کد خبر: ۲۶۴۵۲
تاریخ انتشار: ۲۳ مهر ۱۳۹۳ - ۰۹:۳۷
وزیر خارجه سعودی ها ، ایران را به حضور نظامی در عراق، سوریه و یمن و.. متهم می کند در حالی که هیچ شاهد و مدرکی در این باره وجود ندارد و این ادعا بارها به طور رسمی از سوی دولت جمهوری اسلامی رد شده است .
در حاشیه اظهارات اخیر سعود الفیصل
اگر حمایت از دولت های متحد در حد لشکر کشی آشکار برای عربستان جایز است، چرا نباید حمایت سیاسی،مالی، تسلیحاتی و... ایران از دولت های متحد خود در منطقه روا نباشد!
عصر ایران - اخیرا سعود الفیصل وزیر امور خارجه عربستان سعودی در سخنانی در شهر جده با حمله به سیاست های منطقه ای جمهوری اسلامی ایران، ایران را به اشغالگری در سوریه متهم کرده و گفته است: "ایران خود بخشی از مشکل منطقه است و مادامی که سیاست هایش را تغییر نداده و از کشورهایی چون عراق، سوریه و یمن خارج نشود نمی تواند بخشی از راه حل باشد."

درباره این سخنان وزیر خارجه سعودی ها گفتنی بسیار است. به گمان نگارنده وزیر خارجه ای با تجربه سعود الفیصل که نزدیک به 4 دهه در این سمت - مادام العمر- باقی است، باید بسیاری از حقایق سیاست های جاری در منطقه را بداند و سخنانی نگوید که مصداق "یک بام و دوم هوا" باشد، اما ظاهرا وزیر خارجه کهنسال عربستان آن قدر در موضع بسته و غیر منطقی خود ابرام و پافشاری دارد، که گویی نمی خواهد حقایق را ببیند.چند کلمه حرف حساب با سعودی ها

مساله دیگر اینکه این نوشته به هیچ وجه قصد دفاع از کشوری در برابر کشور دیگر را ندارد و صرفا از زاویه نگاه یک ناظر مسایل منطقه ای و بین المللی به قلم نگارش در می آید و می خواهد سخنان پر مغالطه پر سابقه ترین وزیر خارجه جهان را نقد کند.

در نقد سخنان سعود الفیصل چند مساله را می توان ذکر کرد:

1- جناب فیصل و دولت متبوع او بیش از 3 سال و نیم است که تلاش دارند حکومت سوریه را سرنگون کنند و حکومتی دیگر در این کشور برقرار سازند. این خواسته تا کنون با ناکامی مواجه شده است و شهر دمشق هنوز در کنترل بشار اسد بوده  و رییس جمهور سوریه هنوز بر سریر قدرت است.

حمایت مالی ، سیاسی، تسلیحاتی و... عربستان و برخی دیگر از کشورهای منطقه از جمله ترکیه و امارات و کشورهایی چون آمریکا و برخی کشورها اروپایی( فرانسه) از مخالفان مسلح در سوریه " اظهر من الشمس" است ونیاز به اقامه دلیل و برهان ندارد، چون خود این کشورها بارها به طور رسمی اعلام کرده اند قصد سرنگونی حکومت سوریه را دارند و حتی میزان کمک های مالی و تسلیحاتی خود به مخالفان مسلح حکومت سوریه را  اعلام کرده اند.

باید از سکاندار سیاست خارجی عربستان که این چنین بی محابا این و آن را در بحران جاری در سوریه و منطقه (داعش) محکوم می کند و به قول معروف " در جایی سوزن را در کاهدان دیگران می بیند و در جای دیگر خود را از یافتن ریسمان بلند و بزرگ آویخته به خود عاجز نشان می دهد " پرسید که آیا : عربستان و دیگر دولت هایی که با تسلیح مخالفان حکومت سوریه و ارسال صدها و هزاران تروریست و شبه نظامی به سوریه برای جنگ داخلی با حکومت این کشور در 3 سال و  نیم گذشته همه توان خود را به کار بردند تا بر آتش جنگ داخلی در سوریه بدمند و اسد را با زور و گلوله تفنگ از سریر قدرت به زیر کشند، در بحران جاری در سوریه هیچ نقشی ندارند؟

باید پرسید آیا این اسد بود که در این کشور جنگ داخلی به راه انداخت یا حرص و ولع کشورهایی چون عربستان برای "به زیر کشیدن اسد از قدرت به هر قیمتی" بود که مسبب بحران و جنایت های فجیع و جاری در سوریه است؟

شکی نیست که بشار اسد در مدیریت بحران در کشورش خطاهای فاحشی داشت که مهم ترین آنها برخورد خشن با اعتراض های اولیه و عدم انجام اصلاحات واقعی در ساختار قدرت در موعد و زمان مناسب بود، اما مگر در جریان اعتراضات مسالمت آمیز مردمی سوریه که در ماه های ابتدایی نیمه نخست سال 2011 در سوریه جاری بود چند نفر به ضرب گلوله نیروهای امنیتی سوریه کشته شدند؟

این نوشته به هیچ وجه قصد ندارد صدها و شاید چند هزار کشته تظاهرات مردمی مسالمت آمیز در ماه های نخست آغاز ناآرامی ها و اعتراضات مردمی در سوریه را تخفیف دهد یا بر روی آن  درپوش گذارد، اما سوال اصلی این است که ماجرا از زمانی ابعادی فاجعه بار و خونین یافت که پای تروریست های  خارجی تا بن دندان مسلح به سوریه به قصد سرنگونی حکومت این کشور، باز شد.

