مشکلات وزيران ارشاد در نظام جمهوری اسلامی ایران
البته با تدبيري که معاونت مطبوعاتي ارشاد در سه سال و اندي گذشته داشته و دقت نظري که مطبوعاتيها بهخرج دادهاند در دوره آقاي جنتي جز در مواردي روزنامه تعطيل نشده و در حوزه کتاب نيز دردسر جدي بهوجود نيامده و عمده مشکلات درخصوص کنسرتها و ساخت و اکران فيلم سينمايي پيدا شده که توان وزير را گرفته است.
روزنامه اطلاعات در یادداشتی به قلم دکترشبان شهيدي مودب نوشت:آقاي علي جنتي هم از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي خداحافظي کرد و رفت. وي مراسم توديع خود با ايراد گلايههايي چند، دستآوردهاي دوره کاريش را برشمرد و مشکلات را تشريح کرد. در جلسه بزرگداشت او که سوم آبان و بهقرار اطلاع در سال سينمايي وزارتخانه برگزار شد معاونان و نيز آقاي احمد مسجدجامعي وزير ارشاد پيشين در سجاياي اخلاقي و شيوه مديريت جناب جنتي سخن گفتند.
نگارنده که مدتي با اين شخصيت انقلابي و سياسي فرهنگي در سازمان صدا و سيما همکار و بهمدت بيش از يکسال در جلسات گزينش رايزنان فرهنگي در سازمان فرهنگ و ارتباطات همنشين و در يک ماموريت اداري بهمدت ده روز همسفر بوده، گر چه مقام ايشان اولي و اجل از تعريف ميباشد به يقين ميتواند بگويد که جناب آقاي جنتي با هوش، با تقوا، زمانشناس و داراي گوشهاي شنوا براي حرفها و نقدهاي منطقي و فردي قاطع و قانونمند ميباشد.
جناب جنتي يازدهمين وزير ارشاد از سال پنجاه و هفت به بعد بوده و اگر مرحوم دکتر ميناچي را استثنا کنيم سومين وزير ارشادي است که پيش از پايان دوره وزارت مستعفي شده است و در ميان وزيران گذشته تنها فردي است که علاوه بر داشتن سابقه انقلابي و اجرايي، دو دوره سفير بوده و با سفرهاي متعددي که در سمت معاون بينالملل سازمان فرهنگ و ارتباطات بخارج داشته به ظرافتهاي کار فرهنگي در بعد خارجي آن نيز بهخوبي آشنا بوده است.
وزارت ارشاد گذشته از نظر تشکيلات و تعداد معاونتها گستردهتر از وزارتخانه کنوني بود زيرا معاونت گردشگري و نيز بينالملل در زمان وزراي قبلي از آن جدا شده با اين حال مشکلات مواجهه با آن بهجاي خود باقي و هر وزيري در 38 سال گذشته بگونهاي با اين معضلات دست و پنجه نرم کرده است زيرا اين وزارت خانه مهم عليرغم جمع و جورتر شدن از نظر معاونتها طيف مخاطبش تغيير چنداني نکرده است و انتظارات بخشي از مخاطبان، نه تنها از آن کاسته نشده بلکه افزونتر هم شده است.
البته هر وزارت خانهاي مشکلات و مخاطبان خود را دارد و در مواردي هم ممکن است همه وزارت خانهها در بخشي از مشکلات اشتراک داشته باشند و با اينکه همه آنها نيز داراي اهميتاند با اين حال وقتي به تعريف قانوني وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي نگاه ميکنيم متوجه ميشويم که شرح وظايفي که براي اين بخش مهم تعريف شده مصداق آسمان بار امانت نتوانست کشيد است زيرا آيينه تمام نمايي است که ارج و تقدير يا بيتوجهي و ناديده گرفتن اهالي و اصحاب فکر و انديشه و هنر و فرهنگ توسط نظام ما را در آن ميتوان ديد.
اگر بتوان گفت که اين وزارت خانه از ابتداي تاسيس متولي فرهنگ بهمعناي غير آکادميک آن بوده در آنچه به ارشاد اسلامي مربوط ميشود اين وزارت خانه تنها بخشي از نهادها و سازمانها و موسساتي بوده است که کار ارشاد اسلامي را بهعهده دارند. ارشاد بنا به تعريف شرح وظايف خود قاعدتاً متولي کتاب و چاپ و نشر، سينما و تئاتر و موسيقي و مطبوعات و رسانههاي مکتوب کاغذي و اينترنتي و خبرنگاران و خبرگزاريهاي داخلي و خارجي است و البته از طريق معاونت قرآن خود در حوزه قرآني نيز داراي فعاليت است. دو نمايشگاه سالانه در حوزه کتاب و مطبوعات نيز توسط ارشاد برگزار ميشود که اين دو بهنوبه خود در مواردي براي وزير ارشاد مشکل آفرين بودهاند.
رسانهها در گذشته و حال بهفراواني از ارشاد صحبت کردهاند ليکن تنها در موارد نادري اهل نظر و تحليل به بررسي ريشهاي مشکلات آن پرداختهاند. زيرا وزيران در اين وزارت خانه اعم از روحاني يا مکلا با مشکلات مشابه درگير بودهاند. اينجانب در سال گذشته در نشستي با جناب آقاي جنتي در دفتر ايشان گفتگويي مختصر داشتم و وقتي ديدم که گرفتاريهاي ايشان در حوزه فرهنگ از همان جنس و مقولاتي است که مثلا وزيران ده يا بيست سال پيش با آنها درگير بودهاند بسيار شگفتزده شدم.
از وزارت ارشاد چند نوع مطالبه وجود دارد. اول مطالبات رهبري که به اعتبار اشراف و مسئوليت معظم له در هدايت کشتي فرهنگي نظام و نيز تجربه چهار دهه گذشته ايشان، نوعاً وزيران ارشاد براي برآوردن انتظارات رهبري کوشا بودهاند و خود جناب جنتي هم در سخنان توديعي خود به اين موضوع مهم اشاره و با تواضع گفتهاند که ما نتوانستيم همه مطالبات رهبري را محقق کنيم.
رهبري نظرات خود در مقوله فرهنگ و ارشاد را بصورت خصوصي يا در نشستها و مناسبتهاي خاص مستقيما يا از طريق رئيسجمهوري به وزراي ارشاد منتقل ميکنند که آنان نيز قاعدتاً ملزم بهرعايت آنها ميباشند و تلاش ميکنند تا اين نظرات مرعي گردد و در اين خصوص جز در مواردي که ايشان متعاقبا تصريح و تبين نظر ميکنند شک و شبههاي در اجراي نظرات وجود ندارد.
مطالبه دوم متعلق بهمردم است که ميخواهند فضاي فرهنگياي در کشور ايجاد گردد که آنها بتوانند در سايه و در درون آن تنفس فرهنگي سالم کنند که با توجه به باورمند بودن عامه مردم به دين و دينداري طبعا اين فضاي فرهنگي بايد با باورهاي آنها تناسب داشته باشد. بحث اساسي در ريشهيابي مشکلات وزارت ارشاد اين است که براي ساختن چنين فضايي بهفرض که مسئول اصلي آن وزير ارشاد باشد چقدر امکانات در اختيار او و چقدر ابزار و بودجه در اختيار دستگاههايي است که خود را در برابر مجلس و مردم پاسخگو نميدانند و باز اين پرسش مطرح است که با توجه به سيال بودن مفهوم فرهنگ و تنوع و تحولاتي که فنآوري جديد ايجاد کرده و بيداري و اطلاع متنوعي که مردم بهبرکت اين تکنولوژي فرهنگي بهدست آوردهاند آيا با توجه به طيف وسيع مخاطبان، فضاي فرهنگياي که قرار است ارشاد بسازد بايد فراگير باشد يا نه.
مطالبه سوم از ارشاد مربوط به اهالي هنر و فرهنگ و رسانه ميباشد که از ارشاد ميخواهند براي آنها امنيت فکري و قلمي و بياني ايجاد کند تا بتوانند با آرامش خاطر و بدور از فشارها و تحميلهاي سليقهاي افراد غيرمسئول بهمطالبت مطروحه پاسخگو باشند و ميخواهند که ارشاد در حد توان خود مجري عدالت فرهنگي در توزيع امکانات دولت باشد که از بيتالمال در اختيار او قرار ميگيرد.
در درون ارشاد البته دستگاههاي نظارتي زيادي وجود دارد که در هر معاونت و در حد وظايفي که دارند تلاش ميکنند مجري قانون بوده و در مواردي اين تشکيلات نظارتي و صدور مجوز بهصورت شورايي ايفاي وظيفه ميکنند که ارشاد در آن فقط يک رأي دارد. مثلا در بحث صدور مجوز و نظارت در انتشار مطبوعات نمايندگان هر سه قوه و نهادهاي روحاني و دانشگاهي حضور فعال دارند. در خصوص بر خورد با متخلفان رسانهاي هم هيات منصفه متشکل از نمايندگان افکار عمومي در کنار قضات به تخلفات مطبوعاتي رسيدگي ميکنند.
بهموازات دستگاههاي نظارتي ارشاد، در جامعه، افراد يا واحدهايي در نهادهاي خاصي عمل کرد ارشاد را زير نظر دارند و با تهيه بولتنها و گزارشات و ارسال آنها براي مراجع و امامان جمعه و شماري از مسئولين اطلاع رساني ميکنند. يکي از مشکلات وزيران ارشاد جو سازيهايي است که پس از تهيه و توزيع بعضي از اين گزارشات صورت ميگيرد زيرا تهيه کنندههاي آنها متاسفانه در مواردي نا خواسته يا تعمدا گزارشهاي غيرمنصفانه و يک جانبه تهيه و موجب تشويش اذهان ميگردند.
در حوزه کتاب و سينما در گذشته اينگونه گزارشها براي ارشاد دردسرساز بوده و باعث شدهاند که مديران ارشاد با صرف وقت زياد به پاسخگويي و اطلاع رساني پرداخته و به تنوير افکار عمومي بپردازند.
گرفتاري ارشاد در حوزه مطبوعات به گونهاي ديگر است که اگر بخواهيم به ذکر موارد بپردازيم از حوصله اين نوشته بيرون خواهد بود. عمده دردسر ارشاد در بخش مطبوعات علاوه بر عدم نظارت بعضي از مديران مسئول به عمل کرد تحريريه، که در مواردي واقعاً وجود داشته است اين امر است که بهخاطر تخلف مدير مسئول يا سردبير، روزنامه يا مجله به تعطيلي کشانده شده و اعضاي هيات تحريريه ناگهان بيکار ميشوند. مشکل ديگر اين است که در کشور ما بهجهت نبود احزاب جاافتاده، مطبوعات بعضاً کارکرد حزبي دارند که برايشان دردسر ساز ميشود.
با تجربهاي که نگارنده در دو دوره عضويت در هيأت منصفه استان تهران داشته است ميتواند بگويد که بعضي از قضات در برخورد با متخلفان مطبوعاتي سعهصدر داشته و بعضي در گذشته به روزنامه بهعنوان آلت قتاله مينگريستهاند.
البته با تدبيري که معاونت مطبوعاتي ارشاد در سه سال و اندي گذشته داشته و دقت نظري که مطبوعاتيها بهخرج دادهاند در دوره آقاي جنتي جز در مواردي روزنامه تعطيل نشده و در حوزه کتاب نيز دردسر جدي بهوجود نيامده و عمده مشکلات درخصوص کنسرتها و ساخت و اکران فيلم سينمايي پيدا شده که توان وزير را گرفته است. ذکر اين نکته ضروريست که خوشبختانه براي حوزه کاري ارشاد قانون وجود دارد و اهالي فرهنگ نيز با اعمال قانون مشکلي ندارند ليکن نوعاً اين نکته مغفول واقع ميشود که برخورد نامناسب با اهل فکر و فرهنگ و هنر در دنياي امروز پر هزينه بوده و بهانه بهدست معارضان خواهد داد تا عليه جمهوري اسلامي تبليغ منفي کنند. نکته ديگر اينکه با توجه به شبکههاي اجتماعي هر محدوديت حساب نشده موجب ميشود که محصول فرهنگي بهراحتي در خارج کشور توليد و چاپ و توزيع گردد. البته حفظ ارزشهاي نظام و حقوق شهروندي همواره از ضرورات بوده و اهالي فرهنگ در کشوري با ويژگيهاي ايران اسلامي بايد آنها را رعايت کنند و مسئولان هم که ابزار نظارت و کنترل در دست و اختيار آنهاست بايد به ظرافتها دقت نظر داشته باشند و داراي ديد همه جانبه باشند. در آستانه معرفي جانشين جناب آقاي جنتي، براي وزير فرهنگ و ارشاد آينده آرزوي توفيق داريم.
ارسال نظر