تخریبهای اپوزیسيون وار رسانه ملی
هرچند که طبيعتا مقصر مستقيم وجود اين مشکلات دولت و رئيسجمهوري فعلى يا معاون اول که کانديدا هستند، معرفي نميشوند اما اين همآوايي رسانه ملي که همسو با منتقدان دولت تفاوتي بين نقد با تخريب نميگذارد و با سياهنمايي فزاينده تيشه به ريشه کل حاکميت ميزنند، جاي شگفتي دارد.
روزنامه وقایع اتفاقیه در یادداشتی به قلم مجيد فراهاني، دبيرکل حزب نداي ايرانيان نوشت: در روزهاي اخير شاهد اين هستيم که اوضاع کشور بيمحابا ازسوي برخي کانديداها و هوادارانشان آشفته، بحراني، سياه، بيآينده و مردم ايران فقير، درمانده و فلاکتزده معرفي ميشوند. نگارنده اين يادداشت کاري ندارد که اين تصوير از کشور آيا منطبق بر واقعیت هست يا نه و سهم دولت چهار ساله گذشته در وضعيت فعلي کشور چه ميزان است، آنچه براي اين بنده سراپا تقصير مهم است، اثر و تبعات چنين تصويرسازيهاي مکرر اين روزها در اذهان باورمندان به اين تبليغ بوده، بهگونهاي که شاهديم حتي صداوسيما بهعنوان فراگيرترين رسانه قانوني کشور به اين موج پيوسته و بيوقفه به گسترش روحيه يأس و نااميدي از وضعيت فعلي کشور مشغول است.
برنامههاى جهتدار صداوسيما در تخريب دولت مستقر و سياهنمايي عملکرد آن که در تهيه گزارشها و گفتوگو با مردم مشهود است، در راستاي همين استراتژي به يأسآفريني و بدبيني مردم به دولت و عملکرد آن نظام دامن ميزند. وجه اشتراک نوع اين برنامهها که در بخشهاى پربينندهاى مثل 20:30 هم پخش ميشوند، نقد عملکرد دولت است که تا تخريب و سياهنمايى هم جلو ميرود و توجهي به آن ندارد که با اين روشها تا چه حد به اعتماد ملي مردم به کل حاکميت ضربه کاري ميزند.
پر بديهى است وقتى گزارشگر تلويزيوني ميکروفن به دست در خيابان با مردم درباره مشکلات فعليشان و انتظاراتشان از دولت صحبت ميکند، مطالب مختلفى از جمله مشکلات هميشگي مردم در حوزههاى مختلف مثل بيکارى، بدهى به بانکها، گرانى يا طرح مشکلات منطقه و کسبوکارشان مطرح ميشود.
جملاتى ازاين قبيل که «کار نداريم»، «دستفروشم»، «زير بار مشکلات اقتصادى کمرمان خم شده»، «کسى به فکر جوونا نيست»، «مگه با اين حقوق کم ميشه زندگى کرد؟!»، «از هواى اهواز و ريزگردها و غبار چه خبر؟»، «براى چى درس بخونيم؟» و امثال اين مطالب بهکرات در تلويزيون ديده ميشود به نحوي که با روشنکردن صداوسيماي وطني گاهي شک ميکني که نکند اشتباها تصوير شبکههاي اپوزیسيون را از ماهواره همسايه روي گيرندههاي خود گرفتهاي؟!
هرچند که طبيعتا مقصر مستقيم وجود اين مشکلات دولت و رئيسجمهوري فعلى يا معاون اول که کانديدا هستند، معرفي نميشوند اما اين همآوايي رسانه ملي که همسو با منتقدان دولت تفاوتي بين نقد با تخريب نميگذارد و با سياهنمايي فزاينده تيشه به ريشه کل حاکميت ميزنند، جاي شگفتي دارد.
از دست رفتن اعتماد ملي و سرمايه اجتماعي ازدسترفته در پس اين تخريبهاي اپوزیسيونوار مسئلهاي نيست که با رفتن اين دولت و استقرار دولتي ديگر قابل جبران باشد.
ارسال نظر