آیا آقای فیصل نقش سیاست های "مملکت عربی سعودی" را در این زمینه نادیده می گیرد؟

2- آقای فیصل بهتر است پاسخ دهد که چرا آقای بشار اسد با 14 سال حکومت باید به هر قیمتی برود - وانگهی زمانی که اعتراضات مردمی در سوریه آغاز شد بشار اسد هنوز تنها یک دهه در سریر قدرت بود- اما همین آقای فیصل نزدیک به 4 دهه است که وزیر خارجه سعودی هاست!
اگر چسبیدن به قدرت بد است، چرا فقط برای بشار اسد بد است، اگر هم خوب است چرا برای بشار اسد نباشد. آیا آقای فیصل به این ابهام جواب می دهند که اگر روزی مردم مناطق شرقی عربستان که شیعه مذهب بوده و از سیاست های دولت سعودی دل خوشی ندارند، از سوی یک کشور خارجی با انواع سلاح ها تجهیز شوند و از این بدتر صدها و هزاران ستیزه جوی خارجی با حمایت سازمان یافته گروهی از کشورهای خارجی وارد خاک عربستان شوند تا حکومت آل سعود را سرنگون سازند، آیا ایشان به همراه دیگر اولاد ذکور عبدالعزیز - که با نوبت و یکی پس از مرگ دیگری بر عربستان حکومت می کنند-  با گل و شیرینی به استقبال آنها می روند و حکومت را دو دستی تقدیم مخالفان مسلح می کنند؟!

3- وزیر خارجه سعودی ها ، ایران را به حضور نظامی در عراق، سوریه و یمن و.. متهم می کند در حالی که هیچ شاهد و مدرکی در این باره وجود ندارد و این ادعا بارها به طور رسمی از سوی دولت جمهوری اسلامی رد شده است .

وانگهی اگر حضور نظامی و دخالت در امور داخلی کشورهای دیگر بد است، چرا دولت سعودی در سال 2011 به بحرین لشکر کشید و اعتراضات مردمی در آنجا را سرکوب کرد.  آیا آقای فیصل نمی داند ترکیب جمعیتی بحرین به گونه ای است که عملا 30 درصد اقلیت بر 70 درصد اکثریت جمعیتی آن کشور حکومت می کند!

دخالت مستقیم نظامی ایران در کشورهایی را که آقای فیصل برشمرده را هیچ کس ندیده و هیچ شواهد و مدارکی مبنی بر دخالت مستقیم نظامی ایران در کشورهایی چون عراق، سوریه و یمن تا کنون به عرصه رسمی نیامده است، اما لشکر کشی عربستان به بحرین در روز روشن صورت گرفت و همگان دیدند که ارتش سعودی در حمایت از حکومت اقلیت بر اکثریت مردم بحرین به این کشور لشکر کشید و اعتراضات مردمی در آنجا را سرکوب کرد.

اگر حمایت از دولت های متحد در حد لشکر کشی آشکار برای عربستان جایز است، چرا نباید حمایت سیاسی،مالی، تسلیحاتی و... ایران از دولت های متحد خود در منطقه روا نباشد!

4- همه دنیا به خوبی از پیوندهای سرمایه های عربستان با گروه های تروریستی و تندرو در سرتاسر جهان از اندونزی و پاکستان و افغانستان و روسیه (چچن) گرفته تا خاورمیانه و اروپا و.. را می دانند و این نکته ای است که حتی نزدیک ترین متحدان دولت سعودی نیز به آن اعتراف دارند.
دو هفته پیش جو بایدن معاون رییس جمهور آمریکا در سخنرانی خود در دانشگاه هاروارد به صراحت از نقش مخرب دولت های متحد آمریکا از جمله عربستان در به وجود آمدن بحران جاری در سوریه و پیدایش داعش سخن گفت. هر چند بایدن پس از آن بنا به ملاحظاتی مجبور به عذرخواهی شد، اما این عذرخواهی تنها جنبه تشریفاتی و دیپلماتیک داشت وگرنه اصل موضوع به همان صراحتی بود که معاون رییس جمهور آمریکا بیان کرده بود.

بنابراین پیرترین وزیر خارجه جهان نباید از یاد ببرد که پیوند بین سرمایه نفتی سعودی ها و رشد افراط گرایی و گروه های تروریستی در جهان و منطقه یکی از غیر قابل کتمان ترین حقایق جاری در سیاست جهانی است. بنابراین سکاندار سیاست خارجی عربستان باید بداند اگر بر فرض ایران در بحران جاری در منطقه 20 درصد سهیم باشد به طور قطع و یقین نقش عربستان بالای 50 درصد است.

خطی خونین و آشکار روی دلارهای نفتی عربستان و مکتب خانه های تدریس علوم مذهبی در پاکستان و دیگر نقاط جهان وجود دارد و سعودی ها بهتر است این را بدانند که هر چه بخواهند رد پای خود را از مساله ترویج افراط گرایی و تروریسم پاک کنند ، دم خروس آنها چنان بیرون است که همه دنیا آن را می بینند.

فعلا به دلیل مساله نفت و دیگر ملاحظات، مقامات واشنگتن با سعودی ها مماشات می کنند وگرنه در روز حساب ، قطعا پرونده اتهامی عربستان قطور تر از هر کشور دیگری در منطقه است، بنابراین بهتر است از این پس وزیر خارجه سعودی ها وقتی سخنی می گوید و دیگران را متهم می کند، به سابقه و پرونده قطور این کشور در زمینه ترویج افراط گرایی و تروریسم نیز نگاهی بیندازد. 

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین