باید مردم را با رویکردهای پوپولیستی آگاه کرد
البته تمامی تلاش آنها جنبه بیاخلاقی دارد و به هر قیمتی قصد آن دارند تا کاندیدای مورد نظرشان رای بیاورد. این بداخلاقیها را میتوان در فضای مجازی دید که چگونه با عضو شدن در میان کانالهای مربوط به هواداران روحانی دست به توهین میزنند.
فضاسازیهای کاذب، حملات دامنهدار و تخریب سازمان یافته دولت روحانی از جانب تندروها، مهمترین تاکتیک جریان تمامیتخواه در انتخابات ۹۶ است. روی این اصل، تکوین و تبیین یک برنامه سازماندهی شده در انطباق با نیازهای روز جامعه توصیهای است که کارشناسان و تحلیلگران سیاسی در وضعیت فعلی از آن به عنوان یک راهبرد انتخاباتی یاد میکنند. با توسل به اینکه جریان تندرو به شکلی غیرطبیعی و خارج از عرف سیاسی ـ دموکراتیک سعی دارد تا سیمای دولت مستقر را نزد افکار عمومی ناکارآمد جلوه دهد، رسیدن به یک استراتژی منسجم که دربرگیرنده منافع ملی باشد، میتواند با ناکامی دوباره جریان رقیب همراه شود. «داود سلیمانی» نماینده مجلس ششم در گفتوگو با «ابتکار» به تحلیل این فضا پرداخته است، که در ادامه آن را میخوانید.در حال حاظر خبرهای ضد و نقیضی از اردوگاه اصولگرایان مبنی بر کنارهگیری رئیسی در لحظه آخر مخابره میشود؛ برای مثال طرقی و بادامچیان از موتلفه این اظهارنظر را کردهاند. تحلیلتان چیست؟
این اخبار بیشتر از نگاه تبلیغاتی است تا اینکه جنبه واقعیت داشته باشد. رئیسی آمده که بماند، نه به نفع کسی کنار میرود و نه خود را متکی به جریانی میداند. او اعلام کرده که مستقل آمده است. اگرچه از سوی جمنا برگزیده شده اما اعلام کرده وامدار آنها نخواهد بود. البته این اخبار جنبه تبلیغاتی دارد و به این علت است که رئیسی را زیاد برجسته نکنند اما در عین حال کاری کنند تا آقای رئیسی با فراغ بال در انتخابات شرکت کند.
با توجه به اینکه رویکردهای پوپولیستی دورهاش سپری شده است، اما باز هم کاندیداهای جناح رقیب گوی سبقت را در این زمینه ربودهاند. فکر میکنید جامعه چه اقبالی به این رویکردها خواهد داشت؟
اگرچه رویکردهای پوپولیستی سپری شده است، اما در بخشهایی از جامعه مخصوصاً روستانشینان این رویکردها تاثیرگذار است. بنابراین نباید از این مسئله غافل شد بلکه باید به مردم آگاهی دهیم. این مسئله را نباید فراموش کرد؛ زمانی که احمدینژاد بیرویه یارانهها و همچنین سیب زمینی و ... را بین مردم پخش میکرد، امروزه ذهنیت جامعه تغییر کرده است و این مسئله اثر عکس خواهد داشت. کارهایی که احمدینژاد انجام داد ارمغانی جز کاهش ارزش پول ملی و تورم فزاینده برای کشور در پی نداشت. اتفاقاً همان مردم هم زیر فشار اقتصادی لطمه دیدند و سختیهای زیادی را به جان خریدند. اکنون همین نمایش را امروزه و در وضعیت فعلی برخی کاندیداها مطرح کردهاند و البته کاملاً مشخص است که برای جلب آرای مردمی است و در این انتخابات با اقبال عمومی مواجه نخواهند شد. در این شرایط، نخبگان و دانشگاهیان وظیفه دارند که این مسائل و پیامدهای منفی آن را برای مردم توضیح دهند. باید مردم بدانند آنچه که برای آنها اهمیت دارد، توسعه پایدار است نه وعدههای زودگذر و بیحاصل. مردم با آگاهی خود به این رویکردها پاسخ مناسب میدهند.
