي كرد ، اما اينبار از يك منظر ديگر، اين دستگيري و زنداني شدن قابل توجه بود. قوه قضاييه نيز برخورد قاطع نشان داد و هيچ توجهي به فريادهاي تيم احمدي نژاد و نامه سرگشاده خطاب به ملت ايران توسط شخص محمود احمدي نژاد نداشت و حتي مسئولان قوه قضاييه با اشاره به اظهارات نامه احمدي نژاد گفتند: «بخشی از ادعاها قابل تعقیب قضایی است و اتهام بقايي تصرف غیرمجاز،اختلاس، تبانی در معاملات دولتی بوده که باید رسیدگی شوند».
برخورد قاطع با قيل و قال
تحليل و تفسير علل دستگيري و زنداني كردن بقايي، هر چند فرصت و مجال ديگري مي طلبد اما از يك بابت قابل توجه است كه ياران احمدي نژاد حاشيه امني نخواهند داشت و به طور خاص باوجود اينكه در زمان انتخابات سركشيهاي فراوانيكرده بودند بايد منتظر عواقب آن نيز باشند.
اما در همين گير و دار، ناگهان خبر دستگيري و زنداني كردن آقاي حسين فريدون نيز به گوش رسيد. اين دستگيري از جنس ديگري نبود و تاحدودي اتهامات مشابه مالي و اقتصادي و ... مطرح شد، اما حسين فريدون كجا و بقايي كجا؟حسين فريدون چشم، گوش و دست راست رييس دولت يازدهم بود و در مذاكرات هستهاي در چندين جلسه در تيم مذاكره كننده ايران حضور داشت و پيامهاي خصوصي شخص روحاني را نيز گويا منتقل مي كرد، بنابراين نقش حسين فريدون با بقايي متفاوت است و زنداني كردن وي و سپس وثيقه اي ميلياردي، حواشي بيشتري را ايجاد كرد ولي هيچ واكنشي از سوي دوستان يا شخص رييسجمهور مشاهده نشد.
فرضيههاي اثبات نشده
سوال اينجاست كه پيام اين دستگيري ها چيست؟ آيا عزمي جزم شدهاست كه با «مفسدان اقتصادي» برخورد شود يا خير؟ برخي مدعي هستند در اين برهه حساس كه روحاني مشغول چيدمان كابينه دوازدهم است، جرياني قصددارد تا دولتمردان زير فشار و شخص روحاني در منگنه قرار گيرد! برخي ديگر نيز در رابطه با برخوردها با اطرافيان احمدينژاد، مدعي هستند كه اين نوع اقدامات براي كنترل اوست. فرضيهاي نيز وجود دارد كه ميگويد زماني كه در يك بازه زماني كوتاه ، دو فرد نزديك به رييسجمهور سابق و كنوني توسط احكام مشابه دستگير و روانه زندان ميشوند، تصميماتي براي شبيه سازي وجود دارد! گذشته از اين اظهارات، نكته مهم ايناست كه برخلاف تمامي اظهارات و شايعات، اصل بر اجراي قانون و تاكيد بر پاكي مديران دولتي و دستگاه رياست جمهوري است.
لزوم پايبندي به حقوقشهروندي
از طرفي گويا پيام 29 ارديبهشت به گوش برخي نرسيده است كه حفظ حقوقشهروندي بايد در اولويت باشد. اين افراد و مديران، فرزندان اين انقلاب و همين كشورند. نمي توان به صرف نگاهي سياسي به مجموعه جريانات و ديدگاه ها، تصميماتي اتخاذ و در زمان مناسب اجرا كرد و برخي هيجانات مشكل ايجاد ميكند.
بلعيدن انقلابيون
به نظر، سياستزدگي در تمام بخشهاي جامعه نفوذ كرده است و ما شاهد آن هستيم كه جريانهاي مختلف به صورت سيستمي با يكديگر رقابت ميكنند. يكي، از ماجراهاي دهههاي اول انقلاب انتقاد و ديگري، فيلمي براي تعريف و بازنويسي آن دوران به بازار ارائه ميكند. ايكاش رويكردها واقدامات مختلف در مسائل سياسي و اجتماعي با پايان گرفتن انتخابات و كابينه پايان نيابد. اگر قرار به بازداشت و افشاگريهاي تاريخي است هميشه مردم ، محور باشند و امنيت ملي در نظر قرار گيرد. در آخر بايد اشاره كنم كه خوب است ضروريات و اقتضائات جامعه خودمان را بازشناسي كنيم و رفتار و تصميممان معطوف به عقل و خرد باشد و اگر غير از اين صورت گيرد، آنچه به ذهن ميرسد، بلعيدن فرزندان انقلاب به دست خود انقلاب است آن هم در دههاي كه بسياري از فرزندان انقلاب ريزش كردند؛ ديروز نوبت مخالفاني بود كه داعيه دفاع از انقلاب داشتند، امروز نوبت «خادمين»به ملت و فردا نوبت ديگران ميرسد.
ارسال نظر