|
|
امروز: سه‌شنبه ۱۵ آبان ۱۴۰۳ - ۲۱:۵۸
کد خبر: ۳۱۵۰۶۹
تاریخ انتشار: ۲۰ بهمن ۱۳۹۹ - ۱۱:۱۱
این بدشانسی به بلاهای آسمانی پی‌درپی مثل سیل‌های عظیم جنوب و شمال کشور و زلزله‌های ویرانگر غرب کشور محدود نمی‌شود؛ پیروزی یک رئیس‌جمهور افراطی و نامتعادل در آمریکا و به‌قدرت‌رسیدن افراطیون ایران‌ستیز در این کشور و در نتیجه اعمال سهمگین‌ترین تحریم‌ها در تاریخ جهان علیه ایران نیز از مهم‌ترین بدشانسی‌های دولت دوم روحانی بود.

محسن آرمین از فعالان سیاسی اصلاح طلب در مصاحبه با شرق به موضوعات مختلفی پرداخته است.

بخشهایی از نظرات او را می خوانید:

*به گمان من، دولت اول آقای روحانی در مجموع دولت موفقی بود. تیم قوی دیپلماسی دولت، در واقع موتور پیشران دولت در این دوره بود و با هنرمندی تمام توانست کشور را از شرایط وخیمی که دولت قبل و حامیانش به وجود آورده بودند، نجات دهد و این خدمت کمی نبود.

*فراموش نکنیم اقدامات و مواضع شعاری همین‌ها که امروز مدعی دولت در توافق‌نامه برجام شده‌اند، اروپا و آمریکا را علیه ایران متحد کرد و ایران را در ذیل فصل هفتم منشور سازمان ملل برد و ما را در شورای امنیت به گروگان آمریکا درآورد

مبالغه نخواهد بود اگر بگوییم هیچ دولتی به‌ اندازه دولت روحانی آماج تبلیغات منفی و اقدامات تخریبی و کارشکنانه نبوده است. همچنین هیچ دولتی به بدشانسی دولت دوم روحانی نمی‌توانید پیدا کنید. این بدشانسی به بلاهای آسمانی پی‌درپی مثل سیل‌های عظیم جنوب و شمال کشور و زلزله‌های ویرانگر غرب کشور محدود نمی‌شود؛ پیروزی یک رئیس‌جمهور افراطی و نامتعادل در آمریکا و به‌قدرت‌رسیدن افراطیون ایران‌ستیز در این کشور و در نتیجه اعمال سهمگین‌ترین تحریم‌ها در تاریخ جهان علیه ایران نیز از مهم‌ترین بدشانسی‌های دولت دوم روحانی بود.

بدشانسی‌های دولت کم بود، ویروس کرونا هم به آن افزوده شد. اینها را می‌گویم و بر آن تأکید می‌کنم چون در ارزیابی عملکرد دولت روحانی کمتر به این عوامل توجه می‌شود. نه وضعیت ویران و آشفته‌ای که با بی‌کفایتی‌های دولت احمدی‌نژاد به این دولت به ارث رسیده بود، مرکز توجه قرار می‌گیرد و نه حجم انبوه مشکلات و بدشانسی‌ها و حوادث غیرقابل پیش‌بینی و نه دست باز آقایان دلواپس و آزادی بی‌حدوحصر مخالفان در انواع توطئه‌ها علیه دولت، نظیر حمله به سفارت عربستان که امروز با رسیدن اسرائیل پشت مرزهای کشور، داریم تاوان‌ آنها را می‌دهیم و سناریوهای براندازانه دی‌ماه ۹۶ و تشویق مردم به اعتراضات آبان ۹۸ و سپس برخورد با آن.

*منظور من از ذکر این واقعیت‌ها به‌هیچ‌وجه انکار یا نادیده‌گرفتن ضعف‌ها و فرصت‌سوزی‌های دولت نیست. به‌هرحال مواجهه با این حجم از مشکلات طبعا نیازمند کادر مدیریت بسیار قوی، شجاع و کارآمد بود؛ اما به‌ویژه در دور دوم، متأسفانه دولت خود را از چنین امتیازی محروم کرد. کادر مدیریت ضعیف و محافظه‌کار هیئت دولت که عمدتا حاصل تمکین در برابر فشارها و نیز رقابت‌ها و بده‌بستان‌های میان اعضای حلقه اول اطراف رئیس‌جمهور است، هیچ تناسبی با این وضعیت بحرانی و پرمخاطره ندارد.

