کد خبر: ۸۱۷۴۸
تاریخ انتشار: ۱۳ بهمن ۱۳۹۴ - ۱۰:۴۹
متأسفانه اين جماعت حد‌اقلي که فقط دردمند جيب خود است يادگرفته صدايش را بر اقليت بلند کند و اکنون که با کياست ديپلماسي تدبير، کشور از شر تحريم‌هاي ظالمانه رها شده است مي‌خواهند آن را به دام خود تحريمي‌ گرفتار نمايد.
روزنامه مردم سالاری در یادداشتی به قلم اشکان بنکدار جهرمی نوشت:سفر حسن روحاني رئيس‌جمهوري به اروپا در حالي پنجشنبه شب به پايان رسيد که رسانه‌هاي جهان و تحليلگران و کارشناسان اقتصادي پيشاپيش، چشم به اين سفر دوخته و در انتظار نتيجه ديدارهاي مقامات ايران و کشورهاي مطرح اروپا بودند. اين سفر از همان ابتدا مورد استقبال وافر مقامات اروپايي و رسانه‌هاي معتبر جهان قرار گرفت. ايتاليايي‌ها براي استقبال از هيأت ايراني سنگ تمام گذاشتند. کاروان استقبال کننده از رئيس‌جمهوري کشورمان و هيأت همراه را 45 خودرو زرهي همراهي مي‌کردند. اين کاروان حتي از کاروان اوباما، رئيس‌جمهور آمريکا، هم وقتي به رم سفر کرد بزرگتر بود. واقعا ايتاليايي‌ها هر آنچه را در چنته داشتند رو کردند. در پاريس نيز براي استقبال از رئيس‌جمهورمان، دولت اين کشور بالاترين تشريفات را انجام داد. گفته مي‌شود اين تشريفات حتي از آن چه براي پوتين، رئيس‌جمهور روسيه، انجام شد نيز بالاتر بود.

در بُعد قراردادهاي اقتصادي نيز نظر ايران بر سرمايه‌گذاري و سودآوري، دستيابي به جديدترين تکنولوژي‌ها و اشتغالزايي داخلي بوده است. تا پيش از سفر رئيس‌جمهوري به فرانسه، خريد 114 فروند هواپيماي ايرباس نو قطعي شده بود با اين همه با توجه به عدم تأييد رسمي‌ شرکت ايرباس خريد اين هواپيماها با شک رسانه‌ها همراه شد. حتي برخي معتقد بودند ايران مي‌خواهد دوباره ايرباس دست دوم از برخي شرکت‌هاي هوايي در اروپا بخرد. در اين زمان خبرگزاري بلومبرگ مدل هواپيماهاي درخواستي ايران را مدل‌هاي 320،330، 350 و 380 اعلام کرد. اما در دور آخر مذاکرات ايران خواهان چهار فروند هواپيماي 380 ايرباس ديگر شد تا تعداد هواپيماهاي اين قرارداد به 118فروند برسد. هواپيماهاي خريداري شده مدرن‌ترين هواپيماهاي ايرباس هستند. خريد 118 فروند هواپيماي ايرباس به ارزش 25 ميليارد دلار بزرگترين قرارداد صنعت هوايي کشور تا کنون محسوب مي‌شود. ايران حتي پيش از وقوع انقلاب نيز چنين قرارداد بزرگي براي خريد هواپيما نبسته بود. تصميم ايران به بازپس گرفتن بازار سفرهاي هوايي خود، که اکنون در اختيار کشورهاي ديگر جهان است و حجم نياز انباشته شده کشور طي 35 سال گذشته بستن چنين قراردادهاي بزرگي را براي صنعت هوايي ايران اجتناب‌ناپذير کرده است. يکي از مشکلات اين طرح تأمين هزينه خريد حجم زيادي هواپيما بود که عملاً از توان ايران اير خارج بود. دولت هم در شرايط دشوار اقتصادي قادر به تامين چنين مبلغي نبود. براي همين، طرح خريد اجاره به شرط تمليک اين هواپيماها مطرح شد و شرکت بيمه ساچه ايتاليا نيز براي اين کار پيشقدم شد طوري که پول خريد هواپيما را شرکت ايران اير بتواند از بخشي از در آمدش طي 15 سال آينده پرداخت کند. ايرباس همچنين متعهد شده که بخشي از تکنولوژي خود را به ايران آورده و از نيروي کار داخلي نيز برخي قسمتهاي توليد استفاده شود. شرکت توتال فرانسه نيز اعلام کرد که با ايران قرارداد خريد روزانه 150 تا 200 هزار بشکه نفت خام امضا کرده است. البته ايران نخستين قرارداد فروش نفت خود به اروپا پس از برداشتن تحريم‌ها را با شرکت نفتي هلنيک پتروليوم، بزرگترين پالايشگاه نفت يونان، منعقد کرده بود. تحريم‌هاي بين‌المللي، صادرات نفت ايران را از 2/2 ميليون بشکه در روز به حدود يک ميليون بشکه کاهش داده به علاوه ايران هم‌اکنون روزانه 2.8 ميليون بشکه توليد نفت دارد و 30 تا 50 ميليون بشکه نفت نيز در تانکرهاي ايران ذخيره شده که قسمت اعظم آن ميعانات گازي است. پس يافتن مشتري‌هاي جديد براي خريد نفت ايران امري حياتي براي اقتصاد ايران به نظر مي‌رسد. قرارداد جديد ايران خودرو و پژو نيز با قرار داد‌هاي قبلي اين دو شرکت تفاوت بنيادين دارد و ايران بر حضور و سرمايه گذاري مشترک طرف مقابل تأکيد دارد. ايجاد شرکت مشترک ايراني- فرانسوي با سهامداري 50 درصدي هر يک از طرفين مهمترين بخش اين قرارداد است که به انتقال تکنولوژي به روز دنيا، توليد محصولات جديد و همچنين استفاده از بازارهاي صادراتي خواهد انجاميد. مهمترين بند اين قراردادها شايد اين باشد که دولتهاي اروپايي در کنار شرکتها متعهد شده اند که اين سرمايه‌گذاري‌ها مشمول هيچ تحريم که پس از اين فرضاً اجرا شود نيز نخواهد شد.

در زمينه سياسي نيز بايد گفت در فضاي قبل از برجام، به غلط و دروغ، چهره‌اي که از ايران ارائه شده بود چهره‌اي به عنوان يک تهديدکننده صلح و امنيت جهاني بود. دشمن صهيونيستي بي‌دغدغه در صحنه جهاني مظلوم‌نمايي مي‌کرد و ديپلماسي دولت قبل، مقهور لابي‌هاي صهيونيستي غرب روز به روز به دام تحريم‌ها فرو مي‌غلتيد. اکنون اما وضع دگرگون شده است. اسرائيل و رقباي منطقه‌اي ما به شدت از گشايش انزواي ايران عصباني‌اند. اورشليم و رياض عليرغم رشوه‌هاي کلان نتوانسته‌اند نظر غرب را به سمت خود جلب نمايند چيزي که قبل از اين در تصور دنيا نمي‌گنجيد. مسلماً چنين تصويري از اقدامات دستگاه ديپلماسي جمهوري اسلامي‌ما را جز به تحسين و افتخار وا نمي‌دارد. با اين وجود، هجمه‌هاي دلواپسان به دستاوردهاي چنين پيروزي اقتصادي، کم نبوده است. باز هم مثل هميشه مخالفان دولت ابتدا کاريکاتوري خود ساخته را از سفر رئيس‌جمهور نشان داده و سپس به تخريب آن پرداختند.

