|
|
امروز: جمعه ۰۲ آذر ۱۴۰۳ - ۰۲:۵۶
کد خبر: ۲۰۸۹۹۵
تاریخ انتشار: ۱۹ فروردين ۱۳۹۷ - ۱۴:۵۷
د. وقتی از تو می‌خواهند و به تو فشار می‌آورند که کاری انجام بده یا ترانه‌ای بخوان که این ترانه مخالف دوست داشتن مردم است و تو آن کار را انجام نمی‌دهی، مجبورند که بروند و برای خواننده‌ات مشکل درست کنند. با صراحت می‌گویم که بخش بزرگی از این‌ها برنامه‌ریزی شده است.»
 آنچه در بازار هنر کشور در استفاده بدون ارجاع از آثار ادبی یا هنری رخ می‌دهد نه به موسیقی پاپ که به تمام حوزه‌های هنری و فرهنگی ختم می‌شود. سینما و کتاب در ایران بیشترین ضربه‌ها را از بازار برداشت‌های این‌چنین متحمل شده‌اند.

 موسیقی پاپ در ایران دوره‌های تاریخی و بزنگاه‌های مختلفی را تجربه کرده و از همان سالهای ابتدایی دهه هشتاد که موسیقی پاپ با خشایار اعتمادی، شادمهر، سعید شهروز، ناصر عبداللهی، عصار و... سال‌های طلایی خود را تجربه می‌کرد، روایت داستان به اوج رسیدن خواننده‌ها و تغییر «لایف استایل» زندگی‌شان همواره مورد توجه قرار گرفته است. حال نسل جدید موسیقی پاپ که به‌نظر از قدمای خود فاصله زیادی گرفته است، گرچه پرشمارتر در مخاطب پیش می‌تازد اما کمتر پشتوانه‌ی رسانه‌ها و منتقدان موسیقی را همراه دارد. در این مسیر، «ابتذال محتوایی» پاشنه آشیل و نقطه تاکیدی بوده که همواره در قالب نقدهای گهگاه تند بر آن تاکید شده است. به راه افتادن موج نقدهای صریح و گاه تند در رسانه‌های مختلف درباره حامد همایون، ماکان بند، پازل بند، مرتضی پاشایی و... نمونه‌های علنی این موضوع هستند که هریک جای بحث و بررسی دارند که احتمالا ادامه این مسیر البته با تفاوت‌هایی به «حمید هیراد» ختم شود تا آنجا که برخی از او به عنوان آخرین قربانی این نسل یاد می‌کنند. جوانی که روز گذشته در کمتر از بیست دقیقه، هشت هزار بلیت اولین کنسرت خود را به فروش رساند تا رکوردی جدید در بازار موسیقی کشور ثبت کند. رکوردی که پیش از این چهره‌هایی چون بهنام بانی و سیروان خسروی در دوره‌های مختلف از آن خود کرده بودند. گرچه در این شرایط رکوردها از نگاه منتقدان جای بحث و تحلیل درست دارد و نمی‌تواند ارزش‌ یک اثر هنری را به اثبات برساند. با این‌حال می‌توان این پرسش را مطرح کرد که؛ تقاوت نگاه مردم عام با منتقدان در دو نوع رفتار متفاوت با این قبیل پدیده‌ها در چیست؟ یک سمت استقبال و هواخواهی و سمت دیگر نقدهای صریح و البته قابل تامل....



پاسخ به این سوال بماند برای بعد، اما موجی که حمید هیراد در روزهای گذشته به‌وجود آورد، برخی از طرفداران وی و دست‌اندرکاران موسیقی پاپ را به واکنش واداشت.

محسن رجب‌ پور: این حمله‌ها برنامه‌ریزی شده است

محسن رجب پور درباره تفاوت نگاه مردم و مخاطبان موسیقی و منتقدان به موج‌های جدید هنری در موسیقی ایران می‌گوید: بعضی از این چهره‌هایی که آمدند و درباره حامد همایون صحبت کردند بعدا عذرخواهی کردند. مشکل بزرگی وجود دارد و آن اینکه بعضی آدم‌ها وقتی میکروفون جلویشان قرار می‌دهیم هول می‌شوند. یعنی در آن لحظه فکر نمی‌کنند که چه بگویند. وقتی آدمی مصاحبه می‌کند و نیم ساعت بعد از آن به من زنگ می‌زند و عذرخواهی می‌کند تکلیف ما مشخص است. می‌توان گفت بخش بزرگی از این هجمه‌ها که در دو ماه اخیر به حامد همایون وارد شده، سیستماتیک است. لطفا همین جمله را تیتر کنید. یعنی کاملا برنامه‌ریزی شده است و عده‌ای فقط برنامه‌ریزی می‌کنند و پول خرج می‌کنند و مثل تیزر تبلیغاتی پول خرج می‌کنند که حامد همایون را خراب کنند. علت آن چیست؟ من قائلم به اینکه حامد همایون یا هر هنرمند دیگری که توانسته در دل مردم جای بگیرد باید برای بهبود شرایط اجتماعی‌اش کاری انجام دهد. با همین روش ما حامد همایون را سفیر مبارزه با سرطان کردیم و با همین دیدگاه حامد همایون در خیریه‌های مختلفی شرکت کرده است ولی با همین دیدگاه کاری نکرده که نقطه مقابل مردمش قرار بگیرد. وقتی از تو می‌خواهند و به تو فشار می‌آورند که کاری انجام بده یا ترانه‌ای بخوان که این ترانه مخالف دوست داشتن مردم است و تو آن کار را انجام نمی‌دهی، مجبورند که بروند و برای خواننده‌ات مشکل درست کنند. با صراحت می‌گویم که بخش بزرگی از این‌ها برنامه‌ریزی شده است.»

بهروز صفاریان: ماجراهای رگِ گردن و حملات به «حمید هیراد»

بهروز صفاریان، موزیسین قدیمی پاپ است. او سابقه همکاری با افراد تاثیرگذاری را در کارنامه کاری خود دارد که در موج نخست موسیقی پاپ بعد از انقلاب حضور داشتند. در سالهای اخیر نیز آثار مختلفی را در بازار ارایه داده است. او در تحلیل وضعیت امروز موسیقی پاپ می‌گوید: «بازی با آبروی یک هنرمند آن هم برای اشتباهی که خیلی‌ها هر روز در ملودی شعر تنظیم فیلم و سریال مرتکب می‌شوند و کسی صدایش درنمی‌آید به ویژه در فضای عمومی، کار درستی نیست. این درد از کجا برخاسته که اینطور رگ غیرت دوستان تا این حد ورم کرده؟ پیش از این برای بی‌ادبی‌های اجتماعی و کپی‌پیست‌های واضح هنری و دزدی‌های علنی و دروغ‌های بزرگ و سیاسی و هنری و ... که هر روز به همه‌مان گفته می‌شود، صدای کسی درنمی‌آمد و هیچ تهیه‌کننده تلویزیونی هم حمایت نمی‌کرد! اگر برای چنین مسئله‌ای تا این حد دل کسی به درد آمده، پس ما منتظر تشکیل کمپین‌های بعدی هستیم تا جامعه‌ای عاری از دروغ و دزدی‌های بزرگ داشته باشیم و اگر غیر از این باشد یعنی درد از جای دیگری برخاسته است. رسالت هنرمند فقط  وقت گذرانی نیست. غذای فکری و آگاه‌سازی و تحت تاثیر قرار دادن افکار عمومی هم هست.»

آنچه در بازار هنر کشور در استفاده بدون ارجاع از آثار ادبی یا هنری رخ می‌دهد نه به موسیقی پاپ که به تمام حوزه‌های هنری و فرهنگی ختم می‌شود. سینما و کتاب در ایران بیشترین ضربه‌ها را از بازار برداشت‌های این‌چنین متحمل شده‌اند اما آنچه اهمیت پیدا می‌کند این است که ختم کردن این داستان به یک خواننده نیز کار منصفانه‌ای نیست. لااقل ایرانیان از سال‌ها پیش که وارد بازار کسب و کار هنری شدند، به‌صورت مدام از ماحصل کار هنرمندان خارج‌نشین بی‌هیچ اجازه و هزینه‌ای بهره‌ها برده‌اند و بعدتر این عادت را به محصولات داخلی هم سرایت دادند از این رو انگشت اتهام را به‌سوی یک نفر گرفتن و نادیده گرفتن عادت‌های فردی و اجتماعی همه ما ایرانیان در استفاده از محصولات هنری چه هموطنان خود و چه بیگانگان، یعنی بی‌انصافی محض. صفتی که بسیاری از ما به آن مبتلا هستیم.

منبع: ایلنا
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین