سیاسی کاری صدا وسیما به مجلس هم رسید
اما در این میان نکته قابل توجه این است که تنها اختلافها میان صدا و سیما با دولت یازدهم نبوده است و این قبیل رفتارهای سیاسی از دوران ریاست جمهوری مرحوم آیت الله هاشمی و بعد از آن دولت اصلاحات و حتی در دولت دوم محمود احمدی نژاد(دوسال پایانی) هم دیده شده است.
رفتار جانبدارانه صداوسیما در موضوعاتی چون انتخابات، دولتها و افراد همواره با انتقادات فراوانی روبهرو شده است. خط مشی این رسانه آنگونه که تحلیلگران سیاسی معتقدند در دوره ضرغامی و پس از آن به شدت تحت نفوذ و تاثیر جریانهای سیاسی خارج از سازمان قرار گرفته است. رفتارهای دوگانه و تبعیضآمیز این سازمان با دولتها که بودجه آن از طریق بیتالمال تامین میشود، از مصادیق بارز کجرویهایی است که مورد انتقاد سیاسیون قرار گرفته است.در روزها و ماههای اخیر، سانسور سخنان رئیسجمهوری در همایش سالانه قوه قضائیه و زیرنویس تلویزیون که در آن نام محمدجواد ظریف را به عنوان وزیر امورخارجه آمریکا آورده بود، تنها نمونهای از کجرویهایی است که این سازمان در برابر دولت انجام داده است. در کنار اینها میتوان به سانسور سخنان علی لاریجانی که روز پنجشنبه در برنامه تلویزیونی شبکه استانی خراسان رضوی حاضر شده بود هم اشاره کرد. رئیس مجلس در این سخنرانی با اشاره به اینکه رسانهها و رادیو و تلویزیون حد و اندازه مصوبه آمریکاییها را به صورت صحیح ترسیم کنند، صداوسیما را به عدم زیادهروی و سیاهنمایی در این امر متذکر شده بود. این همان جملاتی بود که رسانه ملی برنتابید و از پخش آن جلوگیری کرد . با همه این تفاسیر موارد فوق نشان داده است که سازمان صداوسیما در برابر دولت مشیای تخریبگرایانه در نظر گرفته است، مسئلهای که روحانی در کمپینهای انتخاباتی نیز به آن اشاره کرد و حالا این ماجرا به مجلس و علی لاریجانی نیز رسیده است.
اما در این میان نکته قابل توجه این است که تنها اختلافها میان صدا و سیما با دولت یازدهم نبوده است و این قبیل رفتارهای سیاسی از دوران ریاست جمهوری مرحوم آیت الله هاشمی و بعد از آن دولت اصلاحات و حتی در دولت دوم محمود احمدی نژاد(دوسال پایانی) هم دیده شده است.
در همین خصوص جوادی حصار تحلیلگر مسائل سیاسی در مورد زاویه پیدا کردن صداوسیما با دولتها و تبعیضاتی که در این مورد قائل شده به «ابتکار» میگوید: «صداوسیما یک رویکرد کلی را به عنوان خط مشی در نظر گرفته است؛ مخاطبان رسانه ملی، به یاد دارند که در دولت محمود احمدینژاد، این نهاد کسی را نشان نمیداد که از گرانی و تورم بنالد، اما امروز در دولت روحانی هر سیاهنمایی را انجام میدهد و به ذهن مخاطب چیز دیگری را القا میکند. همکاری صمیمانه و بیدریغ صدا و سیما با دولتهای نهم و دهم و حمایتهای تمام قد و همه جانبه آن از آقای احمدینژاد بر کسی پوشیده نیست و رفتارهای دو پهلوی همین رسانه با دولت آقای روحانی را هم از مهمانهایی که دعوت میکند و تحلیلهای سیاسی و شیوه انتشار اخبارش بهخوبی میتوان دید و فهمید.»
اما ناصر ایمانی فعال سیاسی اصولگرا با رد این مشی صداوسیما معتقد است: «این تصویرسازی از عملکرد صداوسیما کاملاً یکجانبهگرایانه و سمت و سوی سیاسی دارد. مشکل همه دولتها این است که میخواهند صداوسیما دربست در اختیار آنها باشد و این روش نمیتواند روش صحیحی باشد.»
به عقیده بسیاری نوع نگاه و زاویه دید سازمان صداوسیما به دولتها مهمترین مولفه در بیاعتمادی مردم نسبت به سازمان بوده است. جوادیحصارهم در این مورد معتقد است: «در حالی که توقع از رسانه ملی این بود که بعد از روی کارآمدن دولت تدبیر و امید، با حرکت اعتدالگرایانه مردم هماهنگ شود و تغییراتی در عملکرد خود به وجود آورد و به مطالبه عمومی پاسخ مثبت دهد و امید در جامعه را تقویت کند و اعتماد عمومی نسبت به خود را تا این حد ارزان نفروشد.»
