عباس عبدی:"آي آدمها!" به موقع بود
- دوسال پيش به همت فارغالتحصيلان دانشگاه اميركبير، نشستی در بیمارستان موسسه خیریه محک برگزار شد.
عباس عبدی در روزنامه شهروند نوشت: تاكنون با مواردي مواجه شدهام كه برخي از فعالان سياسي يا فرهنگي و... هنگامي كه سالهاي جواني و ميانسالي را پشت سر ميگذارند، وارد امور خيريه ميشوند. بخشي از اين حضور در امور خيريه ناشي از يأس و نااميدي و سرخوردگي آنان از فعاليتهاي قبلي است. امر خيريه اين ويژگي را دارد كه نتايج كار ملموس و فوري ديده ميشود. اينكه بتوانيم يك معتاد را نجات دهيم، يك بيمار را درمان كنيم، يك زوج را به خانه بخت بفرستيم، يك گرسنه را سير كنيم، يك جوان بااستعداد را از آموزش بهرهمند كنيم، بسيار راضيكننده است. درحالي كه درحوزههاي كلان چنين دستاوردهايي يا به ندرت قابل حصول است يا آنچنان نيست كه ملموس و قابل مشاهده يا سنجش باشد، حتي در مواردي كه دستاوردي شمرده ميشود، جاي بحث زياد است و چه بسا عدهاي ديگر آن را حتی خيانت يا حداقل بياهميت بدانند. در مقابل هيچكس نيست كه درمان يك كودك سرطاني را دستاورد نداند يا درمان يك كودكي كه دچار مشكل ستون فقرات است، را بيارزش بداند. اينها هم ارزش مادی و عيني دارند و هم ارزش معنوي.٢- دوسال پيش به همت فارغالتحصيلان دانشگاه اميركبير، نشستی در بیمارستان موسسه خیریه محک برگزار شد. در آنجا گزارش مبسوطي از فعاليتهاي اين موسسه داده شد و همه از شنيدن آن گزارش خوشحال شدند. برخي از هنرمندان هم به آن جلسه دعوت شده بودند. شايد از وجاهت و اعتبارشان ميتوانستند كمكي به اين موسسه خيريه و بسيار مهم بکنند و چنين هم بود. در آنجا چند گروه اجتماعي دركنار يكديگر فعاليتي انساني و مدني را انجام ميدادند. پزشكان، افراد خيّر، مهندسان، هنرمندان و... ولي هنگامي كه چند روز پيش به تماشاي مستند سركار خانم بنياعتماد به نام «آي آدمها» درباره فعاليت موسسه خيريه مشابه ديگري به نام زنجيره اميد رفتم، متوجه شدم كه هرچند وجاهت و اعتبار جزو مهمي از فعالان يك حرفه مثل هنرمندان است، ولي مهمتر از اين، تقيد و تعهد به اصول حرفهاي است. يك هنرمند ميتواند كمك مالي به خيريه كند و حتي ميتواند آن را تأسيس كند، ولي اين كار هنرمند نيست كار يك شهروند عادي است، هنرمند كسي است كه با استفاده از حرفه خود فعاليتهاي دگرخواهانه و خيريه را انرژي بخشد و سوخت موتور آن را تأمين كند.
كاري كه فيلم مستند آي آدمها با مخاطب خود انجام ميدهد، دقيقا همين است. مخاطبي كه قادر نيست درچنين موقعيتهايي قرار گيرد، از طريق يك فيلمساز و هنرمند، ميتواند در دوساعت، تجربيات يكساله او را درمواجهه با انسانها و درد و اميد آنها درك كند. اين فيلم نشان ميدهد كه در اطراف ما، درهمين نزديكيها چه ميگذرد، نه فقط چه ميگذرد، بلكه انسانها و پدران و مادران براي عبور از مشكلات به ظاهر غيرقابل حل چگونه مشكلات را تحمل ميكنند. این فیلم نه فقط ما را با محيط آشنا ميكند، بلكه درسهايي اخلاقي و رفتاري به ما ميدهد كه در هيچ كلاس درسي قابل آموزش دادن نيست. هنوز تحتتأثير صورت خندان آن مادر خراساني هستيم كه دو كودك معلول دارد، ولي براي آنكه روحيه آنان را حفظ كند، خنده از صورتش لحظهاي محو نميشود، ولي هنگامي كه در تنهايي خويش است، چگونه غم و اندوه او را در برميگيرد و بزرگترين آرزويش این است که كودك معلولش دو قدم را بدون کمک دیگران بردارد. اين سقف آرزوهاي بخشي از مردم ما است.
٣- اين فيلم به صورت ناخواسته درشرايطي نمايش داده ميشود كه به دليل فوت مرحوم كيارستمي بخشي از هنرمندان شمشير خود را عليه پزشكان از رو بستند. حق هم دارند كه ناراحت باشند، ولي مسأله اينجاست كه اين فيلم تصويري ديگر از پزشكان و كادردرماني را به نمايش ميگذارد كه بسيار شايسته احترام و انساني است. تصويري كه به صورت آرماني از پزشكان داريم، در اينجا عينيت يافته و با اسم و رسم قابل ديدن است. هرچند در يك صحنه نيز از پزشكي كه غايب است، تصويري مادي و منزجركننده ارايه ميدهد ولي خط كلي فيلم در دفاع از اين پزشكان نوعدوست است. فيلم نشان ميدهد كه گروهها و اقشار اجتماعي، درتقابل با يكديگر نيستند. هرگونه كوششي براي اين تقابل به ضرر همه است. با برجسته كردن نقاط مثبت ميتوانيم آنها را رواج دهيم. به نظر من خوب است پزشكاني كه موضع منفي عليه هنرمندان گرفتند، به تماشاي اين فيلم بنشينند و نهتنها به حرفه خود افتخار كنند كه چنين خدمتگزاراني دارند، بلكه از يك هنرمند نيز تشكر كنند كه اين وضع را به تصوير كشيده است. از اين جهت اكران اين فيلم بسيار بهموقع بود.
٤- برگردم به بند اول يادداشت. با ديدن اين يادداشت به ذهنم رسيد كه نياز نيست فعالان حوزههاي گوناگون كه در آن زمينه تجربهاي به دست آوردهاند، حوزه كاري خود را با هدف انجام كار خير و مشاهده نتایج ملموس تغيير دهند. بهطور قطع درهمان زمينه حرفهاي خود كه تخصص دارند، ميتوانند خدمات بيشتري کنند. كافي است قدري نسبت به اطراف خود حساسيت داشته باشند. همچنان كه خانم بنياعتماد داشتند و از يك ديدار ساده، ايده ساخت يك مستند را شكل دادند.
* فيلم آي آدمها، فيلم مستندي است كه سركار خانم رخشان بنياعتماد درباره فعاليتهاي خيريه زنجيره اميد ساختهاند. خيريهاي كه درمان بچههاي محروم زير ١٨سال كشور را فارغ از نژاد و دين و مليت در ٣ رشته قلب، ترميمي و ارتوپدي، در بالاترين سطح استاندارد پزشكي هدف خود قرار داده است.
ارسال نظر