قاتل تیرانداز که همخانهاش را در سرقت 30 هزار دلاری کشته بود، در باند فرودگاه مهرآباد دستگیر شد.
روزنامه ایران در ادامه نوشت: این مرد جنایتکار مسافر پرواز تهران -
آبادان بود که در اتوبوس ویژه حمل مسافران از سوی پلیس جنایی محاصره شد.
از ساعت 4 عصر هفتم اردیبهشت سال جاری وقتی جنایتی در شهرک غرب رخ داد، با دستور بازپرس شعبه 5 دادسرای امور جنایی تهران تیمی از اداره 10 پلیس آگاهی پای در خانهای واقع در خیابان طاهرخانی گذاشت.
در قتلگاه، مأموران یک پیک موتوری را دیدند که دست و پایش با دستبند پلاستیکی به هم گره خورده و در چند متری او نیز جسد مردی 56 ساله به نام مجید افتاده بود که نه تنها از ناحیه کتف هدف گلوله قرار گرفته بود بلکه دور گردنش رشتهای پلاستیکی به چشم میخورد.
راننده پیک موتوری پس از رهایی تحت تحقیق گرفته شد و گفت: ساعت 3 و 45 دقیقه بود که برای تحویل دادن یک بسته پر از دلار به این خانه آمدم. زنگ خانه را زدم، مردی از پشت آیفون از من خواست تا برای تحویل دادن بسته دلار به داخل بروم. در آنجا ابتدا مردی هفتتیرکش را دیدم سپس جسدی که روی زمین افتاده بود. قاتل مرا مجبور کرد تا روی زمین بخوابم و پس از آن دست و پایم را با رشته پلاستیکی بست. وی دلارها را از من گرفت و به سرعت خانه را ترک کرد. دقایقی آنجا بودم تا اینکه موبایلم زنگ خورد و چون هندزفری داشتم، جوابگو شدم و دیدم مسئول پیک نگران من شده و تماس گرفته است. آنها را در جریان قرار دادم و خواستم با پلیس تماس بگیرند.
کارآگاهان وقتی در بررسیهای میدانی دیدند محل جنایت به دوربین مداربسته مجهز است به بررسی تصاویر همه دوربینها دست زدند و چهره قاتل در محوطه بیرونی ساختمان به دست آمد و پیک موتوری وی را شناسایی کرد. این در حالی بود که وقتی دوربینها در برهه زمانی یک هفتهای بررسی شد، کارآگاهان دیدند که مظنون بارها به خانه مجید رفت و آمد داشته است. وقتی این تصاویر برای نزدیکان قربانی جنایت نمایش داده شد کارآگاهان پی بردند وی مرد 30 سالهای با نام امین است که از مدتی پیش به خاطر اختلاف شدید با همسرش، خانهشان در سعادتآباد را ترک کرده و به خاطر همین از دو ماه پیش بیشتر شبها را در خانه قربانی جنایت میماند. وقتی مأموران دیدند وی به خانه خودش نمیرود، محل کار امین را در خیابان شهید مطهری شناسایی کردند و دریافتند مرد مرموز همزمان با جنایت نه تنها به محل کارش نرفته بلکه پاسخگوی تماسها نیز نبوده است.
هیچ سرنخی از قاتل هفتتیرکش نبود تا اینکه کارآگاهان جنایی با اقدامات اطلاعاتی ویژه دریافتند امین ساعت 8:40 صبح 19 خردادماه میخواهد با هواپیمای پرواز تهران - آبادان از پایتخت فرار کند. بلافاصله تیمی از کارآگاهان به فرودگاه مهرآباد اعزام شدند و با همکاری حراست فرودگاه اطلاع یافتند که امین در مسیر سوار شدن به هواپیما داخل اتوبوس ویژه باند است. بدین ترتیب اتوبوس ویژه حمل مسافران هواپیما، متوقف شد و امین که باور نمیکرد تا این مرحله تعقیب شده باشد، به دام افتاد.
امین در بازجوییها قتل را پذیرفت اما ادعای عجیبی مطرح کرد و گفت: از دو ماه پیش با مجید آشنا شدم و با اطلاع از تنهاییاش، من که در خانه دچار اختلاف شدید با همسرم شده بودم، بیشتر شبها را در خانه وی میماندم تا اینکه یک شب مجید گفت که امنیت جانی ندارد و به این بهانه از من خواست تا برایش یک تپانچه بخرم. من نیز از طریق یکی از دوستان خود موفق شدم تا یک تپانچه به ارزش یک میلیون و 500 هزار تومان برای مجید بخرم.
امین گفت: روز قتل قصد داشتم تا تپانچه را به مجید تحویل بدهم و به این بهانه در حال نشان دادن نحوه کارکرد تپانچه برای وی بودم. در آن لحظه اطلاع نداشتم که گلوله در داخل تپانچه قرار دارد و به همین خاطر ناگهان در زمان چکاندن ماشه، گلولهای شلیک شد و به کتف مجید برخورد کرد. او فریادزنان ناله کرد و من که خیلی ترسیده بودم رشتهای پلاستیکی را به دور گردنش انداختم تا مانع فریادهایش شوم که دیدم دیگر نفس نمیکشد.
وی افزود: پیش از شلیک ناگهانی گلوله از مجید شنیده بودم که منتظر پیک موتوری و تحویل گرفتن بسته 30 هزار دلاری است. به همین خاطر در خانه را برای پیک موتوری باز کردم و از او خواستم تا بسته را در داخل خانه تحویل دهد. پس از ورود به داخل خانه، با تهدید و با نشان دادن مجید وی را مجبور کردم تا روی زمین بخوابد و دستهایش را طوری قرار دهد که من بتوانم آنها را از پشتسر ببندم.
قاتل هفتتیرکش گفت: تپانچه را در داخل یک ساختمان نیمهکاره در محدوده اتوبان یادگار امام (ره) مخفی کردم و 30 هزار دلار را نیز در خرابهای واقع در نزدیکی محل کار خودم پنهان کردم.
بر اساس این گزارش، با وجود اعترافات امین، کارآگاهان به محل پنهان کردن تپانچه و پولها رفتند اما هیچ کدام از آنها را پیدا نکردند و تجسسها در این زمینه ادامه دارد.
از ساعت 4 عصر هفتم اردیبهشت سال جاری وقتی جنایتی در شهرک غرب رخ داد، با دستور بازپرس شعبه 5 دادسرای امور جنایی تهران تیمی از اداره 10 پلیس آگاهی پای در خانهای واقع در خیابان طاهرخانی گذاشت.
در قتلگاه، مأموران یک پیک موتوری را دیدند که دست و پایش با دستبند پلاستیکی به هم گره خورده و در چند متری او نیز جسد مردی 56 ساله به نام مجید افتاده بود که نه تنها از ناحیه کتف هدف گلوله قرار گرفته بود بلکه دور گردنش رشتهای پلاستیکی به چشم میخورد.
راننده پیک موتوری پس از رهایی تحت تحقیق گرفته شد و گفت: ساعت 3 و 45 دقیقه بود که برای تحویل دادن یک بسته پر از دلار به این خانه آمدم. زنگ خانه را زدم، مردی از پشت آیفون از من خواست تا برای تحویل دادن بسته دلار به داخل بروم. در آنجا ابتدا مردی هفتتیرکش را دیدم سپس جسدی که روی زمین افتاده بود. قاتل مرا مجبور کرد تا روی زمین بخوابم و پس از آن دست و پایم را با رشته پلاستیکی بست. وی دلارها را از من گرفت و به سرعت خانه را ترک کرد. دقایقی آنجا بودم تا اینکه موبایلم زنگ خورد و چون هندزفری داشتم، جوابگو شدم و دیدم مسئول پیک نگران من شده و تماس گرفته است. آنها را در جریان قرار دادم و خواستم با پلیس تماس بگیرند.
کارآگاهان وقتی در بررسیهای میدانی دیدند محل جنایت به دوربین مداربسته مجهز است به بررسی تصاویر همه دوربینها دست زدند و چهره قاتل در محوطه بیرونی ساختمان به دست آمد و پیک موتوری وی را شناسایی کرد. این در حالی بود که وقتی دوربینها در برهه زمانی یک هفتهای بررسی شد، کارآگاهان دیدند که مظنون بارها به خانه مجید رفت و آمد داشته است. وقتی این تصاویر برای نزدیکان قربانی جنایت نمایش داده شد کارآگاهان پی بردند وی مرد 30 سالهای با نام امین است که از مدتی پیش به خاطر اختلاف شدید با همسرش، خانهشان در سعادتآباد را ترک کرده و به خاطر همین از دو ماه پیش بیشتر شبها را در خانه قربانی جنایت میماند. وقتی مأموران دیدند وی به خانه خودش نمیرود، محل کار امین را در خیابان شهید مطهری شناسایی کردند و دریافتند مرد مرموز همزمان با جنایت نه تنها به محل کارش نرفته بلکه پاسخگوی تماسها نیز نبوده است.
هیچ سرنخی از قاتل هفتتیرکش نبود تا اینکه کارآگاهان جنایی با اقدامات اطلاعاتی ویژه دریافتند امین ساعت 8:40 صبح 19 خردادماه میخواهد با هواپیمای پرواز تهران - آبادان از پایتخت فرار کند. بلافاصله تیمی از کارآگاهان به فرودگاه مهرآباد اعزام شدند و با همکاری حراست فرودگاه اطلاع یافتند که امین در مسیر سوار شدن به هواپیما داخل اتوبوس ویژه باند است. بدین ترتیب اتوبوس ویژه حمل مسافران هواپیما، متوقف شد و امین که باور نمیکرد تا این مرحله تعقیب شده باشد، به دام افتاد.
امین در بازجوییها قتل را پذیرفت اما ادعای عجیبی مطرح کرد و گفت: از دو ماه پیش با مجید آشنا شدم و با اطلاع از تنهاییاش، من که در خانه دچار اختلاف شدید با همسرم شده بودم، بیشتر شبها را در خانه وی میماندم تا اینکه یک شب مجید گفت که امنیت جانی ندارد و به این بهانه از من خواست تا برایش یک تپانچه بخرم. من نیز از طریق یکی از دوستان خود موفق شدم تا یک تپانچه به ارزش یک میلیون و 500 هزار تومان برای مجید بخرم.
امین گفت: روز قتل قصد داشتم تا تپانچه را به مجید تحویل بدهم و به این بهانه در حال نشان دادن نحوه کارکرد تپانچه برای وی بودم. در آن لحظه اطلاع نداشتم که گلوله در داخل تپانچه قرار دارد و به همین خاطر ناگهان در زمان چکاندن ماشه، گلولهای شلیک شد و به کتف مجید برخورد کرد. او فریادزنان ناله کرد و من که خیلی ترسیده بودم رشتهای پلاستیکی را به دور گردنش انداختم تا مانع فریادهایش شوم که دیدم دیگر نفس نمیکشد.
وی افزود: پیش از شلیک ناگهانی گلوله از مجید شنیده بودم که منتظر پیک موتوری و تحویل گرفتن بسته 30 هزار دلاری است. به همین خاطر در خانه را برای پیک موتوری باز کردم و از او خواستم تا بسته را در داخل خانه تحویل دهد. پس از ورود به داخل خانه، با تهدید و با نشان دادن مجید وی را مجبور کردم تا روی زمین بخوابد و دستهایش را طوری قرار دهد که من بتوانم آنها را از پشتسر ببندم.
قاتل هفتتیرکش گفت: تپانچه را در داخل یک ساختمان نیمهکاره در محدوده اتوبان یادگار امام (ره) مخفی کردم و 30 هزار دلار را نیز در خرابهای واقع در نزدیکی محل کار خودم پنهان کردم.
بر اساس این گزارش، با وجود اعترافات امین، کارآگاهان به محل پنهان کردن تپانچه و پولها رفتند اما هیچ کدام از آنها را پیدا نکردند و تجسسها در این زمینه ادامه دارد.
ارسال نظر