تحلیل جریانهای منتقد دولت در مقابل صداو سیما در تضادی آشکار با تحلیلی است که موافقان دولت ارائه میدهند. ایمانی در این مورد میگوید: «اتفاقا اشتباهات و خطاهایی که صداوسیما در دولت مستقر و دولت کنونی مرتکب شد این است که سیاستهای خود را همسو با خواست عمومی نکرده است و تماماً در خدمت سیاستهای دولتها بوده است. صداوسیما به عنوان یک رسانه باید در نقادی از دولتها وارد شود و به مطالبات کلیت جامعه تن دهد.»
با توجه به این توضیحات از عمده محورها و راهبردهای صداوسیما در زمان پخش برنامههایش، به کارگیری سانسور در برابر دولتها و افرادی است که با آنها زاویه فکری و سیاسی دارد. ایمانی در مورد سانسورهایی که صداوسیما که در یک ماهه اخیر در قابل رئیسجمهوری و وزیر امورخارجه مرتکب شده گفت: «در ماههای اخیر اگر میبینیم صدا و سیما با برخی نقدها و گلهها از سوی کارشناسان و نیز مسئولان دولت یازدهم مواجه شده، به جهت همین رویکرد دوگانه است. سانسوری که این نهاد در قبال رئیسجمهوری و وزیرامورخارجه انجام داد را نمیتوان به عنوان موارد خطا در نظر گرفت، بلکه این حرکات با سوگیریهای سیاسی خاصی انجام میشود. این مسئله نمایانگر و مشخص کننده این مسئله است که سیاستورزی دیپلماتیک دولت و وزیرامورخارجهاش را در ارتباط با آمریکا زیر سوال ببرد.»
جوادی حصار هم در این خصوص با اشاره به رفتارهای یکجانبهگرایانهای که صداوسیما در مورد دولت یازدهم اتخاذ میکند، گفت: «گرچه مردم عادی از دلیل یا دلایل ناسازگاریها و بهانهگیریهای صدا و سیما با دولت یازدهم آگاهی چندانی ندارند، اما انتظار به حقشان این است که گردانندگان «رسانه ملی» رفتاری متعهدانه و منطقی داشته باشند و این سرمایه عظیم ملی را در راستای منافع ملی و دینی و همراهی با دولت جدید برای اصلاح خرابیها و جبران خسارتهای هشت سال گذشته، به کار گیرند، نه آنکه منافع جناحی و سازمانی را بر همه چیز ترجیح دهند.»
اما در این میان مجموعه ای از اتفاقها طی ماههای اخیر رخ داده است که با واکنش های بسیاری مواجه شده است. از تغییر محتوای اظهارات رئیس جمهوری تا درج سمت وزیر امور خارجه آمریکا در زیر نام محمد جواد ظریف. هرچند مسئولان صدا و سیما آن را اشتباهی سهوی مطرح کردند اما به عقیده بسیاری این اتفاق نمی تواند تصادفی باشد.
در توضیح این مسئله ناصر ایمانی با غیرعمدی خواندن این کار صداوسیما میگوید: «مشابه این خطاها و اشتباهات به کرات توسط صداوسیما صورت گرفته است. مسئله اینجاست که چون این اشتباهات در مورد رئیسجمهوری و وزیر امور خارجه صورت گرفته است و با توجه به اینکه آنها و هوادارانشان مرزبندی فکری با صداوسیما دارند، این خطاها را به عنوان خطایی که عمدی صورت گرفته، جلوه میدهند.»
عمده مسئله یا انتقاداتی که به صداوسیما وارد است مربوط به رویکردهای جریانی و سوگیریهای خاص این نهاد ملی است؛ صداوسیما با هر دولتی که در انطباق با سیاستهای این سازمان باشد با مهربانی رفتار میکند و در مقام مبلغ هم برمیآید اما اگر با مبانی فکری و سیاستورزی آن مشکل داشته باشد، نه تنها سیاست انتقاد را پیش میگیرد بلکه وارد فاز تخریب نیز میشود.
در همین خصوص جوادی حصار میگوید: «همچنان که آقای روحانی اظهار کردند، دولت پذیرای انتقاد هست و آن را قبول دارد و مفید و لازم هم میداند؛ اما به شرط اینکه سازنده و توام با دلسوزی باشد و با هدف اصلاح امور مردم انجام بگیرد. هرگز شایسته نیست گردانندگان صدا و سیما مردم را عوام فرض کرد، تصور کنند که آنان از برخوردهای دو گانه این رسانه چیزی متوجه نیستند.»