از ويژگي ديگر اين تخريب‌ها، عدم وجود نظرات کارشناسي مي‌باشد. نگاهي به نقد وارونه جماعت دلواپس، که پيش از اين هم بي‌نهايت با برجام مخالفت نمودند، نشان مي‌دهد که جز عقده‌گشايي سياسي، نمي‌توان نامي‌بر آن نهاد. افراطيون مخالف دولت که نشان داده اند در کشاکش صف‌آرايي داخلي حاضرند حتي منافع ملّي را زير پاي خود لگدمال نمايند، اين بار نيز براي اين که در برابر چشمان مردم، باخت سياستهاي نابخردانه‌شان فراموش شود بهترين تاکتيک را حمله به دستاوردهاي گسترده اين سفر ديدند. اين گروه که در هشت سال دولت احمدي‌نژاد کارنامه روشني از خود نشان نداده‌اند اينبار پاسخ نمي‌دهند که آيا اين سفر خنجري بر پيکر اقتصاد ايران است يا اختلاس‌هاي چند ده هزار ميلياردي در دولت گذشته. چرا اين جماعت به ظاهر غيرتي، زماني که امثال بابک زنجاني‌ها با دلار دولتي از چوب بستني و زين اسب تا مازاراتي و پورشه وارد مي‌کردند، رگ غيرتشان براي اشتغال جوانان و دانشگاه‌هاي تحقيقاتي کشور نجنبيد؟ جماعتي که جز تکذيب تاريخ گذشته دور ايران رسم و آييني نمي‌شناسد اکنون به سم اسب يک مجسمه منتسب به همين تاريخ که منحوسش مي‌خوانند گير داده‌اند.

نه تنها براي ما بلکه براي همه عجيب است که اين همه کارشناس دلواپس اقتصاد مقاومتي و اشتغال جوان وطن امروز در زمان احمدي‌نژاد کجا بودند که کارخانجات يک به يک بر اثر واردات بي‌رويه جنس‌هاي بنجل چيني و حتي هندي تعطيل شده و کارگرانشان را اخراج مي‌کردند. اينها که اکنون دل نگران وابستگي تکنولوژيکي ما هستند چگونه وقتي در قبال نفت گرانبهايمان ‌به ناچار از هند و پاکستان مجبور به تحويل روپيه بي‌ارزش يا واردات فرآورده‌هاي کشاورزي فاسد بوديم خفقان گرفته بودند؟ آيا اين فجايع که هر‌کدام کافي بود تا اقتصاد کشوري را از پا درآورد خنجري در پشت اقتصاد ايران نبود؟

متأسفانه اين جماعت حد‌اقلي که فقط دردمند جيب خود است يادگرفته صدايش را بر اقليت بلند کند و اکنون که با کياست ديپلماسي تدبير، کشور از شر تحريم‌هاي ظالمانه رها شده است مي‌خواهند آن را به دام خود تحريمي‌ گرفتار نمايد. اگر بنا بر سياست خود تحريمي‌اين خفقان گرفته‌هاي ديروز و عربده کشان امروز باشد پس چه لزومي ‌داشت که اين همه تلاش در جهت رفع تحريم‌ها صورت پذيرد؟ چه بگوييم که اين جماعت نه دردمند وطن است و نه قلبي دارد که براي مردم تپش کند. اين گروه همان کاسبان تحريمند که اکنون فضاي باز انتخاب ايران از بين طرف‌هاي تجاري مطرح دنيا، آنها را به استيصال و ضعف کشانده است. اين جماعت هنوز در برابر فرياد مردم ايران در سال 92 خود را به ناشنوايي مي‌زنند و نمي‌توانند بپذيرند که دوران پايداري لجوجانه به سر آمده است.

نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
|
در حال بررسی: ۰
|
انتشار یافته: ۱
ناشناس
|
Romania
|
۱۱:۳۶ - ۱۳۹۴/۱۱/۱۳
0
0
درود بر شما.
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین