کد خبر: ۲۸۵۷۹۰
تاریخ انتشار: ۲۶ آذر ۱۳۹۸ - ۱۱:۳۸
نمی‌دانم نظر من به عنوان کسی که بیش از دو دهه است در ذیل این نظام فعالیت می‌کند و تمام کتاب‌ها و آثار تولیدشده‌اش از زبان حال انقلاب اسلامی است، چقدر مورد اعتنا قرار بگیرد اما به نظر من «جلال» یک جایزه حاکمیتی‌ است، حاکمیتی که همه افکار و نظرات را در دل خودش دارد.
 محسن کاظمی، برگزیده بخش مستندنگاری جایزه «جلال» می‌گوید: جایزه «جلال» جایزه‌ای حاکمیتی‌ است که می‌تواند آرا و اندیشه‌های مختلف را در خود جای دهد.

این نویسنده و پژوهشگر که با کتاب «نقاشی قهوه‌خانه» در بخش مستندنگاری دوازدهمین دوره جایزه ادبی «جلال» برگزیده شناخته شده است، درباره امکان ایجاد محدودیت برای جایزه‌های ادبی خصوصا جایزه «جلال» اظهار کرد: جایزه «جلال» یک جایزه حاکمیتی است، نمی‌دانم نظر من به عنوان کسی که بیش از دو دهه است در ذیل این نظام فعالیت می‌کند و تمام کتاب‌ها و آثار تولیدشده‌اش از زبان حال انقلاب اسلامی است، چقدر مورد اعتنا قرار بگیرد اما به نظر من «جلال» یک جایزه حاکمیتی‌ است، حاکمیتی که همه افکار و نظرات را در دل خودش دارد.

او افزود: بطن این جایزه آن‌قدر بزرگ است که بعد از ۴۰ سال بتواند آرا و اندیشه‌های مختلف را در خود جای دهد. به نظر من این‌که در جایزه «جلال» فکر و اندیشه‌ای غیر از اندیشه ایدئولوژیک نظام طرح شود و بیاید لزوما به معنای تایید آن اندیشه نیست. این جایزه، جایزه‌ای‌ است که به لحاظ ادبی در ایران حرف اول را می‌زند و یک رویداد فرهنگی بزرگ است. این جایزه می‌تواند به تکنیک‌ها، محتواها و به عبارتی به بالندگی این فرهنگ و ارزش‌هایی که هزاران سال طول کشیده در این کشور ایجاد شود و فقط محصول و ثمره این چهار دهه انقلاب نیست کمک کند. ما می‌توانیم با افکار و اندیشه‌ها با سعه‌ صدر برخورد کنیم و اجازه بدهیم که اندیشه با اندیشه پاسخ داده شود و اندیشه‌ها را تحدید و مهجور نکنیم، اجازه دهیم اگر نیاز به پاسخ است، هر فکر و اندیشه‌ای را با فکر، قلم، نوشتار و گفتار پاسخ دهیم.

کاظمی سپس در پاسخ به سوالی درباره وضعیت پرداختن به مسائل اجتماعی در جریان مستندنگاری چند سال اخیر گفت: این‌ یک نوع فقر نخبگانی است. ما نتوانسته‌ایم نویسندگان را به سمتی سوق بدهیم که دردشناسی کنند و دردها را تفسیر کنند و تشخیص بدهند و بعد درباره آن‌ها شروع به تحقیق کنند. مشکل ما مبنایی و ریشه‌ای است، این‌که در سال‌های اخیر کتابی که زبان گویای دردهای مردم باشد و مسائل اجتماعی را طرح کند در رقابت حضور نداشته، به ما نویسندگان، فرهنگیان و کسانی که در این مقوله کار می‌کنیم برمی‌گردد و نه به مجریان جایزه‌ها و جشنواره‌ها.

نویسنده کتاب «نقاشی قهوه‌خانه» همچنین با اشاره به این‌که در آوردن مسائل اجتماعی به آثار ادبی و مستندنگاری‌ها عقبگرد داشته‌ایم بیان کرد: اگر کتابی ارزش‌ها و فاکتورهای لازم را داشته باشد - منظورم از ارزش‌ها، ارزش‌های ایدئولوژیک نیست بلکه ارزش‌های اجتماعی، فرهنگی و فنی کار است - می‌تواند در جایزه «جلال» هم مورد اقبال واقع شود. به نظر من ما در این زمینه نه تنها پیش نرفته‌ایم بلکه عقب هم رفته‌ایم. بخشی از این مسائل در سطح دانشگاه مطرح می‌شود، اما متاسفانه از چهاردیواری دانشگاه هم فراتر نمی‌رود و در همان دنیای منتزع خود دانشگاه می‌ماند.

