|
|
امروز: سه‌شنبه ۱۵ آبان ۱۴۰۳ - ۱۶:۲۲
کد خبر: ۲۹۵۸۱۷
تاریخ انتشار: ۰۳ خرداد ۱۳۹۹ - ۱۰:۱۹
روز حادثه پسرم با من تماس گرفت و خواست کمکش کنم. گفت ژینوس حالش خوب نیست . من مدت‌ها بود به خانه آنها رفت‌وآمد نمی‌کردم، چون سبک زندگی آنها را دوست نداشتم. وقتی پسرم تماس گرفت و کمک خواست، من به آنجا رفتم و جسد عروسم را دیدم و بعد هم پسرم را خون‌آلود پیدا کردم. او بیهوش شده بود. بلافاصله ماجرا را به پلیس و اورژانس خبر دادم.
شرق نوشت: دو سال قبل زنی میان‌سال به مأموران پلیس گزارش داد عروسش به نام ژینوس به قتل رسیده است.

 وقتی مأموران به آپارتمان زن جوان رفتند، جسد غرق در خون او را پیدا کردند. هرچند جسد خون‌آلود بود، اما بررسی‌های اولیه نشان داد که این زن خفه شده است.

این در حالی بود که جسم نیمه‌جان مرد جوانی نیز روی زمین افتاده بود. با حضور تکنیسین‌های اورژانس مرد مجروح به بیمارستان منتقل شد و از مرگ نجات پیدا کرد. زمانی ‌که پلیس تحقیقات خود را آغاز کرد، متوجه شد مرد مجروح و زنی که کشته شده است زن و شوهر هستند.

زنی که مأموران را باخبر کرده بود، مورد بازجویی قرار گرفت. او گفت: جوان مجروح فرزند من و کسی که کشته شده عروسم است. آنها سال‌ها بود با هم زندگی می‌کردند و دو فرزند داشتند. پسر من به تریاک اعتیاد داشت و بعد هم که ازدواج کرد، همسرش معتاد شد، اما اعتیاد عروسم خیلی شدید بود. او شیشه می‌کشید و الکل مصرف می‌کرد. روز حادثه پسرم با من تماس گرفت و خواست کمکش کنم. گفت ژینوس حالش خوب نیست . من مدت‌ها بود به خانه آنها رفت‌وآمد نمی‌کردم، چون سبک زندگی آنها را دوست نداشتم. وقتی پسرم تماس گرفت و کمک خواست، من به آنجا رفتم و جسد عروسم را دیدم و بعد هم پسرم را خون‌آلود پیدا کردم. او بیهوش شده بود. بلافاصله ماجرا را به پلیس و اورژانس خبر دادم.


بعد از بهبودی نسبی مرد جوان که کاوه نام دارد، او مورد بازجویی قرار گرفت. این مرد گفت: مدتی بود که همسرم به من خیانت می‌کرد و این رفتارش مرا آزار می‌داد. من و همسرم هر دو اعتیاد داشتیم. زنم خیلی الکل مصرف می‌کرد و دائم مست بود. بچه‌هایم به‌خاطر این مسئله خیلی اذیت می‌شدند و بیشتر اوقات در خانه پدربزرگشان بودند و کمتر در خانه می‌ماندند. بار اول وقتی تلفن همسرم را بررسی کردم، متوجه شدم او به من خیانت می‌کند و با مردی که از او مواد گرفته رابطه دارد. درگیری سختی بین ما اتفاق افتاد و من حتی از او و آن مرد شکایت کردم و آنها به شلاق محکوم شدند. بااین‌حال باز با هم زندگی می‌کردیم.

متهم ادامه داد: روز حادثه هر دو داشتیم مواد مصرف می‌کردیم که متوجه شدم همسرم با کسی از طریق پیامک صحبت می‌کند. وقتی از او پرسیدم با چه کسی در ارتباط است، جواب درستی نداد. من سعی کردم تلفن را از او بگیرم، اما موفق نشدم. درگیری ما دوباره شروع شد و من زنم را زدم. همسایه‌ها متوجه شدند و به‌خاطر سروصدا به ما اعتراض کردند. ما آرام شدیم، اما من اصلا حال خوبی نداشتم و مدام به خیانت همسرم فکر می‌کردم. به او گفتم او نباید به من خیانت کند و این کارش زندگی ما را نابود می‌کند. گفت این‌بار خیانت نکرده، اما نمی‌تواند قول دهد دیگر این کار را نمی‌کند و چون مواد مصرف می‌کنیم ممکن است باز هم این کار را بکند و از اینکه چنین زندگی‌ای دارد راضی نیست. این مسئله خیلی من را ناراحت کرد. با اینکه اعتیاد او از من شدیدتر بود و چندبار هم مادرم، من و همسرم را در کمپ بستری کرده و ترکمان داده بود، اما باز همسرم به سمت مواد رفته و بعد هم من معتاد شده بودم، چون در خانه همیشه مواد بود.


کاوه در ادامه گفت: از اینکه همسرم به من گفت دوباره خیانت می‌کند خیلی ناراحت شدم و به سمت او حمله کردم. اول با چاقو او را زدم و وقتی که بی‌حال شد، او را خفه کردم و روی تخت انداختم و بعد هم با تیغ رگ دست خودم را زدم، اما پشیمان شدم و با مادرم تماس گرفتم. وقتی او آمد، من بیهوش بودم و در بیمارستان متوجه شدم او کمکم کرده است.

پرونده برای تکمیل تحقیقات به پزشکی قانونی رفت تا مرد جوان مورد بررسی دقیق قرار بگیرد. متخصصان اعلام کردند او مبتلا به اسکیزوفرنی بسیار شدید است و احتمالا علت اعتیادش هم همین مسئله است و توانایی پذیرش مسئولیت اعمال خود را ندارد.

با توجه به اظهارنظر پزشکی قانونی، قرار وثیقه چندصدمیلیونی برای متهم صادر شد، اما خانواده همسر او که ولی دم بودند به این قرار اعتراض کردند. پدر و مادر مقتول گفتند: خانواده کاوه بسیار ثروتمند بودند و دختر ما نیز به‌همین‌خاطر با کاوه ازدواج کرد. بعد از ازدواج بود که متوجه شدیم کاوه معتاد است و زمانی این موضوع را فهمیدیم که دخترمان هم آلوده شده بود. آنها دو فرزند داشتند. با اینکه چندبار به دخترمان گفتیم جدا شود، اما قبول نکرد و می‌خواست به‌خاطر بچه‌ها بماند. مادر کاوه خانه‌ای در شمال شهر تهران برای کاوه خریده بود و خرجش را می‌داد، به همین دلیل کاوه عیاشی می‌کرد. او دختر ما را بدبخت کرد و بعد هم کشت و ما به نظریه پزشکی قانونی و قراری که برای او صادر شده اعتراض داریم و بر درخواست قصاص باقی هستیم.

اکنون این پرونده برای بررسی به دادگاه کیفری استان تهران آمده است و قضات به زودی در این خصوص تصمیم می‌گیرند.



ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین