چوب لای چرخ دولت روحانی نگذارید
اینجا نزدیک بیمارستان ساسان است. مردی سن و سالدار از بیمارستان بیرون میآید. از درد دلهای محمد آقا میفهمم که دیابت دارد و به دلیل دیابت پایش زخم شده و آن را بسته است.
آرا شمرده شد و پیروزی از آن روحانی بود. به میان مردم رفتیم تا بدانیم چرا به او رای دادند و یا چرا به او رای ندادند و مطالبات آنها از دولت دوازدهم چیست. مطالباتی که برخاسته از شعارهای روحانی است.**جریمههایی که گفتند ببخشند
کنار خیابان قائممقام فراهانی، پرایدی قدیمی پارک است. در ماشینش را باز نگهداشته و پاهایش را بیرون روی زمین گذاشته است. با او که همکلام میشوم، میگوید: «علی هستم، 60 ساله. رانندهام و با این لکنته خرج زندگی را در میآورم.» او در پاسخ به این سوال که به چه کسی رای داده میگوید: «روحانی رئیس جمهور شد. منم خوشحالم اما من به او رای ندادم. من به رئیسی رای دادم.» میپرسم: «چرا به رئیسی رای دادی؟» میگوید: «روحانی زیر حرفش زد. البته آنهایی که زیردستش هستند زیر حرف او زدند. روحانی آمد در تلویزیون و گفت جریمههای بانکی را میبخشد. من خیلی خوشحال شدم. چون دیگر مجبور نبودم جریمه قسطهایی که عقب افتاده بود را بدهم. اصلا فکر نمیکنند که اگر داشتم که نمیگذاشتم قسطهایم عقب بیفتد. وقتی رفتم بانک و گفتم که آقای رئیس جمهور گفته جریمهها را میبخشد، آمدم که یکی از قسطهای عقب افتادهام را بدهم. به من خندیدند و گفتند چیزی به ما ابلاغ نشده. حالا ایشان دیشب یک چیزی گفتند. شما چرا جدی گرفتید و کله سحر آمدید دنبالش. بعد هم گفت گرانی نمیشود. باور نمیکنید همین که سر سال همه چیز گران میشود چقدر برای آدمهایی مثل من سخت است.»خانمی از یکی از ساختمانهای روبرو بیرون میآید. سریع سوار میشود و در ماشین را میبندد و سوئیچ را میچرخاند، خداحافظی میکنم.
**افزایش نجومی نداشتیم
دختری با تیپی ساده در حال عبور از میدان هفتتیر است. نامش سارا و 22 ساله است. او به حسن روحانی رای داده و وقتی از او سوال میکنم میگوید: «مسلما به جز روحانی به کس دیگری رای نمیدادم و مسلما الان خیلی خوشحالم.» سارا درباره علت رای دادنش به روحانی میگوید: «روحانی در این 4سالی که رئیس جمهور بود خیلی کارها انجام داد. تحریمها برداشته شد و خیلی به مردم خدمت کرد، طوری که قابل مقایسه با احمدینژاد و دوره رئیسجمهوریاش نیست. حداقل این که شب نمیخوابیدیم صبح بلند بشیم ببینیم که قیمتها نجومی بالا رفته است. حداقل وضعیت را تا حدودی ثابت نگهداشته است.»
**مردم 4سال یکبار شادی میکنند
اینجا خیابان ولیعصر، تقاطع جمهوری است. سوار تاکسی میشوم. علی آقا با سبیلهای بلند و پرپشت راننده تاکسی است. وقتی در مورد پیروزی حسن روحانی میگویم، شروع میکند به نالیدن: «چه کاری برای مردم کرده است؟ فقط آمده و کارهایی که دولت قبل خراب کرده بود را درست کرد. آن هم نه کامل. خب وظیفهاش این بوده. از بس که کسی درست کار نکرده حالا که روحانی آمده و به وظیفهاش عمل میکند برایمان خیلی جذاب است و جای تعجب دارد.» او جزو گروه رایهای خاموش به حساب میآید. رای نداده است. میگوید: «فقط خوشحالم که مردم راحتیشان را از دست ندادند و حالا تا چند روز میریزند بیرون و شادی میکنند. اینقدر غرق زندگی شدیم که یادمان رفته باید خوشحالی هم بکنیم. هر 4سال یکبار میآییم و خوشحالی میکنیم. هرچند این شلوغی همیشه برای ما راننده تاکسیها خوب نیست چون در این شلوغی میمانیم و نمیتوانیم کاسبی کنیم. اما همین که خوشحالی مردم را میبینم خوشحال میشوم.»
**چوب لای چرخ دولت نگذاریم
اینجا نزدیک بیمارستان ساسان است. مردی سن و سالدار از بیمارستان بیرون میآید. از درد دلهای محمد آقا میفهمم که دیابت دارد و به دلیل دیابت پایش زخم شده و آن را بسته است. میگوید: «به خاطر پایم به ندرت از خانه بیرون میآیم. یعنی اصلا بیرون نمیآیم مگر آن که بخواهم دکتر بروم. حتی مهمانی هم نمیروم، اما جمعه آمدم و رای دادم. در این جور وقتها مردم خیلی مهربان میشوند. حالا هر وقت دیگری بود نمیگذاشتند اما به محض این که دیدند من پایم مشکل دارد سریع گذاشتند که من بروم و رای بدهم.»
میخندد و ادامه میدهد: «حتی یکی از پسرهایی که در صف وایستاده بود از من پرسید به کی رای میدهی؟ گفتم به روحانی. گفت: خوب پس برو رای بده با خیال راحت اگر میخواستی به کس دیگری رای بدهی نمیگذاشتم بروی.»
از او میپرسم چه احساسی دارد که روحانی انتخاب شده است؟ میگوید:«من 75سالم است. دیگر از سن و سال من گذشته که بخواهم هیجان داشته باشم و از روی هیجان تصمیم بگیرم اما دلم میخواهد فقط یک چیز را بگویم. ای کاش مثل آمریکا نباشیم، ای کاش مثل فرانسه باشیم. در آمریکا هنوز دارند چوب لای چرخ ترامپ میگذارند. اما در فرانسه به محض این که آرا شمرده و نتیجه آن اعلام شد کاندیدای زنی که برنده نشده بود آمد و برای رئیسجمهورشان آرزوی موفقیت کرد. دوست دارم به مسئولان بگویم چوب لای چرخ دولت نگذارید. هر چه که هست انتخاب مردم است، بهتر است با او همراه شوند تا برای جوانان کار ایجاد کند و دست آنها را بگیرد. کنار دولت کار کنند. بعد از انتخابات دیگر نباید روبروی هم باشند. این در مرام و فرهنگ ما و دینمان نیست که چوب لای چرخ همدیگر بگذارند که بعد 4سال بگویند، دیدید اینها نتوانستند، بیایید ما را انتخاب کنید.»
**تا صبح دیوارها را تمیز کردیم
نمیتوان این پیروزی را مختص ایرانیها دانست. این را از حرفهای احمد آقا میتوان دریافت. او پاکبانی 40-45 ساله و در حال جارو کردن خیابان وصال شیرازی است. او میگوید: «خوشحالم که روحانی رئیس جمهور شده چون به ما کار میدهد و راحت هم هستیم. ما مشکلی در ایران نداریم. خانوادهام در افغانستان هستند و برایشان پول میفرستم. ما را که نگذاشتند رای بدهیم، اگر رای میدادم رای من به آقای روحانی بود.» او به آخرین شبی که نامزدها اجازه تبلیغات داشتند اشاره میکند و میگوید: «چهارشنبه شب خیلی کارمان سخت بود و زیاد. همه خیابان شده بود کاغذ و ما همه آنها را جارو کردیم. ماشینها از روی کاغذ رد شده بودند و جارو کردنش خیلی سخت شده بود. تا صبح بیدار بودیم آن شب. بعد از آن گفتند باید در و دیوارها را تمیز کنیم. چسبی زده بودند که عکسها کنده نمیشد و با کاردک آنها را کندیم. گفتند رد نماند.»
**برنامه روحانی جامع بود
سمیه 35ساله است. او را کنار بیمارستان قلب تهران میبینم و با او همکلام میشوم. او میگوید: «خوشحالم که روحانی دوباره رئیس جمهور شده است. خیلی خوشحالم.» سمیه محقق و پژوهشگر است، ادامه میدهد: «تنها دلیلم برای آن که به روحانی رای دادم، آرامش نسبی است که به جامعه و کشور داده است. این آرامش برای من همه چیز بود. به نظرم برنامههای روحانی در این دوره خوب و جامع بود و من از او میخواهم که برنامههایش را ادامه دهد نه این که در حد شعار بماند. همین چیزهایی که عنوان کرده به نظرم خیلی خوب است. من دنبال برنامه خاصی نیستم. من دنبال این نیستم که روحانی شقالقمر کند یا وقتی رئیس جمهور میشود معجزهای رخ دهد، چون شرایط و وضعیت کشورم را میدانم. به نظرم آقای روحانی و کابینهاش تا امروز کار بزرگی انجام دادند. خیلیها میگویند که فرقی در معیشت مردم نکرده و ارزاق گران شده است. اما به نظر من اگر آقای روحانی 4سال گذشته رئیسجمهور نبود، معیشت مردم بهتر از این نمیشد و با وجود تورمی که فقط دولت یازدهم مهارش کرد، شاید معیشت مردم بدتر از این میشد و بسیاری با مشکلات زیادی روبرو میشدند. مدیریتهای قبلی که ما دیده بودیم تورم در زندگی مردم خیلی اثر میگذاشت و قیمتها لحظهای و ساعتی بالا میرفت. من به شخصه با جامعهای سر و کار دارم که نان شب و معیشت دغدغه اصلی آنهاست. اما به جرات میتوانم بگویم که در این دولت از نظر امنیت و معیشت مشکلی نداشتیم. اینطور نبود که هر شب نگران گرانی فردا باشیم.»
**انحصار بازار رقابت را بشکن
فرامرز کنار یکی از ستادهای روحانی ایستاده است. این ستادها در حال جمع کردن وسایلش تا 4سال دیگر هستند. او استاد دانشگاه است و مطالباتش از روحانی کمی با دیگران فرق دارد. فرامرز میگوید: «آقای روحانی در سخنرانیهایی که داشتند قول دادند که در 4سال آینده کلیه تحریمها را بردارند. اگر این اتفاق بیفتد ملت ایران سربلندتر از قبل به توسعه و شکوفایی نگاه میکند. به نظرم آقای روحانی با این حرف به تولیدکنندهها امیدی تازه دادند، همان امیدی که این 4سال از آن حرف میزدند. اگر تحریمها برداشته شود ناخودآگاه بازار رقابت هم از انحصاری بودن در میآید و تولیدکننده داخلی مجبور میشود که کیفیت کارش را به کیفیت جهانی برساند. آن موقع هم کار هست و هم کیفیت و هم صادرات. به نظرم آقای روحانی راه سخت و دشواری در پیش دارد چون کسانی که نمیخواهند بازار از قدرت انحصارشان بیرون بیاید حتما او را اذیت میکنند. آنها پول دارند و میتوانند در بعضی از بازارها دولت را اذیت کنند. اما به نظرم روحانی باید حواسش باشد که 24میلیون مردم ایران پشت سر او هستند و از او حمایت میکنند. روحانی اگر با کسی مشکلی پیدا کرد با مردم درد دل کند مردم خودشان مشکل را حل میکنند.»
منبع:آفتاب یزد
ارسال نظر