مرد جوان ادامه داد: راستش نه مي‌توانم خودم را تغيير دهم و نه همسرم را، او هر روز بيشتر از من دور مي‌شود و اين موضوع دارد مرا عذاب مي‌دهد. براي همين کلي با خودم کلنجار رفتم و در نهايت تصميم گرفتم براي هميشه از اين زن جدا شوم تا هم او راحت تر زندگي کند و هم من به آرامش برسم.
مرد جوان وقتي ديد که همسرش با محبت کردن از او دورتر مي‌شود، به دادگاه خانواده رفت و درخواست طلاق داد.چندي پيش مرد جواني به دادگاه خانواده رفت و درخواست طلاق داد. وي در خصوص علت آن به قاضي گفت: آقاي قاضي احساسم مي‌کنم هرچه به همسرم محبت مي‌کنم، بيشتر از من فاصله مي‌گيرد. او محبت کردن را دوست ندارد و نمي‌خواهد در کنار مردي که به او محبت مي‌کند، زندگي کند.
وي افزود:بارها شده که به من گفته اينقدر محبت نکن. اما من نمي‌توانم به يک آدم سرد و بي محبت تبديل شوم. دست خودم نيست و دوست دارم به ديگران محبت کنم، چه برسد به همسرم. هربار با خودم مي‌گويم که ديگر به همسرم اهميت نخواهم داد و به او محبت نخواهم کرد، فايده‌اي ندارد و باز هم چشم باز مي‌کنم و مي‌بينم که به همسرم محبت کرده ام و او باز هم دل مرا شکسته است.
مرد جوان ادامه داد: راستش نه مي‌توانم خودم را تغيير دهم و نه همسرم را، او هر روز بيشتر از من دور مي‌شود و اين موضوع دارد مرا عذاب مي‌دهد. براي همين کلي با خودم کلنجار رفتم و در نهايت تصميم گرفتم براي هميشه از اين زن جدا شوم تا هم او راحت تر زندگي کند و هم من به آرامش برسم.
وقتي صحبت‌هاي اين مرد به پايان رسيد قاضي شوهر وي را هم به دادگاه احضار کرد تا صحبت‌هاي او را هم بشنود.
منبع: مردم سالاری
ارسال نظر