* مدیران ضعیف، مصلحت‌اندیش و محافظه‌کار نه‌تنها برای دفاع از دولت در برابر موج حملات سهمگین و سازمان‌یافته مایه نمی‌گذارند، بلکه حتی مسئولیت اعمال خود را نیز نمی‌پذیرند. نمونه‌اش وزیر بهداشت و درمان که ظاهرا هیچ تعهدی نسبت به دولت ندارد و وزیر روحانی نیست. در این چهار سال کمتر سراغ دارید که یک وزیر به دفاع از دولت در برابر تهاجمات ناجوانمردانه افراطیون سینه سپر کند و وارد گود شود. بار دفاع از دولت در برابر تبلیغات و اقدامات مخرب افراطیون علیه آن، تماما بر دوش خود روحانی و تا حدودی، آن‌هم اخیرا، سخنگوی دولت است.


*به نظر من از دو منظر می‌توان به بررسی انتقادی عملکرد اصلاح‌طلبان پرداخت. می‌توان به طور کلی رویکرد اصلاح‌طلبانه را مورد انتقاد قرار داد، به این معنا که اساسا اصلاح‌طلبان آب در هاون می‌کوبند و راهبرد اصلاح‌طلبانه نتیجه‌بخش نخواهد بود. خب این بحث دیگری است و ربطی به پرسش شما و موضوع این مصاحبه ندارد و باید در جای دیگری درباره آن سخن بگوییم. نقد دوم به قول علما علی‌المبنا است؛ یعنی بر مبنای پذیرش راهبرد اصلاحی، آیا اصلاح‌طلبان با توجه به مجموع شرایط در سال‌های ۹۲ و ۹۶ درست عمل کردند یا خیر. به گمان من امروز تنها انتقاد متصور به تصمیم اصلاح‌طلبان در سال‌های ۹۲ و ۹۶ این است که چرا از آینده خبر نداشتند و روی‌کارآمدن دیوانه‌ای مثل ترامپ را پیش‌بینی نکردند. نمی‌دانم اساسا چقدر انتقاد از نداشتن علم غیب و پیش‌بینی‌نداشتن از اتفاقی که حتی برای خود آمریکایی‌ها هم غیرمنتظره بود، شنیدنی است. البته اصلاح‌طلبان در طول این هفت، هشت سال در مواضع خود کوتاهی‌ها و اشتباهاتی داشته‌اند که کم هم نبوده است.

*انتخابات بهار سیاست و احزاب است. هیچ حزب و کنشگر سیاسی‌ای نمی‌تواند این فرصت را از دست بدهد. معنای این سخن لزوما شرکت در انتخابات نیست. مسلما یک نیرو با پرنسیپ سیاسی نمی‌تواند اصول هویت‌ساز خود را نادیده بگیرد. طبعا احزاب اصلاح‌طلب نمی‌توانند در انتخاباتی که از پیش نتیجه آن مشخص است، نقش جوری جنس را بازی کنند. کسانی که به نام اصلاح‌طلب پذیرفته‌اند نقش گندم‌نمای جوفروش را بازی کنند، خود را رسوا خواهند کرد.

*اصلاح‌طلبان در انتخابات آینده دو انتخاب دارند: اول اینکه مانند گذشته به صورت نیابتی وارد عرصه رقابت انتخاباتی شوند؛ یعنی در برابر عملکرد شورای نگهبان در رد صلاحیت کاندیداهای خود تمکین کنند و با حمایت از کاندیدای دیگران وارد رقابت انتخاباتی شوند. به نظر من شرایط امروز جامعه ایران با شرایط سال‌های ۹۲ و ۹۶ به کلی متفاوت است و اصلاح‌طلبان نمی‌توانند این تغییر را نادیده بگیرند و مانند آن سال‌ها به رقابت نیابتی بپردازند. انتخاب دوم حضور در صحنه رقابت انتخاباتی با کاندیدای اختصاصی است. درصورتی‌که کاندیدای اختصاصی موفق به عبور از فیلتر شورای نگهبان نشد، اصلاح‌طلبان الزامی برای معرفی کاندیدا ندارند. آنها می‌توانند از فرصت و فضایی که انتخابات فراهم آورده است، برای ارتباط بیشتر با جامعه و بیان دیدگاه‌های خود استفاده کنند. من از صحبت‌های اخیر آقای خاتمی در جمع اعضای شورای اجماع‌ساز اصلاح‌طلبان همین را می‌فهمم.

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین