کد خبر: ۳۱۳۲۶۶
تاریخ انتشار: ۲۷ دی ۱۳۹۹ - ۱۸:۴۵
در واقع، او نه تنها تمرکز بر چین را از نظر راهبردی ضروری می‌داند بلکه معتقد است راهکار ترمیم آسیب‌های دولت ترامپ - از جمله آسیب در روابط میان آمریکا و اروپا - «بازگشت به سیاست اوباما» - یعنی بازگشت به راهبرد «چرخش به شرق» - خواهد بود.

رضا نصری کارشناس حقوق بین الملل در رشته توییتی در مورد انتصاب ویلیام برنزبه ریاست CIA برخی نکات را نوشت:

۱. نامزدی ویلیام برنز برای تصدی ریاست CIA اتفاق قابل ملاحظه‌ایست. دیدگاه او نسبت به سیاست راهبردی آمریکا به طور کل - و نسبت به جایگاه غرب آسیا و ایران به طور خاص - می‌تواند بر شکل‌گیری سیاست خارجه دولت بایدن و مناسبات آینده تاثیر بسزایی داشته باشد.


۲. ویلیام برنز ایران را یک قدرت «غیرقابل اغماض» در منطقه می‌داند که آمریکا باید در نهایت با آن «همزیستی» کند. او صراحتاً - در تحلیلی که در کسوت کارشناس برای وزارت خارجه آمریکا نوشته بود - در توصیف کیفیت تعامل با ایران از واژهٔ «همزیستی» استفاده می‌کند.

۳. اما در عین حال، نگاه فعلی واشنگتن به «قدرت ایران» را «اغراق‌آمیز» می‌داند و معتقد است غلو و بیش‌گویی در مورد ایران - که دولت ترامپ آن را تشدید کرده - ایالات متحده را از تمرکز بر رقبای اصلی - یعنی چین و سپس روسیه - منحرف کرده است.

۴. به طور کلی، او معتقد است معضلات و ناامنی‌های خاورمیانه «مُسری» است و نزدیکی بیش از حد به منطقه را مستعد «متاستاز» این ناامنی‌ها به آمریکا می‌داند. از این رو، برنز از مدافعان سرسخت «چرخش به شرق» و تمرکز بر آسیای شرقی و مدیریت رقابت با چین - به عنوان یک اولویت سیاست خارجه - است.

۵. در واقع، او نه تنها تمرکز بر چین را از نظر راهبردی ضروری می‌داند بلکه معتقد است راهکار ترمیم آسیب‌های دولت ترامپ - از جمله آسیب در روابط میان آمریکا و اروپا - «بازگشت به سیاست اوباما» - یعنی بازگشت به راهبرد «چرخش به شرق» - خواهد بود.

۶. او معتقد است آمریکا باید همچنان در خاورمیانه ایفای نقش کند، اما تاکید دارد دولت‌های سُنی منطقه نیز باید «سبک زندگی» خود را با حقیقتِ «ایرن» - به عنوان «کشوری که حتی با تعدیل سیاست‌های انقلابی، یک قدرت غیرقابل اغماض خواهد ماند» - تنظیم کنند.

۷. به بیان دیگر، او قائل به تشویق دولت‌های عربی به اتخاذ یک سیاست مستقل‌تر و بومی‌تر در منطقه در تعامل با ایران است تا بتواند آمریکا را از خاورمیانهٔ پر دردسر - که به زعم او دیگر از نظر تأمین انرژی هم اهمیت سابق را ندارد - خلاص سازد.

۸. ضمن اینکه، امنیت اسرائيل را نیز تا حدود زیادی «تثبیت‌ یافته» می‌خواند و از این منظر نیز سیاستِ رهایی از قید و تعهد آمریکا در منطقه را توجیه‌پذیر می‌داند.

۹. اگر این نگرش برنز در فرایند تصمیم‌سازی در دولت بایدن غالب شود، چه بسا ایران با سهولت بیش‌تری بتواند «طرح صلح هرمز» را به عنوان جایگزین مقولهٔ «مذاکرات تکمیلی» (Follow-on negotiations) روی میز قرار دهد.رضا نصری کارشناس حقوق بین الملل در رشته توییتی در مورد انتصاب ویلیام برنزبه ریاست CIA برخی نکات را نوشت:

۱. نامزدی ویلیام برنز برای تصدی ریاست CIA اتفاق قابل ملاحظه‌ایست. دیدگاه او نسبت به سیاست راهبردی آمریکا به طور کل - و نسبت به جایگاه غرب آسیا و ایران به طور خاص - می‌تواند بر شکل‌گیری سیاست خارجه دولت بایدن و مناسبات آینده تاثیر بسزایی داشته باشد.

۲. ویلیام برنز ایران را یک قدرت «غیرقابل اغماض» در منطقه می‌داند که آمریکا باید در نهایت با آن «همزیستی» کند. او صراحتاً - در تحلیلی که در کسوت کارشناس برای وزارت خارجه آمریکا نوشته بود - در توصیف کیفیت تعامل با ایران از واژهٔ «همزیستی» استفاده می‌کند.

۳. اما در عین حال، نگاه فعلی واشنگتن به «قدرت ایران» را «اغراق‌آمیز» می‌داند و معتقد است غلو و بیش‌گویی در مورد ایران - که دولت ترامپ آن را تشدید کرده - ایالات متحده را از تمرکز بر رقبای اصلی - یعنی چین و سپس روسیه - منحرف کرده است.

۴. به طور کلی، او معتقد است معضلات و ناامنی‌های خاورمیانه «مُسری» است و نزدیکی بیش از حد به منطقه را مستعد «متاستاز» این ناامنی‌ها به آمریکا می‌داند. از این رو، برنز از مدافعان سرسخت «چرخش به شرق» و تمرکز بر آسیای شرقی و مدیریت رقابت با چین - به عنوان یک اولویت سیاست خارجه - است.

۵. در واقع، او نه تنها تمرکز بر چین را از نظر راهبردی ضروری می‌داند بلکه معتقد است راهکار ترمیم آسیب‌های دولت ترامپ - از جمله آسیب در روابط میان آمریکا و اروپا - «بازگشت به سیاست اوباما» - یعنی بازگشت به راهبرد «چرخش به شرق» - خواهد بود.

۶. او معتقد است آمریکا باید همچنان در خاورمیانه ایفای نقش کند، اما تاکید دارد دولت‌های سُنی منطقه نیز باید «سبک زندگی» خود را با حقیقتِ «ایرن» - به عنوان «کشوری که حتی با تعدیل سیاست‌های انقلابی، یک قدرت غیرقابل اغماض خواهد ماند» - تنظیم کنند.

۷. به بیان دیگر، او قائل به تشویق دولت‌های عربی به اتخاذ یک سیاست مستقل‌تر و بومی‌تر در منطقه در تعامل با ایران است تا بتواند آمریکا را از خاورمیانهٔ پر دردسر - که به زعم او دیگر از نظر تأمین انرژی هم اهمیت سابق را ندارد - خلاص سازد.

۸. ضمن اینکه، امنیت اسرائيل را نیز تا حدود زیادی «تثبیت‌ یافته» می‌خواند و از این منظر نیز سیاستِ رهایی از قید و تعهد آمریکا در منطقه را توجیه‌پذیر می‌داند.

۹. اگر این نگرش برنز در فرایند تصمیم‌سازی در دولت بایدن غالب شود، چه بسا ایران با سهولت بیش‌تری بتواند «طرح صلح هرمز» را به عنوان جایگزین مقولهٔ «مذاکرات تکمیلی» (Follow-on negotiations) روی میز قرار دهد.
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین