پایان احمدی نژاد پایان پوپولیسم نیست
اخباری که در چند روز گذشته به صورت رسمی و غیررسمی در این محور منتشر شده است نشان می دهد راه های بازگشت احمدی نژاد به قدرت به شدت مسدود است. این موضوع دیگر مثل «قانون اساسی» نیست که او بتواند آن را دور بزند و با برخی تفسیر های عجیب و غریب از آن به مراد دل خود برسد.
به نظر می رسد زین پس اگر فعال سیاسی یا رسانه ای در مورد حضور یا عدم حضور احمدی نژاد در انتخابات سخنی بگوید به شدت «پرت» است! همانطور که چند ماه پیش در همین ستون اشاره شد رییس جمهور سابق مهره سوخته ای بیش نیست و در بهترین حالت ممکن احتمالا فقط برای یکسری اقدامات ایذایی وارد گود انتخابات می شود.اخباری که در چند روز گذشته به صورت رسمی و غیررسمی در این محور منتشر شده است نشان می دهد راه های بازگشت احمدی نژاد به قدرت به شدت مسدود است. این موضوع دیگر مثل «قانون اساسی» نیست که او بتواند آن را دور بزند و با برخی تفسیر های عجیب و غریب از آن به مراد دل خود برسد.
طی روزهای گذشته از یکسو خبرگزاری اصلی اصولگرایان طی یادداشتی، دیدار رییس دولت قبل با یک مقام عالیرتبه در یکی از کوههای تهران حین کوهنوردی را تایید نموده و اثبات گشته که آن مقام صراحتا از احمدی نژاد خواسته که کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری سال 1396 نشود و از سوی دیگر یکی از روحانیون نزدیک به رییس جمهور سابق در مطلبی عنوان کرده که طی یک رای گیری و یا نظرخواهی از اعضای شورای نگهبان کاشف به عمل آمده که اکثریت اعضای این نهاد صلاحیت احمدی نژاد را برای ریاست جمهوری احراز نکردهاند.
این دو خبر موثق را بگذارید در کنار انتقادهای تند و تیز برخی همراهان قدیمی و وزرای رییس دولت قبل که این روزها بیش از گذشته در رد احمدی نژاد سخن و نطق می نمایند.
دو روز پیش محمدحسین صفار هرندی وزیر ارشاد دولت نهم به نکته جالبی اشاره کرد مبنی بر اینکه رییس سابق وی در آخرین نطق خود در سازمان ملل حتی نامی از اسلام نبرده است! یا شخص دیگری افشا می کند که در جریان مذاکرات هستهای، احمدی نژاد به آمریکاییها پیشنهاد میدهد که بیایند تمام دستاوردهای هسته ای کشور را بار کنند ببرند اما در عوض این فرصت داده شود تا دو رییس جمهور ایران و آمریکا مستقیم برای حل مشکلات گفتگو نمایند! وزیر دیگری میگوید: «آقای احمدینژاد اصلا گوش شنوا نداشت. مدیر باید بشنود اما جاده او یکطرفه است.»همین وزیر در بخش دیگری از اظهارات خود تاکید میکند:
« یک موضوع دیگر این بود که «احمدینژاد» دروغ میگفت. مثلا با من ظهر جلسه داشت و صحبت میکرد و شب در جای دیگری میگفت از صبح در اصفهان بودم. بعد طوری حرف میزد و توضیح میداد که حتی من هم قانع میشدم و با خود میگفتم که نکند حتما روز گذشته پیش ایشان بودم. ایشان ارزشها را زیرپا میگذاشت.» روح الله احمدزاده معاون وقت احمدی نژاد هم چندی پیش گفته بود:
« افراد حلقه انحرافی میخواستند با رمل و اسطرلاب کشور را اداره کنند» از اینگونه موارد که فراوان نیز هستند به علاوه خبرهای مورد اشاره به نیکی نشان می دهد پرونده احمدی نژاد برای همیشه در حوزه قدرت حداقل در سطح ریاست جمهوری بسته شده است. او اگر هم سماجت نشان دهد و علیرغم نهیهای مکرر وارد میدان انتخابات شود خروج او از فیلترهای مشخص محال ممکن است. البته با توجه به روحیات رییس دولت سابق هیچ بعید نیست که احمدی نژاد حضور یابد تا ردصلاحیت شود. یعنی بگوید از آنجا که به زعم خود قهرمان مبارزه با ویژه خواری است، نگذاشتند در صحنه انتخابات حضور داشته باشد!
بهرحال اکنون در عصر پسا احمدی نژاد حضور داریم و الزامات این دوره همچنان هشیاری و آگاهی است.به عبارت دیگر اگرچه احمدی نژاد نیست اما نشانهها و مرام او همچنان حضور دارد.چه بسا شب انتخابات پدیده ای ظهور کند و بسان رییس دولت قبل با غوغاسالاری و رویکردهای عوام فریبانه رای مردم را به سمت خود سرازیر کند. تجربه 8 سال دولت قبل نشان داد رویکرد «من خوبم و باقی دزد هستند» خود منشاء فساد های مالی ریز و درشتی خواهد بود که به معنای واقعی کلمه نابودگر و خانمان برانداز است.فلذا پایان احمدینژاد به منزله پایان پوپولیسم نیست.با توجه به قالب سیاست در ایران و نارسایی احزاب و رسانهها هر آن بایستی منتظر احمدی نژادی دیگر بود.اگرچه به مدد شبکههای اجتماعی نوظهور، آگاهی افزایش یافته و ضمیمه این آگاهی یک تجربه 8 ساله است اما نباید با ساده انگاری از کنار این موضوع مهم رد شد.در واقع خیلیها که شایستگی ندارند پیش خود خواهند گفت «وقتی کسی مثل احمدینژاد می تواند چرا ما نتوانیم؟!» بنابراین لازم است از یکسو همچنان در مورد خرابی های گذشته اطلاع رسانی شود و از سوی دیگر رویکردهای رییس دولت قبل و هم کیشان اش تبیین گردد.
منبع: آفتاب یزد
ارسال نظر