اصلیترین رقیب روحانی در این دوره از انتخابات را کدام کاندیدا میدانید؟
اصلیترین رقیب روحانی عملکرد خود او در انتخابات است؛ روحانی به ثبات قیمتها کمک کرد و به نرخ ارز هم همینطور. مهمترین دستاورد او کاهش تورم 30 درصدی است. البته نمیتوان از این مسئله دور ماند؛ با توجه به اینکه برخی نهادها و تشکیلات اصولگرا در خدمت رئیسی قرار گرفته است بنابراین او میتواند برای روحانی رقیب باشد. البته تا روز آخر هر اتفاقی ممکن است بیفتد. باید ریزبینانه مسائل را در نظر داشته باشیم و در فرصت اقدام و تحلیل لازم را بدهیم.
فکر میکنید که دوگانه قالیباف ـ رئیسی تا پایان انتخابات در عرصه رقابت میمانند یا یکی از آنها کنار خواهد رفت؟
بستگی به سبد رای این دو دارد؛ اگر آراء هر کدام از آنها موجب شود که دیگری پیروز انتخابات شود، کنار خواهند کشید. در غیر اینصورت هدف آنها این است که انتخابات را به دور دوم بکشانند.
جناح رقیب سمپاشیهای زیادی برای کاهش رای روحانی را آغاز کرده است؛ این مسئله را نشان از ترس اردوگاه اصولگرایان ارزیابی می کنید یا مسئله دیگری است؟
مخالفان دولت ماههاست که به تخریب و سمپاشی علیه دولت میپردازند و در این زمینه از هیچ تلاشی دریغ نکردهاند. البته تمامی تلاش آنها جنبه بیاخلاقی دارد و به هر قیمتی قصد آن دارند تا کاندیدای مورد نظرشان رای بیاورد. این بداخلاقیها را میتوان در فضای مجازی دید که چگونه با عضو شدن در میان کانالهای مربوط به هواداران روحانی دست به توهین میزنند.
به نظر شما بدنه حامی روحانی در میان چه طبقاتی در وضعیت کنونی متمرکز است؟
به اعتقاد من بدنه حامی حسن روحانی در انتخابات پیش رو متشکل از سه طیف هستند، و دو طیف نیز بدنه رقیب را تشکیل خواهد داد. طیف اول خود اصلاح طلبان هستند. که با خط اعتدال که طیف دوم است ائتلاف کردند و هم نظر شدند. ولی این به معنای این نیست که اصلاح طلبان تمام اهداف و برنامههایشان را مطابق روحانی یا جریان اعتدال پیریزی کرده باشند. بلکه تنها در جریان انتخاب گزینه انتخاباتی و گذار از وضعیت موجود با جریان اعتدال هم ائتلاف می کنند تا بتوانند در حفظ مصالح ملی و عمومی مردم کوشا باشند. چون اصلاح طلبان تمام توانشان را بر حفظ منافع ملی خواهند گذاشت. نباید در شرایط کنونی وضعیت را برای جریان اصلاح طلبی سخت کنیم، باید زمینه را هموار کنیم تا در چارچوب قانون، مسالمتآمیز، تدریجی و گام به گام جریان اصلاحات رشد کند و به راه خودش ادامه بدهد. حمایت اصلاحطلبان از جریان اعتدال به معنای این نیست که چشمان خود را به روی نقد و بررسی عملکرد دولت اعتدال بسته باشند. بلکه سیاست اصلاحطلبان در ائتلاف با جریان اعتدال، سیاست حمایت و نقد است. مصداق مهمش جریان فیشهای حقوقی که اصلاحطلبان اولین معترض این قصه بودند. سیاست وحدت، حمایت و انتقاد، سیاست اصلاحطلبان در انتخابات 96 خواهد بود. طیف دوم جریان اعتدال هستند، یا اعتدالیون که شامل خود آقای روحانی و افرادی که با دولت کار می کنند و حتی کارگزارن که جزئی از اصلاحطلبان هستند در جریان اعتدال جای خواهند گرفت. طیف سوم اصولگرایان معتدلی هستند که جدا شده از اصولگرایان سنتی هستند. شاید با اعتدالیون یکی نباشند ولی حامی دولت هستند، مثل آقای ناطق نوری.
طیف سوم هم جریان حامیان و طرفداران لاریجانی در مجلس و راستهای سنتی هستند. در حقیقت حامی روحانی هستند. آنها نیز تابع نعل به نعل اعتدال نخواهند بود، بلکه به تعبیر آقای باهنر حمایت مشروط دارند. و برخی از توده مردم داریم که به عنوان رای خاموش هستند که منتظر شنیدن برنامه های نامزدهای انتخاباتی هستند و جریان جذب و دفع این رای های خاموش، بسته به قدرت برنامه های نامزدها و قدرت بیان آنها است، که هم می توانند جذب کنند این توده خاموش را وهم دفع کنند.
ارسال نظر