ایمانی نیز در این مورد معتقد است: «صداوسیما رسانه نظام جمهوری اسلامی است نه رسانه یک دولت خاص. منتقدان باید به این نکته توجه داشته باشند که صداوسیما به عنوان یک رسانه سازوکار و سیاستهای خاص خود را دارد.»
با این حال صداوسیما از زمان استقرار دولت یازدهم سعی کرده موضعی انتقادی ـ تخریبی به آن داشته باشند. مشی که البته صداوسیما نمیپذیرد و رویکرد خود را انتقادی میداند. سخنان روحانی در چند مورد از کمپینهای انتخاباتیاش که در آن به باند سیاسی سازمان اشاره کرد و آن را متهم به تخریب علیه دولت کرد خود گواهی بر این مدعاست.
جوادیحصار در مورد اینکه افکار عمومی با رفتار دوگانه صداوسیما آشناست، افزود: «افکار عمومی هنوز به یاد دارند سالهای آخر دولت آقای احمدینژاد را که سرخط هر روز اخبار صدا و سیما بحران اقتصادی در اروپا و آمریکا بود و به شکلی ماهرانه این فکر را در جامعه القا میکرد که دنیا، به ویژه غرب، با فقر دست به گریبان است باز صد شکر که مردم ما وضع خوب و مناسبی دارند و گرانی و کمبودِ اندک، قابل تحمل است و اصلاً از گرانی نگرانی نیست و هر گز فراموش نکردهاند آن روزها را که رسانه ملیِ ما، به ویژه سیما، بحران در غرب را چنان فریاد میزد که مخاطبانش در داخل کشور که ما باشیم، هر لحظه منتظر بودیم مردمان دیار فلاکت زده اروپا و آمریکا کاسه گدایی به دست گیرند و عاجزانه و ملتمسانه از ما لقمهای نان و غذا طلب کنند. و با شگفتی تمام دیدند از ساعتی که آقای احمدینژاد با ساختمان پاستور خداحافظی کرد و آقای روحانی راهیِ دفتر ریاست جمهوری شد، ناگهان بحران اقتصادی در غرب به طور تام و تمام پایان یافت و با آمدن دولت یازدهم، همه مشکلات عالم بر سر ما ریخت. »
ایمانی در مورد این رویکرد صداوسیما معتقد است: «باید در نظر داشته باشید که صداوسیما هر خبری یا هر گزارشی را در مورد دولت کار نمیکند و اتفاقا این رویکرد به معنای حمایت از دولت است؛ به این دلیل که اگر هر خبر یا گزارش و سخنرانی را پوشش دهد به ضرر خود آنها خواهد بود. برای مثال سخنرانیهایی که آقای روحانی در آستانه برگزاری انتخابات کرد را چگونه میتوان پخش کرد. مضمون برخی از سخنان روحانی در آن سخنرانیها به نوعی در مباینت با سیاستهای کلی نظام بود. پس نمیتوان انتظار داشت که رسانهای که رسانه کلیت نظام است این اخبار را پوشش دهد.
تفاوت و تبعیضهایی که صداوسیما در مورد دولتها اتخاذ کرده را با مقایسهای که میان دو دولت احمدینژاد و روحانی انجام داد میتوان به این نتیجه دست یافت. جوادی حصار با اشاره به تضاد رفتاری که در قبال دولتها حاکم بر صداوسیما است، گفت: «مخاطبان رسانه ملی، خوب به یاد دارند که در دولت احمدینژاد، سیمای جمهوری اسلامی کسی را نشان نمیداد که از گرانی و تورم بنالد! اما امروز در دولت روحانی، شاهدیم که دوربینها از گرفتاری و مشکلات تمام بخش های جامعه تصویر و فیلم میگیرند و آن را به نمایش میگذارند بدون آنکه بگویند مسبب و باعث آنها کدام دولت است.»
ایمانی در این مورد میگوید: این نوع برداشت از صداوسیما ارزیابی شتابزده و نامعقول است. زمانی اصلاحطلبان مدعی بودند که صداوسیما از دولت احمدینژاد حمایت میکند، اگر بحث حمایت صداوسیما از دولتها مسئلهای معقول است، پس تفاوتی میان آن دولت و این دولت نیست. مشی صداوسیما یک مشی میانه است و رویکرد این سازمان بستگی به رفتار دولتها دارد.»
منبع: ابتکار
ارسال نظر