روزنامه جوان نوشت:دو برادر که به خاطر اختلاف بر سر ارثیه پدری، برادر دیگرشان را ربوده و حساب بانکی‌اش را خالی کرده‌بودند، در جلسه محاکمه جرمشان را انکار کردند.پرونده شکایت از دو برادر در شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران رسیدگی شد. ابتدای جلسه، قاضی متین راسخ از نماینده دادستان خواست تا متن کیفرخواست را قرائت کند.
نماینده دادستان در جایگاه ایستاد و گفت: پرونده مهرسال۹۷ با شکایت مردی ۳۷ساله به نام داوود به جریان افتاد. او از دو برادرش به نام‌های جعفر و کامبیز به اتهام آدم‌ربایی شکایت کرد و گفت: «پدرم وکیل بود و ثروت زیادی داشت. او سال‌های آخر عمرش در بستر بیماری بود و من از او مراقبت می‌کردم تا اینکه فوت کرد. او بابت قدردانی از من دو واحد آپارتمان به نامم سند زده‌بود که همین باعث کینه برادرانم شد. برادرانم در پی انتقام بودند به همین دلیل آن‌ها چند بار قصد داشتند مرا به عنوان بیمار روانی در بیمارستان بستری کنند، اما موفق نشدند تا اینکه آخرین بار یک مرد ناشناس مقابل خانه‌ام آمد و گفت بسته‌ای برایم آورده‌است. وقتی برای تحویل بسته مقابل در رفتم ناگهان جعفر و کامبیز به کمک آن مرد دست و پایم را بستند و به زور مرا سوار آمبولانس کردند و به بیمارستان روانی بردند. بعد از بستری پرستارها هم حرفم را باور نمی‌کردند تا اینکه شماره تلفن وکیلم را به یکی از آن‌ها دادم و خواستم با آن شماره تماس بگیرد. با تلاش وکیلم بود که از بیمارستان نجات پیدا کردم. برادرانم کارت عابربانکم را به زور گرفتند و ۱۰۰میلیون تومان از آن را برداشت کردند.»
نماینده دادستان در ادامه گفت: «با طرح این شکایت، جعفر و کامبیز بازداشت شدند، اما جرمشان را انکار کردند و گفتند داوود ۳۰کیلوگرم طلا از آن‌ها گرفته بود، به همین خاطر از کارت عابر بانک او پول برداشت کرده‌اند. با توجه به شکایت شاکی و شواهد و قرائن موجود از دادگاه محترم درخواست رسیدگی دارم.»
در ادامه وکیل شاکی در غیاب وی در جایگاه قرار گرفت و با طرح شکایت گفت: «موکلم حاضر به رضایت نیست و برای برادرانش درخواست مجازات دارد.»
سپس متهمان که به اتهام آدم‌ربایی و سرقت با قرار وثیقه آزاد بودند، یک به یک در جایگاه قرار گرفتند و یکی از آن‌ها گفت: « ما هیچ اختلافی با داوود نداشتیم. او یک بیمار روانی است. با اینکه پزشکی قانونی هم بیماری او را تأیید کرده‌است، اما نمی‌خواهد این موضوع را قبول کند. او تا به حال دو بار دست به خودکشی زده است و آخرین بار زمانی بود که از همسرش جدا شد.»
متهم در ادامه گفت: «چند روزی از داوود خبر نداشتیم. فکر کردیم دوباره خودکشی کرده است به همین دلیل با اورژانس تماس گرفتیم و مقابل خانه‌اش رفتیم که متوجه شدیم اتفاقی نیفتاده است. همانجا تصمیم گرفتیم او را به بیمارستان منتقل کنیم تا تحت مراقبت بیشتری باشد.»
متهم در پاسخ به سؤال هیئت قضایی درباره برداشت پول از کارت برادرش گفت: «داوود باید ۴۰۰سکه طلا به عنوان مهریه به همسرش پرداخت می‌کرد به همین دلیل چند سکه به عنوان پیش پرداخت از من گرفت. او بدهکار بود به همین دلیل خودش کارت عابر بانک و رمزش را به من داد تا بدهی‌اش را بپردازد.» در ادامه دیگر متهم نیز با تأیید اظهارات برادرش از خودش دفاع کرد.
در پایان هیئت قضایی وارد شور شد.
ارسال نظر
