دستاوردهای دولت یازدهم در ورود به سال چهارم
اين مساله خود شرايط و دورنمايي اميد بخش ايجاد ميكند اما همزمان با اين مسائل شاهد حسادتها و كينهتوزيهاي دشمنان ايران مانند رژيم صهيونيستي كه از اين توافقات بسيار زخم خورده هستند، همچنين عربستان و متحدان او هستیم كه پولهای نفتي بسياري را در جهت تخريب موقعيت ايران هزينه كردند
روزنامه آرمان در یادداشتی به قلم سيد جلال ساداتيان تحلیلگر مسائل بین الملل نوشت:با ورود دولت به سال چهارم بهتر آن است كه فرصت را مغتنم شمرد و نظري چند به دستاوردهاي دولت در بعد سياست خارجه افكند. بر اين اساس به دنبال تصويب قطعنامههاي اجرايي از سوي شوراي امنيت سازمان ملل نه تنها اعضاي سازمان ملل مصوباتي به پشتوانه تحريمها اعمال كرده بودند بلكه فراتر از آن، برخي از كشورهاي صاحب صنعت و قدرت تحريمهاي یک جانبهاي هم به ايران تحميل ميكردند و اين امر سبب گرديده بود تا تقريبا مراودات خارجي ايران تحت تاثير اين تحريمها به حداقل ممكن خود برسد و هزينههاي كشور از بعد اقتصادي كاملا افزايش پيدا كند. آغاز كار دولت تدبير و اميد و انجام مذاكرات بسيار سنگين با طرفهاي اصلي و مدعي در قالب برجام «برنامه جامع اقدام مشترك» و تصويب يك قطعنامه جديد كه درنوع خود بينظير بود و قطعنامههاي قبلي را ملغي و بیاثر كرد و تعهداتي را كه طرفهاي ايران پذيرفتند به عنوان مصوبه شوراي امنيت در آورد آن دشواريها بهويژه خطر جنگ و ويرانههاي آن از سر ايران و مردم اين كشور برداشته شد. آثار و دستاوردهاي دولت در بعد سياست خارجه امروز هم ملموس است زيرا دولت با اقدامات خود در برجام هزينههاي مراودات تجاري ايران را كاهش داده و از سويي اشتياق و علاقهمنديهاي بسياري براي ورود به صحنه اقتصادي و تجاري ايران با سرمايهگذاريهاي مشترك و ورود تكنولوژيهاي جديد فراهم شد. در بعد كشتيراني و افزايش فروش نفت و زمينه بازگشت سرمايههاي بلوكه شده ايران و همچنين درباره خريد كالاها به قميت نسبتا مناسب و بيمه بدون رشد بسيار بالا گامهاي بزرگي برداشته شده است. گرچه برخي از بانكهاي مهم و بزرگ جهان در دوران تحريم به خاطر نگراني و هراس از جريمههاي سنگين وارد مبادلات پولي و مالي با ايران نميشدند و حتي امروز هم پس از لغو تحريمها با احتياط نسبت به ايران رفتار ميكنند اما گفتوگوهاي مربوط به برجام با مسئول سياست خارجه اتحاديه اروپا و وزير امور خارجه آمريكا ادامه دارد تا اين موانع هم از سر راه برداشته شود. علاوه بر اينكه روابط با اتحاديه اروپا به شكل تقريبا مطلوبي درآمده و اشتياق كشورهاي مختلف كه در راس هياتهاي گسترده و مقامات ارشد از چين، روسيه و اتحاديه اروپا كه به ايران آمدند، اشتياق آمريكا هم براي عاديسازي روابط با ايران بارها توسط اين كشور ابراز شده است.
اين مساله خود شرايط و دورنمايي اميد بخش ايجاد ميكند اما همزمان با اين مسائل شاهد حسادتها و كينهتوزيهاي دشمنان ايران مانند رژيم صهيونيستي كه از اين توافقات بسيار زخم خورده هستند، همچنين عربستان و متحدان او هستیم كه پولهای نفتي بسياري را در جهت تخريب موقعيت ايران هزينه كردند همچنان در دوران پسا برجام هم همه تلاش شان را در جهت شكست برجام بهكار بردند. همزمان با اين كشورها برخي از افرادي كه در گذشته از آن فضاي گلآلود ماهي مقصود خود را صيد ميكردند كماكان بر طبل مخالفت ميكوبند و با رسانهها، شبكههاي اجتماعي و ابزار قدرتي كه در اختيار دارند تلاش شان بر اين است كه دولت را ناموفق جلوه داده و دستاوردهاي دولت را در بعد سياست خارجه و برجام ناديده بگيرند. البته دولت هم در برخي از موارد بهويژه در نظارت بر كار برخي از مسئولان غفلتهايي داشته که بهانه را به دست مخالفان داده و بنابراين لازم است دولت در اين زمينه بيشتر از گذشته دقت كند. اما درمجموع ميبايستي نقطه قوت دولت را سياست خارجي او بدانيم كه بلافاصله پس از موفقيتي كه در زمينه برجام با ۱+۵ داشته اكنون وزير خارجه توجه به ساير كشورها را هم در دستور كار و برنامه خودش قرار داده و گاه و بيگاه سفرهاي دورهاي را با هدف شركت در اجلاسهاي بينالمللي صرفا در راستاي توسعه و ترميم روابط دو جانبه انجام داده است.
ارسال نظر