او با بیان این‌که گاهی وقت‌ها آن‌قدر دانشگاه ایزوله است که بین دانشگاه و جامعه هم فاصله می‌افتد ادامه داد: در دانشگاه هم نمی‌توان شناخت یا همدردی یا همزادپنداری با طبقه‌های مختلف جامعه داشت. مسئله‌های این جامعه ناشناخته باقی مانده، ما وقتی در مسئله‌شناسی مشکل داریم چطور می‌خواهیم به سمت حل این‌ها برویم؟ به نظر من ما در تربیت محقق یا حداقل در دادن فضا و میدان برای کار به آن‌ها مشکل داشته‌ایم.

محسن کاظمی درباره کتابش که در جایزه «جلال» برگزیده شده است نیز گفت: کتاب «نقاشی قهوه‌خانه» خاطرات آقای کاظم دارابی، متهم دادگاه «میکونوس» است که بنده کار تحقیق، پژوهش و تمام کارهای مربوط به این کتاب را انجام داده‌ام، از سال ۸۷ آن را آغاز کردم تا این‌که در بهمن ۹۷ به جامعه معرفی شد. اما این دادگاه به یک حادثه تقریبا دلخراش و شوم برمی‌گردد که در ۱۷ سپتامبر ۱۹۹۲ در برلین اتفاق افتاده است.

او با بیان این‌که «نقاشی قهوه‌خانه» شامل ۲۱ بوم است اظهار کرد: دادگاه «میکونوس» به مدت سه سال و نیم طول کشید و این دادگاه یکی از طولانی‌ترین و پرخرج‌ترین دادگاه‌های تاریخ اروپا است و هزینه‌های بسیار زیادی را بر دوش سیستم قضایی آلمان گذاشته که در نهایت آقای دارابی را به حبس ابد محکوم کردند اما بعد از ۱۵ سال و دو ماه بر اساس قوانین آلمان که در کتاب آمده از این کشور رها می‌شود و به ایران می‌آید.

این پژوهشگر با بیان این‌که کتاب در اصل به ماجرای «میکونوس» و حوادثی که برای آقای دارابی به عنوان یکی از متهمان روی می‌دهد مانور می‌دهد گفت: منتها در «نقاشی قهوه‌خانه» به سیر تکوین آقای دارابی هم نیم‌نگاهی دارم. نکته خیلی مهم و متمایز این کتاب این است که خاطرات آقای دارابی بر اساس اسناد و مدارک سیستم قضایی و امنیتی آلمان مورد اعتبارسنجی قرار گرفته و این کتاب بر حدود پنج‌هزار برگ سند، روزنامه و عکس استوار است که عمدتا در آلمان تولید شده و بهره ای از اسناد و مدارک داخل کشور نبرده چون کشور ما حرفی برای گفتن در این زمینه نداشته که بخواهد پرونده‌ای هم برایش شکل بدهد. روایت آقای دارابی بر اساس همین اسناد و مدارک اعتبارسنجی شده است. بخشی از این اسناد در انتهای کتاب به عنوان نمونه آمده و عمده منابع و مآخذ که ۳۰ - ۴۰ صفحه است نیز در کتاب وجود دارد.

کاظمی به وجود فرهنگ اصطلاحات فارسی به آلمانی در این کتاب اشاره و بیان کرد: کار پژوهشی بسیار سنگینی روی این کتاب صورت گرفته و سه زبان؛ زبان سیاسی که یک زبان تزویر است، زبان تاریخی که یک زبان خشک است و زبان حقوقی که یک زبان بسیار چغر است در این کتاب عرض اندام می‌کنند، اما این‌که چطور کنار هم نشسته‌اند به کمک ادبیت کار است. زبان ادبی این سه تا را کنار هم نشانده و توانسته داده‌ها و اطلاعات لازم را در اختیار خواننده بگذارد.

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین